گنجور

حکایت شمارهٔ ۴

عالمی معتبر را مناظره افتاد با یکی از مَلاحده، لَعَنَهُمُ اللهُ عَلیٰ حِدَةٍ، و به حجّت با او بس نیامد؛ سپر بینداخت و برگشت. کسی گفتش: تو را با چندین فضل و ادب که داری، با بی‌دینی حجّت نماند؟ گفت: علمِ من قرآن است و حدیث و گفتارِ مشایخ و او بدینها معتقد نیست و نمی‌شنود؛ مرا شنیدنِ کفرِ او به چه کار می‌آید؟

آن کس که به قرآن و خبر زو نرهی
آن است جوابش که: جوابش ندهی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌نبشته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عالمی معتبر را مناظره افتاد با یکی از مَلاحده، لَعَنَهُمُ اللهُ عَلیٰ حِدَةٍ، و به حجّت با او بس نیامد؛ سپر بینداخت و برگشت. کسی گفتش: تو را با چندین فضل و ادب که داری، با بی‌دینی حجّت نماند؟ گفت: علمِ من قرآن است و حدیث و گفتارِ مشایخ و او بدینها معتقد نیست و نمی‌شنود؛ مرا شنیدنِ کفرِ او به چه کار می‌آید؟
معنی «لَعَنَهُمُ اللهُ عَلیٰ حِدَةٍ»: نفرینِ خدای بر ایشان به تنهایی باد. معنی «به حجت با او بس نیامد....»: با برهان از عهدهٔ وی بر نیامد و عاجز شد و روی از وی بتافت. کسی او را گفت: با آنهمه دانش و فرهنگ که داری در برابر زندیقی از دلیل تهیدست ماندی؟
آن کس که به قرآن و خبر زو نرهی
آن است جوابش که: جوابش ندهی
پاسخ آن کسی که از چنگ وی به احکام قرآن و حدیث پیامبر رهایی نتوانی جست، این است که در برابرش ساکت بمانی.

خوانش ها

حکایت شمارهٔ ۴ به خوانش اسماعیل فرازی کانال سکوت
حکایت شمارهٔ ۴ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکایت شمارهٔ ۴ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکایت شمارهٔ ۴ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1392/04/04 04:07
فرزاد اسماعیل زاده

از لحاظ منطقی حکایت ایراد دارد، عالم دینی که میدانسته است که فرد کافر به قرآن و سُنت اعتقاد نَدارد، چرا به خود زحمت مناظره و جَدَل بیهوده داده است؟

1394/01/18 08:04
بهار

با سلام
متاسفانه حکایت ها کامل نیستند ، علت چیست؟
ان کس که به قران و خبر زو نرهی
ان است جوابش که جوابش ندهی

1394/03/23 20:05
الهامه

واقعا خسته نباشید اما ، ماها که این متن عربی رو خوندیم گناه کردیم ؟؟؟..............

1394/04/29 14:06
آبتین

چرا حکایات گلستان سعدی اغلب ناقص است؟

1394/09/05 10:12

دلیل ناقص بودن مشخص است. چون منبع اولیه ی سایت به این خوبی، ویکی نبشته است که خود غلط ها و کاستی های زیاد دارد و به اندازه ی منابع دیگر معتبر نیست.

1398/03/13 21:06
محب علم

آن عالم شاید در ابتدا ندانسته که او به این مصادر معرفتی مؤمن نیست، یا آنکه تا کنون با زندیقان به گفتگو ننشسته، برای همین ندانسته که آنها بدین مصادر معترف نیستند، و وقتی دانسته، او را هجر کرده است.
این حکایت را ناقص نمی‌بینم، در غایت ایجاز، کامل و کافیست؛ اهمیت ندارد که جدال بر سر چه بوده، مهم آن است وقتی آن عالم ناامید شده که او را قانع سازد، او را ترک گفته است و این، آن درس اخلاقی است که سعدی رحمه الله خواسته به ما بیاموزد.

1398/03/19 01:06
هادی

در خواندن متون بزرگان می توان نگاهی انتقادی هم داشت. مقداری از اختلافات بیشمار فعلی در میان مردمان این کره خاکی ناشی از عمل به چنین توصیه هایی است. تصور بفرمایید هر کسی بخواهد علم را محدود به اعتقاداتش بداند. دیگر گفت و گو و مفاهمه ای نخواهد بود. هندو به جان مسلمان خواهد افتاد و مسلمان مسیحی را نادان خواهد خواند. شیعه و سنی ذم یکدگر کرده و کوکلس کلان و نازی و صهیونسیت و داعش پدید خواهد آمد...

1398/05/26 17:07
رضا

خیلی از دوستان میگن حکایت کامل نیست ،ولی من نسخه تصحصیح مرحوم فروغی دارم و تفاوتی ندیدم...

1398/06/18 12:09
رامین

منظور آن است که برای بحث در باره هر موضوعی نیاز است که دو طرف مفاهیم اولیه موضوع را بدانند. مثلا اگر من امبانی فیزیک جدید را ندانم بحث من با یک فیزیک دان بر سر جهان های موازی بی فایده است.

1401/10/03 14:01
گرشا

در اینجا نمیتوان چنین چیزی گفت زیرا چه در عالم آن زمان و چه در عالم اکنون غالب افرادی که بی دین هستند در گذشته به دینی معتقد بودند بنابراین با مفاهیم آن دین آشنایی دارند اما اکنون بدان معتقد نیستند در اینجا همان اعتقاد نداشتن به منابع فکری طرف مقابل مورد تأکیده مثل این میمونه که شما به مطالب پایه‌ای علم فیزیک آشنایی داشته باشی اما اونها رو قبول نداشته باشی بنابراین به قول خودتون بحث کردن شما با یک دانشمند فیزیک درباره جهان های موازی بی فایده است