اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکینبشته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
طفل بودم که بزرگی را پرسیدم از بلوغ. گفت در مسطور آمده است که سه نشان دارد: یکی پانزده سالگی و دیگر احتلام و سیم بر آمدن موی پیش.
هوش مصنوعی: وقتی کودک بودم، از فردی بزرگتر درباره بلوغ پرسیدم. او گفت که در متون معتبر سه نشانه برای بلوغ وجود دارد: اولین نشانه، رسیدن به سن پانزده سالگی است، دومین نشانه، بروز احتلام و سومین نشانه، رشد موهای صورت میباشد.
اما در حقیقت یک نشان دارد و بس، آن که در بند رضای حق جلّ و علا بیش از آن باشی که در بند حظّ نفس خویش و هر آن که در او این صفت موجود نیست به نزد محققان بالغ نشمارندش.
هوش مصنوعی: اما در واقع یک نشانه وجود دارد: این که انسان باید در تلاش برای کسب رضایت خداوند باشد بیشتر از آنکه به خواستههای نفس خود توجه کند. اگر کسی این ویژگی را نداشته باشد، در نظر شخصیتهای دانشمند و عاقل، او به عنوان فردی کامل محسوب نمیشود.
به صورت آدمی شد قطرهٔ آب
که چل روزش قرار اندر رحم ماند
هوش مصنوعی: قطرهٔ آب به شکل انسان درآمد و مدت سی روز در رحم مادر آرامش داشت.
و گر چل ساله را عقل و ادب نیست
به تحقیقش نشاید آدمی خواند
هوش مصنوعی: اگر شخصی حتی در سن چهل سالگی هم عقل و ادب نداشته باشد، به راستی نمیتوان او را انسان به حساب آورد.
جوانمردی و لطف است آدمیت
همین نقش هیولانی مپندار
هوش مصنوعی: آدمی بودن و انسانیت به جوانمردی و مهربانی وابسته است، پس نباید انسان را به خاطر ظاهر و ویژگیهای فیزیکیاش به شکل هیولایی تصور کرد.
هنر باید که صورت می توان کرد
به ایوانها در از شنگرف و زنگار
هوش مصنوعی: هنر لازم است که به صورت زیبا و شکیل ارائه شود، حتی اگر از مواد معمولی و بیارزش مثل زنگار و شنگرف استفاده شود.
چو انسان را نباشد فضل و احسان
چه فرق از آدمی تا نقش دیوار
هوش مصنوعی: اگر انسانی فاقد فضیلت و نیکی باشد، چه تفاوتی میتواند بین او و یک دیوار وجود داشته باشد؟
به دست آوردن دنیا هنر نیست
یکی را گر توانی دل به دست آر
هوش مصنوعی: به دست آوردن دنیا کاری سخت و عادی است، اما اگر بتوانی قلب کسی را به دست آوری، این واقعاً هنر و ارزشمند است.
حاشیه ها
من در چند تصحیح گلستان، اینطور دیده ام:
... اما در حقیقت یک نشان دارد و بس، و آن اینکه در بند رضایت .....
1392/03/06 01:06
امین کیخا
بلوغ به لری می شود پرناکی که همان برناکی است با توجه به اینکه کلی لغت برای جوان داریم بهتر است برنا را برای بالغ به کار ببریم مانند کاربرد نخستینش
این حکایت دوشعر دارد یک شعر دوبیتی و یک شعر چهار بیتی
به صورت آدمـــــــی شد قطره آب/
که چل روزش قرار اندر رحـــم ماند /
و گرچل ساله را عقل و ادب نیست /
بتحقیقش نشاید آدمـــــــــی خواند /
و شعر دوم حکایت که چهار بیت است
***********************
جوانمردی ولطف است ادمیت /
همین نقش هیولانــــی مپندار/
هنر بایدکه صورت می توان کرد/
به ایوانها در از شنگرف و زنگار/
جو انسان را نباشدفضل احسان/
چه فرق از آدمـــی تا نقش دیوار/
به دست آوردن دنیا هنر نیست /
یکی را گر توانی دل به دست آر/
به لری پرناکی می شود بلوغ که همان برناکی است پس می شود برنایی را برای بلوغ به کار ببریم