حکایت شمارهٔ ۴
روزی به غرور جوانی سخت رانده بودم و شبانگاه به پای گریوهای سست مانده.
پیرمردی ضعیف از پس کاروان همیآمد و گفت: چه نشینی که نه جای خفتن است؟
گفتم: چون روم که نه پای رفتن است؟!
گفت: این نشنیدی که صاحبدلان گفتهاند: رفتن و نشستن به که دویدن و گسستن.
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
حکایت شمارهٔ ۴ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکایت شمارهٔ ۴ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکایت شمارهٔ ۴ به خوانش فاطمه زندی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
کریوه درست است یا گریوه ؟
تگ درست است نه تک
گریوه درست است نه کریوه
گ و ک به هم در فارسی گردانش و تبدیل دارند مانند کرساسپه که همان گرشاسب است و کرس و گرس هردو یعنی کوه و چنانچه میدانیم گریوه هم معنی تپه میدهد و نیز گردن انسان مثلا می گویند این کار را به گریوه من نگذار یعنی به گردنم نگذار ، گرجستان هم که اولش گرج است همان گر را دارد که معنی کوه میدهد و میدانیم باز سام نیرم یا همان گرشاسپ به گرجستان باز پیوندی دارد
تک به معنی تند و تیز آمده در اوستا و به معنی تند راه رفتن یا دو است و اسب تند رو را تکاور میگفته اند