حکمت شمارهٔ ۱۴
چون در امضای کاری متردد باشی آن طرف اختیار کن که بی آزارتر بر آید.
تا کار به زر برمیآید جان در خطر افکندن نشاید. عرب گوید: آخِرُ الحِیَلِ السَّیفُ
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
بخش ۱۴ به خوانش سهیل قاسمی
بخش ۱۴ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکمت شمارهٔ ۱۴ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حاشیه ها
بامردم سهل گوی دشوارمگو:با آنکه درصلح زندجنگ مجوی
خیلی جالبه! مدتیه دارم متونی در باب عرفان سرخ پوستی می خوانم و چندی پیش با جمله ای برخورد کردم که درست عکس نظر سعدی است. نقل به مضمون می کنم "در زندگی هر وقت به دوراهی رسیدی راه دشوار را انتخاب کن". در صورتی که سعدی در اینجا راه سهل و بی دردسر را توصیه می کند. سامورایی های ژاپن هم مضمونی شبیه سرخ پوست ها دارند که توصیه به راه سخت می کند. نتیجتا اینکه فرهنگ آسان گیری و رخوت شیرازی ها باعث بقای ما شیرازی ها در گذر اعصار شده ولی آموزه های سخت سرخ پوستان و سامورایی ها باعث انقراض آنها شده است.
فرهنگآ آسان گیری و تحمل اشغاگر اجداد ما بوده که سرزمینی به نام ایران هر چند در جغرافیایی کوچکتر باقیست!
بابک عزیز
کاش روزی برسد که نیازی به توهین به همنوعان خود نداشته باشیم. حضرت استاد سخن میفرماید: آن طرف اختیار کن که بی آزارتر باشد. نفرمود آسان تر باشد. در جای دیگر می فرماید: من چگونه شکر این نعمت گذارم که زور مردم آزاری ندارم.
شرافت انسانی حکم میکنه که انسان هیچ وقت وسطباز باز نباشه و راه بیآزارتر رو انتخاب نکنه. بلکه راه درست و صحیح رو انتخاب کنه. هر چند تلخ باشد و سبب آزار عدهای گردد. من اون سخنان سرخپوستی و سامورایی رو نشنیدم. ولی بعید میدونم منظور فقط راه سختتر باشه، نه راه صحیح. چون با آموزههای سامورایی همخونی نداره و تعهد و وفاداری و شرافت سامورایی اجازه انتخاب راه بزدلانه یا خیانتکارانه یا دروغ و نا صحیح رو نمیده.
سلام صبح تمامی عزیزان بخیر وشادی
با تمام احترامی که برای کلام واندیشه های شیخ اجل قائلم ولی اگر حکمتهای حد اقل 13 تا 17 ایشون رو کنار هم بزاریم تناقض مشهودی در کلام ایشون هویداست . و نوشتار فرزام عزیز وآقا بابک همشهری جناب سعدی علیه الرحمه منو یاد شعر ملک الشعرا در کتاب درسی انداخت که حتما همه خوندیم وشاید یادتون باشه قصه چشمه وسنگ با مطلع (جدا شد یکی چشمه از کوهسار ) آب میتونست راه ساده وبی خطر رو انتخاب کنه ودر پست سنگ بمونه و تبدیل بشه به یک مرداب وگنداب ولی چون میل به جاری شدن در فطرت آب بود با سختی مسیر خودش را پیدا کرد هرچه آب لطیف بود وسختی سر راهش سنگ خاره واگه بقول ایشون مماشات میکرد هرگز جاری نمیشد اینکه با خرج زر مشکلت رو حل کنی به نوعی از مصادیق فرهنگ ارتشاء در جامعه است مگه یزید به امام حسین (ع) پیشنهاد زندگی راحت رو نداد چرا ایشون راه سخت که حتی منجر به حادثه کربلا شد رو انتخاب کرد چون پرنسیب ایشون چنین اجازه ای نمیداد در زندگی پایبندی به اصول اخلاقی و اعتقاد به اصل انسانیت است که بنظر بنده اصله ویک فرد باید خودش را مقید به این اصل بکنه و این معیارش باشه برای انتخاب راه ومسیر زندگیش، اونوقته که در دوراهی های سر راهش مرجع ومتری رو در دست داره ونه تنها با سایر آدمها بلکه با کل حیات هستی همخون وهماهنگ میشه حالا میتونه از انداختن یک زباله از شیشه ماشینش تو خیابون باشه تا رفتار انسانی با حیوانات وطبیعت تا هرچی رو که فکرش رو بکنید، در سوره بلدآیه 4 خداوند به ما میگه :ما شما در سختی آفریدیم یاد کلامی از دکتر سمیعی افتادم که ایشون میفرمایند :بعضی آدمها فکر میکنند قوی بودن یعنی هیچگاه احساس درد نکردن قویترین آدمها اونها هستند که درد رو حس میکنن ،میفهمن ومیپذیرند وباز به قولی میشه اینو گفت سنگ وصخره اگه در مسیر آب نباشه هیچوقت صدای زیبای آب رو نخواهید شنید پس بنظر حقیر این موعظه که همیشه راه راحت رو انتخاب کن یک نسخه کلی برای آدمی نیست وبا این بیت شما را به خدا میسپارم
گرت پایداری است در کارها
شود سهل پیش تو دشوارها
شاد وخرم باشید.
درود بر تمام دوستان
در هر حکایت باید به مخاطب آن توجه کرد. سعدی در هر حکایت با گروهی خاص صحبت می کند و آن گروه به خوبی در میابد و راه خود می یابد. ظاهرا فقط در یک قصیده با عموم مردم حرف زده است و خود آن را به صراحت اعلام کرده
ایها الناس جهان جای تن آسانی نیست
مرد دانا به جهان داشتن ارزانی نیست
مرد دانا در اینجا نکته کلیدی است
خلیفة الله
آخِرُ الحِیَلِ السَّیفُ = آخرین چاره شمشیر است