حکایت شمارهٔ ۱۷
همچنین در قاعِ بسیط مسافری گم شده بود و قوت و قوَّتش به آخر آمده و دِرَمی چند بر میان داشت، بسیاری بگردید و ره به جایی نبرد، پس به سختی هلاک شد. طایفهای برسیدند و درمها دیدند پیشِ رویش نهاده و بر خاک نبشته:
گر همه زَرِّ جعفرى دارد
مَردِ بىتوشه برنگیرد گام
در بیابان فقیرِ سوخته را
شلغمِ پخته بِه که نقرهٔ خام
حکایت شمارهٔ ۱۶: یکی از عرب در بیابانی از غایتِ تشنگی میگفت:حکایت شمارهٔ ۱۸: هرگز از دورِ زمان ننالیده بودم و روی از گردشِ آسمان در هم نکشیده، مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعتِ پایپوشی نداشتم. به جامعِ کوفه درآمدم دلتنگ، یکی را دیدم که پای نداشت. سپاسِ نعمتِ حق به جای آوردم و بر بیکفشی صبر کردم.
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکینبشته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
همچنین در قاعِ بسیط مسافری گم شده بود و قوت و قوَّتش به آخر آمده و دِرَمی چند بر میان داشت، بسیاری بگردید و ره به جایی نبرد، پس به سختی هلاک شد. طایفهای برسیدند و درمها دیدند پیشِ رویش نهاده و بر خاک نبشته:
مانند دو حکایت قبل در بیابان وسیعی مسافری گم شده بود و نان و آب او تمام شده و طاقتی برای او نمانده بود و جایی راهم پیدا نکرد که آب و غذا باشد و استراحت کند وی مقداری پول و سکه داشت معنی «دِرَمی چند بر میان داشت»: چند سکّهٔ نقره در هَمیان بر کمر بسته بود. نهایتا با سختی و عذاب هلاک شد و مرد پس از مدتی قومی از آن بیابان عبور کردند و سکه های اورا دیدند که در مقابل خود گذاشته و بر روی خاک این را نوشته بود؛
گر همه زَرِّ جعفرى دارد
مَردِ بىتوشه برنگیرد گام
مسافر بیتوشه قدمی پیش نتواند نهاد، اگر چه فراوان زر خالص با خود داشته باشد.
در بیابان فقیرِ سوخته را
شلغمِ پخته بِه که نقرهٔ خام
در بیابان درویشِ در آتش گرسنگی گداخته را شلغمِ پخته بهتر از نقرهٔ خالص است.
خوانش ها
حکایت شمارهٔ ۱۷ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکایت شمارهٔ ۱۷ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکایت شمارهٔ ۱۷ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
1395/03/23 08:05
سلام. ممنون از زحماتی که می کشید.
یک بیت از این حکایت جا افتاده است:
گر همه زر جعفری دارد
مرد بی توشه برنگیرد کام
در بیابان فقیر سوخته را
شلغم پخته به که نقره خام
1397/09/17 04:12
رضا صدر
... پیش رویش نهشته و بر خاک نبشته
1400/05/05 11:08
تیرداد
در نسخه ی تصحیح شده ی جناب فروغی، کلمه ی آخر بیت اول، گام نوشته شده است؛ نه کام.
گر همه زرّ جعفری دارد
مرد بی توشه برنگیرد گام
پاورقی نیز برای این واژه نوشته نشده است.
1402/07/09 13:10
محمد حسین شعفی
قاع: دشت هموار بسیط: فراخ قاع بسیط: بابان فراخ