گنجور

حکایتِ شمارهٔ ۱۵

اَعرابی را دیدم در حلقهٔ جوهریانِ بصره که حکایت همی‌کرد که: وقتی در بیابانی راه گم کرده بودم و از زاد معنیٰ چیزی با من نمانده بود و دل بر هلاک نهاده، که همی ناگاه کیسه‌ای یافتم پُر مروارید. هرگز آن ذوق و شادی فراموش نکنم که پنداشتم گندمِ بریان است، باز آن تلخی و نومیدی که معلوم کردم که مروارید است!

در بیابانِ خشک و ریگِ روان
تشنه را در دهان چه دُر چه صدف
مردِ بی‌توشه کاوفتاد از پای
بر کمربندِ او چه زر چه خَزَف

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌نبشته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اَعرابی را دیدم در حلقهٔ جوهریانِ بصره که حکایت همی‌کرد که: وقتی در بیابانی راه گم کرده بودم و از زاد معنیٰ چیزی با من نمانده بود و دل بر هلاک نهاده، که همی ناگاه کیسه‌ای یافتم پُر مروارید. هرگز آن ذوق و شادی فراموش نکنم که پنداشتم گندمِ بریان است، باز آن تلخی و نومیدی که معلوم کردم که مروارید است!
«زاد معنیٰ»: آنچه بر آن نامِ توشه و زاد توان نهاد. (معنیٰ با الف مقصوره خوانده شود/ معنا)
در بیابانِ خشک و ریگِ روان
تشنه را در دهان چه دُر چه صدف
تشنه‌کام را در صحرایِ سوزنده و در میانِ ریگِ رونده، خواه مرواریدِ گرانبها در کام باشد خواه صدفِ‌ کم‌قیمت هیچ‌یک تفاوتی نکند،
مردِ بی‌توشه کاوفتاد از پای
بر کمربندِ او چه زر چه خَزَف
شخصِ بی‌زاد (بی توشه) هم چون از پا در آید چه در هَمیانش (کیسهٔ پولش) زر باشد چه خرده سفال، هر دو یکسان است و سودی ندهد.

خوانش ها

حکایت شمارهٔ ۱۵ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکایت شمارهٔ ۱۵ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکایت شمارهٔ ۱۵ به خوانش بهنام محمدیان
حکایتِ شمارهٔ ۱۵ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1392/09/15 03:12
انوشه روان

جوهری در اینجا به معنی جواهرفروش است.

1397/09/14 01:12
رضا صدر

با توجه به سیاق نثر مسجّعِ شیخ سعدی، پایان این حکایت احتمالا قافیه دار بوده، مثلا "مروارید غلطان" یا "درّ غلطان"

1397/09/14 01:12
رضا صدر

به عبارت واضحتر :
معلوم کردم که مروارید غلطانست
یا
معلوم کردم که درّ غلطانست

1399/06/10 17:09
مصطفی میری

درود به یاران.
مرد بی توشه کاوفتاد از پای (پای اشتباه است، بار صحیح اسست)
مرد بی توشه کاوفتاد از بار

1402/07/09 11:10
محمد حسین شعفی

خزف: سفالینه و یا خر مهره

1402/11/08 12:02
Mojtaba Razaq zadeh

چقدر سعدی زیبا حکایت میکند