حکایت شمارهٔ ۱۸
توانگرزادهای را دیدم بر سر گور پدر نشسته و با درویشبچهای مناظره در پیوسته که: صندوق تربت ما سنگین است و کتابه رنگین و فرش رخام انداخته و خشت پیروزه در او به کار برده. به گور پدرت چه ماند؟ خشتی دو فراهم آورده و مشتی دو خاک بر آن پاشیده.
درویش پسر این بشنید و گفت: تا پدرت زیر آن سنگهای گران بر خود بجنبیده باشد، پدر من به بهشت رسیده بود.
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
رخامانداخته ---> رخام انداخته
در پیوستن یعنی انجام دادن
روزی که از خیابانی بگذشتمی تویوتایی بدیدمی که به ضربت موتور فرزند درویشی مبتلا گشته بود و جمله عرض ان به ملاکمه موتور سوار ریخته بودی بیچاره راننده پیاده شد و از حال موتور سوار پرسیدن گرفت سپس به مشاهدت انچه بر تویوتا برفته بود مشغول گشت حالیا درویشانی چند گرد امدند و چون گزمه امدی با هم سوگند خوردندی که تویوتا دیگر سو برفتی و این بیچاره بینوا را زیر بگرفتی گزمه بگفتی خدایتان نان ببراد که دروغتان نان بریده است و این حکایت از ان اوردم که بدایند جمله مردم با تعصب جانب داری مستمندان کنند و این همیشه راست نیاید
حکایت دو شعر دارد یک تک بیتی و یک سه بیتی
خر که کمتر نهند بر وی بار /
بی شک اسوده تر کند رفتار /
و شعر سه بیتی
مرد درویش که بار ستم فاقه کشید/
به در مرگ همانا که سبکبار ایــــــد /
وانکه در دولت و اسایش و اسانی زیست /
مردنش زین همه شک نیست که دشخوار آید/
به همه حال اسیری که ز بندی برهـــــــــد /
بهتر از حال امیـــــــــــــــــــــری که گرفتار آید/
سلام
در سطر اوّل به جای کلمه ی " ما " کلمه ی "پدرم" باید باشد .
براند به فارسی مس شود دخشه !
"بر سر گور پدر تو چه مانده باشد"
"صندوق تربت پدر من سنگین است و کتابه آن رنگین"
در نسخه های متعدد به نحوی که در بالا نوشته ام، دیده و خوانده ام.
اما حدیثی گرانقدر از امام محمد باقر علیه السلام در همین باره:
در قبری که مرا به خاک میسپارید،به جز خاکی که از آن بیرون آمده،هیچ چیز دیگری بر آن اضافه نکنید.