گنجور

حکایت شمارهٔ ۵

جوانی چست لطیف خندان شیرین زبان در حلقه عشرت ما بود که در دلش از هیچ نوعی غم نیامدی و لب از خنده فرا هم.

روزگاری برآمد که اتفاق ملاقات نیوفتاد. بعد از آن دیدمش زن خواسته و فرزندان خاسته و بیخ نشاطش بریده و گل هوس پژمریده.

پرسیدمش: چگونه‌ای و چه حالت است؟

گفت: تا کودکان بیاوردم دگر کودکی نکردم.

ما ذَا الصِّبیٰ و الشَّیبُ غَیَّرَ لِمَّتی
وَ کَفیٰ بِتَغییرِ الزَّمانِ نَذیراً
چون پیر شدی ز کودکی دست بدار
بازی و ظرافت به جوانان بگذار
طرب نوجوان ز پیر مجوی
که دگر ناید آب رفته به جوی
زرع را چون رسید وقت درو
نخرامد چنان که سبزه نو
دور جوانی بشد از دست من
آه و دریغ آن زمن دل فروز
قوت سرپنجه شیری گذشت
راضی ام اکنون به پنیری چو یوز
پیرزنی موی سیه کرده بود
گفتم ای مامک دیرینه روز
موی به تلبیس سیه کرده گیر
راست نخواهد شدن این پشت کوز

اطلاعات

وزن: فعلات فعلن فعلات فعلن
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌نبشته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جوانی چست لطیف خندان شیرین زبان در حلقه عشرت ما بود که در دلش از هیچ نوعی غم نیامدی و لب از خنده فرا هم.
هوش مصنوعی: جوانی خوش خلق و باطن لطیف و خندان در جمع ما بود که هیچ نوع غمی در قلبش حس نمی‌شد و همواره لبخند بر لب داشت.
روزگاری برآمد که اتفاق ملاقات نیوفتاد. بعد از آن دیدمش زن خواسته و فرزندان خاسته و بیخ نشاطش بریده و گل هوس پژمریده.
هوش مصنوعی: زمانی فرا رسید که دیگر ملاقات انجام نشد. پس از آن او را دیدم که همسر و فرزندانی دارد و شادابی و نشاطش کاهش یافته و آرزوهایش پژمرده شده است.
پرسیدمش: چگونه‌ای و چه حالت است؟
هوش مصنوعی: از او پرسیدم: حالتان چطور است و اوضاع چطور پیش می‌رود؟
گفت: تا کودکان بیاوردم دگر کودکی نکردم.
هوش مصنوعی: گفت: تا وقتی که بچه‌ها را بزرگ کردم، دیگر به فکر کودکی خودم نبودم.
ما ذَا الصِّبیٰ و الشَّیبُ غَیَّرَ لِمَّتی
وَ کَفیٰ بِتَغییرِ الزَّمانِ نَذیراً
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تغییرات زندگی و زمان باعث دگرگونی در انسان می‌شود. جوانی و پیری هر دو، تنها بهانه‌هایی هستند که نشان می‌دهند زمان چگونه می‌تواند ما را تحت تاثیر قرار دهد و هر چقدر هم که بخواهیم از تغییرات زندگی دوری کنیم، در نهایت نشانه‌های زمان به ما هشدار می‌دهد.
چون پیر شدی ز کودکی دست بدار
بازی و ظرافت به جوانان بگذار
هوش مصنوعی: وقتی که سن تو بالا رفت و دیگر نوجوان نیستی، دیگر وقت بازی و زیبایی‌های کودکانه نیست. این امور را به جوان‌ترها بسپار و خودت به کارهای جدی‌تر بپرداز.
طرب نوجوان ز پیر مجوی
که دگر ناید آب رفته به جوی
هوش مصنوعی: دلتنگی و شادی نوجوانی را از پیران نخواه، زیرا دیگر نمی‌توان آبی که رفته به جوی را به عقب برگرداند.
زرع را چون رسید وقت درو
نخرامد چنان که سبزه نو
هوش مصنوعی: زمانی که وقت برداشت محصول فرا می‌رسد، مانند سبزه‌ای که تازه رشد کرده، نباید بی‌دلیل و بی‌قرار شد.
دور جوانی بشد از دست من
آه و دریغ آن زمن دل فروز
هوش مصنوعی: دورانی که جوان بودم و شاد بودم، از دستم رفت و من می‌گویم ای کاش آن زمان را دوباره داشتم؛ زمانی که دل من پر از نور و شادی بود.
قوت سرپنجه شیری گذشت
راضی ام اکنون به پنیری چو یوز
هوش مصنوعی: توانمندی و قدرت یک شیر را با آنچه که بدست آورده‌ام می‌سنجم و اکنون از داشتن یک تکه پنیر شادمانم، حتی اگر به اندازه‌ی یوز نباشد.
پیرزنی موی سیه کرده بود
گفتم ای مامک دیرینه روز
هوش مصنوعی: زنی سالخورده که موهایش را سیاه کرده بود، به او گفتم: ای مادر قدیمی و با تجربه.
موی به تلبیس سیه کرده گیر
راست نخواهد شدن این پشت کوز
هوش مصنوعی: موهای سیاه را با کلاه جالبی بپوشان، اما این کار باعث نمی‌شود که پشتت صاف و راست شود.

خوانش ها

حکایت شمارهٔ ۵ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکایت شمارهٔ ۵ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکایت شمارهٔ ۵ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1392/02/23 17:04
علیرضا

تلیبس به معنی پوشاندن و پنهان کردن عیب از کسیست

1392/03/03 10:06
رضا شهنی

شعر اول حکایت که یک شعر عربی است آورده نشده است
بقیه اشعار هم بصورت زیر هستند
چون پیرشدی زکودکی دست بردار /
بازی و ظرافت به جوانان بگذار
*
دوبیت بعدی
طرب نوجوان ز پیر مجوی/ که دگر نایدآب رفته به جوی
زرع را چون رسید وقت درو /نخرامد چنان که سبزه نو
*
و چهار بیت اخر
دور جوانی بشد از دست من/ آه دریــــــغ آن زمن دلفروز
قوت سرپنجه شیری برفت/ اکنون راضیم به پنیری چو یوز
پیرزنی موی سیه کرده بود/ گفتمش ای مامک دیرینه روز / موی به تلبیس سیه کرده گیر/ راست نخواهدشداین پشت کوز

1392/04/08 23:07
شکوه

کوژ همان کوژ است و کژ و قوز و کوزیده یعنی خمیده ولی کوز به معنی تکبر هم است

1396/04/17 04:07
رضا صدر

دو نکته درباره پانوشت خوب بالا از آقای رضا شهنی:

1-وزن مصرع‌‌ پیشنهادی پایین درست نیست، «بردار» باید همان «بدار» در متن اصلی باشد.
چون پیرشدی زکودکی دست بردار
2- همینطور وزن مصرع‌‌ پیشنهادی پایین درست نیست:
اکنون راضیم به پنیری چو یوز
وزن درست می‌شود اگر اینگونه باشد:
راضیم اکنون به پنیری چو یوز

1398/08/13 01:11
محمد ضیا احمدی

گفتمش ای مامک دیرینه روز صحیح است که به وزن شعر آسیبی نمیزند

1399/02/02 18:05

ما ذَا الصِّبیٰ و الشَّیبُ غَیَّرَ لِمَّتی
وَ کَفیٰ بِتَغییرِ الزَّمانِ نَذیراً
* ترجمه به نقل از شرح استاد خزائلی: کودکی به چه کار می‌آید در حالی که پیری رنگ موی مرا تغییر داده است و تغییر روزگار برای اعلام خطر و بیم کافی است.

1402/07/18 16:10
Mojtaba Razaq zadeh

با این حکایت میشه فهمید نباید زن گرفت اما من دلم زن میخواد