حکمت شمارهٔ ۱۱
دشمنی ضعیف که در طاعت آید و دوستی نماید، مقصود وی جز آن نیست که دشمنی قوی گردد و گفتهاند: بر دوستی دوستان اعتماد نیست تا به تملق دشمنان چه رسد و هر که دشمن کوچک را حقیر میدارد، بدان ماند که آتش اندک را مهمل میگذارد.
امروز بکش چو میتوان کشت
کآتش چو بلند شد جهان سوخت
مگذار که زه کند کمان را
دشمن که به تیر میتوان دوخت
حکمت شمارهٔ ۱۰: هر آن سری که در سر داری با دوست در میان منه چه دانی که وقتی دشمن گردد و هر گزندی که توانی، به دشمن مرسان که باشد که وقتی دوست شود.حکمت شمارهٔ ۱۲: سخن میان دو دشمن چنان گوی که گر دوست گردند شرم زده نشوی.
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکینبشته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دشمنی ضعیف که در طاعت آید و دوستی نماید، مقصود وی جز آن نیست که دشمنی قوی گردد و گفتهاند: بر دوستی دوستان اعتماد نیست تا به تملق دشمنان چه رسد و هر که دشمن کوچک را حقیر میدارد، بدان ماند که آتش اندک را مهمل میگذارد.
هوش مصنوعی: دشمنی که ضعیف است و به نیکی رفتار میکند، هدفش این است که دشمنیاش را قویتر کند. گفتهاند که نمیتوان روی دوستی دوستان قابلی حساب کرد، چه برسد به تملق دشمنان. همچنین هر کس به دشمن کوچک بیاعتنایی کند، مانند این است که آتش کوچکی را نادیده میگیرد و آن را بیاهمیت میپندارد.
امروز بکش چو میتوان کشت
کآتش چو بلند شد جهان سوخت
هوش مصنوعی: امروز هرچه میتوانی انجام بده، زیرا وقتی آتش شعلهور میشود، دنیا را میسوزاند.
مگذار که زه کند کمان را
دشمن که به تیر میتوان دوخت
هوش مصنوعی: نگذار دشمن به کمانت آسیب بزند، زیرا با تیر میتوان هدف را نشانه گرفت و به آن رسید.
خوانش ها
بخش ۱۱ به خوانش سهیل قاسمی
بخش ۱۱ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکمت شمارهٔ ۱۱ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حاشیه ها
1392/01/04 19:04
داود
سخن میان دو دشمن چنان گوی که گر دوست گردند شرم زده نشوی.
میان دو کس جنگ چون آتشست
سخن چین بدبخت هیزم کشست
کننداین وان خوشدگرباره دل : وی اندرمیان کوربخت وخجل
میان دو تن آتش افروختن
نه عقلست و خود در میان سوختن
قطعه :درسخنبادوستان آهسته باش:تا ندارددشمن خونخوارگوش
پیش دیوار آنچه گویی هوش دار
تا نباشد در پس دیوار گوش
1398/02/28 20:04
فریبرز فرشیم
پیش دیوار آنچه گویی دار هوش
تا نباشد در پس دیوار گوش