حکایت شمارهٔ ۱۴
رفیقی داشتم که سالها با هم سفر کرده بودیم و نمک خورده و بی کران حقوقِ صحبت ثابت شده، آخر به سببِ نفعی اندک، آزارِ خاطرِ من روا داشت و دوستی سپری شد و با این همه از هر دو طرف دلبستگی بود که شنیدم روزی دو بیت از سخنان من در مجمعی همیگفتند:
طایفهٔ درویشان بر لطفِ این سخن نه، که بر حسنِ سیرتِ خویش آفرین بردند و او هم در این جمله مبالغه کرده بود و بر فوتِ صحبتِ قدیم تأسّف خورده و به خطایِ خویش اعتراف نموده. معلوم کردم که از طرفِ او هم رغبتی هست؛ این بیتها فرستادم و صلح کردیم:
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
حکایت شمارهٔ ۱۴ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکایت شمارهٔ ۱۴ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکایت شمارهٔ ۱۴ به خوانش فاطمه زندی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
بعد از بیت سوم یک بیت جا افتاده:
به یک بار از جهان دل در تو بستم/ندانستم که برگردی به زودی
کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی
براساس نسخه چاپ شده توسط انتشارات امیر کبیرچاپ نهم،تهران1372ویراسته مرحوم محمدعلی فروغی،بیتی جا افتاده است:بیک باراز جهان دل در تو بستم/ندانستم که بر گردی بزودی
ضمنا در بیت آخر"طلحست"غلط املایی ، و "صلحست"کلمه درست است،که لازم است لطف فرموده، جایگزین فرمایید.همچنین اجازه میخواهم همینجا سپاسم را با کمال خضوع به پیشگاه شما خوبان وهمه خادمین عرصه خرد واندیشه وفرهنگ تقدیم دارم.مانا باشیدوثمر بخش وپویا
بیت آخر
هنوزت گر سر صلحست است باید درست باشد
گلهای جاویدان شماره ی 129 ( یکصد و بیست و نه)
خوانندگان: بنان - قوامی