گنجور

حکمت شمارهٔ ۱۴

چون در امضای کاری متردد باشی آن طرف اختیار کن که بی آزارتر بر آید.

با مردم سهل خوی دشخوار مگوی
با آن که در صلح زند جنگ مجوی

تا کار به زر برمی‌آید جان در خطر افکندن نشاید. عرب گوید: آخِرُ الحِیَلِ السَّیفُ

چو دست از همه حیلتی در گسست
حلال است بردن به شمشیر دست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌نبشته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون در امضای کاری متردد باشی آن طرف اختیار کن که بی آزارتر بر آید.
هوش مصنوعی: اگر در امضای یک کار دچار تردید هستی، بهتر است گزینه‌ای را انتخاب کنی که آسیب کمتری به دیگران بزند.
با مردم سهل خوی دشخوار مگوی
با آن که در صلح زند جنگ مجوی
هوش مصنوعی: با مردم خوش‌خو و نرم‌خلق به راحتی برخورد کن و با کسانی که در صلح به سر می‌برند، درگیر نشو.
تا کار به زر برمی‌آید جان در خطر افکندن نشاید. عرب گوید: آخِرُ الحِیَلِ السَّیفُ
هوش مصنوعی: تا زمانی که به طلا نیاز است، نباید جان خود را در خطر انداخت. عرب‌ها می‌گویند: "آخرین چاره، شمشیر است."
چو دست از همه حیلتی در گسست
حلال است بردن به شمشیر دست
هوش مصنوعی: وقتی که از همه تدبیرها و راه‌ها ناامید شوم، مجاز هستم برای رسیدن به خواسته‌ام از شمشیر استفاده کنم.

خوانش ها

بخش ۱۴ به خوانش سهیل قاسمی
بخش ۱۴ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکمت شمارهٔ ۱۴ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکمت شمارهٔ ۱۴ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1392/01/04 19:04
داود

بامردم سهل گوی دشوارمگو:با آنکه درصلح زندجنگ مجوی

1394/01/27 00:03
بابک شیرازی

خیلی جالبه! مدتیه دارم متونی در باب عرفان سرخ پوستی می خوانم و چندی پیش با جمله ای برخورد کردم که درست عکس نظر سعدی است. نقل به مضمون می کنم "در زندگی هر وقت به دوراهی رسیدی راه دشوار را انتخاب کن". در صورتی که سعدی در اینجا راه سهل و بی دردسر را توصیه می کند. سامورایی های ژاپن هم مضمونی شبیه سرخ پوست ها دارند که توصیه به راه سخت می کند. نتیجتا اینکه فرهنگ آسان گیری و رخوت شیرازی ها باعث بقای ما شیرازی ها در گذر اعصار شده ولی آموزه های سخت سرخ پوستان و سامورایی ها باعث انقراض آنها شده است.

1395/01/02 08:04
گلی تهرانی

فرهنگآ آسان گیری و تحمل اشغاگر اجداد ما بوده که سرزمینی به نام ایران هر چند در جغرافیایی کوچکتر باقیست!

1398/09/18 22:12
رامین

بابک عزیز
کاش روزی برسد که نیازی به توهین به همنوعان خود نداشته باشیم. حضرت استاد سخن میفرماید: آن طرف اختیار کن که بی آزارتر باشد. نفرمود آسان تر باشد. در جای دیگر می فرماید: من چگونه شکر این نعمت گذارم که زور مردم آزاری ندارم.

1400/10/29 01:12
فرزام

شرافت انسانی حکم میکنه که انسان هیچ وقت وسط‌باز باز نباشه و راه بی‌آزارتر رو انتخاب نکنه. بلکه راه درست و صحیح رو انتخاب کنه. هر چند تلخ باشد و سبب آزار عده‌ای گردد. من اون سخنان سرخ‌پوستی و سامورایی رو نشنیدم. ولی بعید میدونم منظور  فقط راه سخت‌تر  باشه، نه راه صحیح. چون با آموزه‌های سامورایی همخونی نداره و تعهد و وفاداری و شرافت سامورایی اجازه انتخاب راه بزدلانه یا خیانتکارانه یا دروغ و نا صحیح رو نمیده.

1400/10/29 10:12
رضا از کرمان

سلام صبح تمامی عزیزان بخیر وشادی

با تمام احترامی که برای کلام واندیشه های شیخ اجل قائلم  ولی اگر حکمتهای حد اقل  13 تا 17 ایشون رو کنار هم بزاریم تناقض مشهودی در کلام ایشون هویداست  . و نوشتار فرزام  عزیز وآقا بابک همشهری جناب سعدی علیه الرحمه منو یاد شعر ملک الشعرا در کتاب درسی انداخت که حتما همه خوندیم  وشاید یادتون باشه قصه چشمه وسنگ  با مطلع  (جدا شد یکی چشمه از کوهسار ) آب میتونست راه ساده وبی خطر رو انتخاب کنه ودر پست سنگ بمونه و تبدیل بشه به یک مرداب وگنداب ولی چون میل به جاری شدن در فطرت آب بود با سختی مسیر خودش را پیدا کرد هرچه آب لطیف بود وسختی سر راهش سنگ خاره  واگه بقول ایشون مماشات میکرد هرگز جاری نمیشد اینکه با خرج زر مشکلت رو حل کنی  به نوعی از مصادیق  فرهنگ ارتشاء در جامعه است مگه یزید به امام حسین (ع) پیشنهاد زندگی راحت رو نداد چرا ایشون راه سخت که حتی منجر به حادثه کربلا شد رو انتخاب کرد  چون پرنسیب  ایشون چنین اجازه ای نمیداد  در زندگی پایبندی به اصول اخلاقی و اعتقاد به اصل انسانیت است که بنظر بنده اصله ویک فرد باید خودش را مقید به این اصل بکنه و این معیارش باشه برای انتخاب راه ومسیر زندگیش، اونوقته که در دوراهی های سر راهش مرجع ومتری رو در دست داره ونه تنها با سایر آدمها بلکه با کل حیات هستی همخون وهماهنگ میشه حالا میتونه از انداختن یک زباله از شیشه ماشینش تو خیابون باشه تا رفتار انسانی با حیوانات  وطبیعت تا هرچی رو که فکرش رو بکنید، در سوره بلدآیه 4 خداوند  به ما میگه :ما شما در سختی آفریدیم  یاد کلامی از دکتر سمیعی افتادم که ایشون میفرمایند :بعضی آدمها فکر میکنند قوی بودن یعنی هیچگاه احساس درد نکردن قویترین آدمها اونها هستند که درد رو حس میکنن ،میفهمن ومیپذیرند  وباز به قولی میشه اینو گفت  سنگ وصخره اگه در مسیر آب نباشه هیچوقت صدای زیبای آب رو نخواهید شنید  پس بنظر حقیر این موعظه که همیشه راه راحت رو انتخاب کن یک نسخه کلی برای آدمی نیست  وبا این بیت شما را به خدا میسپارم 

گرت پایداری است در کارها 

شود سهل پیش تو دشوارها 

  شاد وخرم باشید.

1402/08/01 08:11
عزیز رادیو

درود بر تمام دوستان
در هر حکایت باید به مخاطب آن توجه کرد. سعدی در هر حکایت با گروهی خاص صحبت می کند و آن گروه به خوبی در میابد و راه خود می یابد. ظاهرا فقط در یک قصیده با عموم مردم حرف زده است و خود آن را به صراحت اعلام کرده
ایها الناس جهان جای تن آسانی نیست
مرد دانا به جهان داشتن ارزانی نیست
مرد دانا در اینجا نکته کلیدی است
خلیفة الله

 

1404/06/11 12:09
رضا از کرمان

درود برشما 

 ضمن احترام به نوشتار جنابعالی با کلیت کلام شما مخالفم یعنی چی که سعدی فقط یک جا با عموم مردم حرف زده وبقیه کلامش برای مخاطب خاصه پس چرا ما میخونیم این کلام را، باید فقط مخاطب خاص بخونش،  این چه حرفیه عزیز 

ایشون داره یک کار ناصواب پرداخت رشوه رو اشاعه میده ،غیر اینه  جوری دیگه اگه هست بفرمایید ما هم بفهمیم 

بله نکته کلیدی همون مرد دانا که فرمودی  باید فراست بخرج بده و از سعدی بت نسازه هر هنرمند دارای آثار قوی وضعیف میتونه باشه ،میتونه اشتباه بکنه ،میتونه نظر قبلی خودش را نقض کنه  باز همون مرد دانا باید بین اونها فرق بذاره قربونت بشم  اگه برداشتی غیر از این شما از حکایت دارید بفرمایید تا بنده متوجه بشم 

 

ممنونم شاد باشید

1404/06/17 16:09
بابک چندم

رضا جان

اول از همه بیانات جناب رادیو را کلاً بی خیال شو که اگر شتر هم بشنود منگ و ملنگ می شود... امثال من و شما که دیگر هیچ...

اما

این بیان سعدی نه ربطی به رشوه و اشاعه آن دارد و نه ماجرای امام حسین و یزید و...

ماجرا ماجرای "جانت سالم و فدای سرت " است،

می گوید اگر کسی تیغ روی گردنت گزارد که زرت را بگیرد زر را بده ببرد که جان بیشتر از زر (مال و منال دنیوی) ارزش دارد، چرا که اگر طرف جانت را گرفت بازپسگیری در کار نیست....

فِدیه از فِداء در عربی میاید (که در فارسی شده فَدا)...همتای فارسی آن "سربها" است که مطابق "خون بها" برای خونی که ریخته شده، وجهی/مالی است که برای جلوگیری از ریخته شدن خون دهند...

میان حکمتهای ۱۳ و ۱۷ و همین ۱۴ نیز تناقضی در کار نیست، بیان حافظ صدق می کند:

"هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد"...

در ۱۳ می گوید آنکه با دشمن صلح کرد و همنشین (همدست،همکار) شد با دوستان دشمنی می کند... اینکه توضیح نمیخواهد و اظهر من الشمس است...

در ۱۷ می گوید حرف و پند دشمن را بشنو ولی درست خلاف پند و اندرز او عمل کن که قول و قرار آقا گرگه است...

سرت شاد

1404/06/20 07:09
رضا از کرمان

درود بر شما 

از این منظر که شما فرمودید موضوع قابل هضمه  ومیشه قبول کرد 

  ممنونم دوست گرامی شاد باشی 

1401/03/11 09:06
هیچ

 آخِرُ الحِیَلِ السَّیفُ = آخرین چاره شمشیر است