حکمت شمارهٔ ۲۲
چو بینی که در سپاه ِ دشمن تفرقه افتاده است، تو جمع باش. و گر جمع شوند، از پریشانی اندیشه کن.
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
بخش ۲۲ به خوانش سهیل قاسمی
بخش ۲۲ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکمت شمارهٔ ۲۲ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکمت شمارهٔ ۲۲ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
برو با دوستان آسوده بنشین :چوبینی در میان دشمنان جنگ
با سلام. در متن شعر آمده کمان را ز کن و بر باره بر سنگ.
ولی به نظرمیرسه درستش بر باره پر سنگ باشه. البته در متن کتاب و سایت و همه جا بر سنگ هست. ولی معنی نمیده
درست بخوانید
کمان را زه کن و بالای دیوار سنگ ببر - بالای دیوار باره. - باره هم دیوار است و هم قلعه -
جز کمانی که برایتان اشناست کمان دیگری هم بود که از پیش کمانش را میکشیدند در فیلمهای هالیودی میبینید همان که گیره دارد و در تیر را در ناو مینهند و سپس با انگشت میچکانند
حسین جان
وگر بینی که با هم یک زبان اند
کمان را زه کن و بر باره بر سنگ
یک ” بر “ اضافه است به مقتضای شعر ،
سعدی ست و استاد سخن ،
در جای دیگر هم ” را “ ی اضافه آورده به اقتضا
من نیز اگرچه ناشکیبم
روزی دو برای مصلحت را
را، اضافه است ، دو روزی برای مصلحت
نه برادر پیشینه سخن را با امروز مسنج این گونه کاربرد در نوشته پیشینیان بس رواج داشته و بسیار امده
روزی دو برای مصلحت را یعنی من نیز گرچه ناشکیبم این دو روز را ( برای دو روزی ناشکیبم) - با اینهمه - برای مصلحت از سر مصلحت بنشینم و صبر پیشه گیرم
-
بر باره بر سنگ نیز که روشن است بر باره سنگ ببر
چیزی به نام مقتضای شعر نداریم هرچه در سروده ازاد است در گفتار هم همانگونه است اینکه میگویند مقتضای چنین گفته شده نادرست است مردم راه را ره نیز گویند و اموخته را امخته نیز گویند و هرگز در سروده چیزی انجام نمیدهند که در زبان گفتار نتوان گفت و در این سروده هم که هیچ چیزی افزوده نیست سروده را درست بخوانید
بر باره سنگ ببر باره دیوار و قلعه است میگوید بالای دیوار سنگ ببر
بر = بالا - بر و بالا هردو دگر کشته واژه «برا» به معنی بالا و بلند است
بر= دستور بردن
باره/واره = دیوار و دژ -این باره که به چم دیوار یا دژ است با واژه وال انگلیسی به معنی دیوار یک ریشه دارند
-
یک باره دیگر داریم که پیوندی با این سروده ندارد
باره= هرچیز که بار برد چه اسب باشد چه شتر باشد چه استر یا فیل یا هر جانور یا بیجانی چون کشتی باشد
شرح مصراع دوم:
باره: اسب
بر باره بر سنگ: یعنی بر روی اسب، سنگ ببر. در معنای کنایی یعنی آماده رزم باش.
در مصراع دوم دو "بر" داریم. " بر" اول حرف اضافه است که متمم آن "باره" است و "بر" دوم، فعل امر است از مصدر بُردن در معنای بِبَر.
البته، "باره" علاوه بر معنای اسب، در معنای "حصار و قلعه" هم است.
که با توجه به این معنا، معنی مصراع دوم اینگونه می شود:
کمان را زه کن و بر بالای قلعه سنگ بِبَر و آماده ی رزم باش.
با انکهآنچنان پارسی را عربیذه کرده اند که عربی امخت شده ایم با اینهمه هنوز در نوشته پیشینیان هرچه پارسی تر است زیبا تر است سروده سعدی در این جا پارسی است
چو بینی در سپاه دشمن پراکندگیست تو آسوده باش وگر آسوده بود از پریشانی اندیشه دار
برو با دوستان آسوده بنشین
چو بینی در میان دشمنان جنگ
وگر بینی که با هم یکزبانند
کمان را زه کن و بر باره بر سنگ