گنجور

حکایت شمارهٔ ۸

اعرابیی را دیدم که پسر را همی‌گفت یا بُنَّی اِنَّک مسئولٌ یومَ القیامةِ ماذا اکتَسَبتَ و لا یُقالُ بمن انتسبتَ. یعنی تو را خواهند پرسید که عملت چیست نگویند پدرت کیست.

جامه کعبه را که می بوسند
او نه از کرم پیله نامی شد
با عزیزی نشست روزی چند
لاجرم همچنو گرامی شد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌نبشته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اعرابیی را دیدم که پسر را همی‌گفت یا بُنَّی اِنَّک مسئولٌ یومَ القیامةِ ماذا اکتَسَبتَ و لا یُقالُ بمن انتسبتَ. یعنی تو را خواهند پرسید که عملت چیست نگویند پدرت کیست.
هوش مصنوعی: مردی عرب را دیدم که به پسرش می‌گفت: "ای پسر، تو در روز قیامت مسئول هستی. از تو خواهند پرسید که چه کارهایی انجام داده‌ای و نمی‌گویند که پدرت کیست." یعنی تو را به خاطر عملکردت مورد سوال قرار می‌دهند و نه به خاطر نسبت خانوادگی‌ات.
جامه کعبه را که می بوسند
او نه از کرم پیله نامی شد
هوش مصنوعی: جامه کعبه را که به خاطر احترام و ارادت می‌بوسند، او از روی بزرگواری و لطف، معروف به پیله نشده است.
با عزیزی نشست روزی چند
لاجرم همچنو گرامی شد
هوش مصنوعی: مدتی با کسی که برایم عزیز بود، گذراندم و به‌تدریج او برایم ارزشمندتر و گرانبها‌تر شد.

خوانش ها

حکایت شمارهٔ ۸ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکایت شمارهٔ ۸ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکایت شمارهٔ ۸ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1391/10/10 09:01
پیمائی

مصرع
لاجرم همچنو گرامی شد
باید به:
لاجرم همچو او گرامی شد
اصلاح شود.

1392/03/09 21:06
رضاشهنی

اعرابی درسته نه اعرابیی

1393/07/07 17:10
م.ت.ض.ن

اعرابیی که در اول حکایت نوشته شده درست است نه اعرابی که شهنی فرموده است .