گنجور

حکایتِ شمارهٔ ۱۰

یکی از علما خورندهٔ بسیار داشت و کَفافِ اندک. یکی را از بزرگان که در او معتقد بود بگفت. روی از توقّعِ او در هم کشید و تعرّضِ سؤال از اهلِ ادب در نظرش قبیح آمد.

ز بخت، روی‌تُرُش‌کرده، پیشِ یارِ عزیز
مرو، که عیش بر او نیز تلخ گردانی
به حاجتی که رَوی، تازه‌روی و خندان رو
فرو نبندد کارِ گشاده‌پیشانی

آورده‌اند که اندکی در وظیفهٔ او زیادت کرد و بسیاری از ارادت کم. دانشمند چون پس از چند روز مودّتِ معهود بر‌قرار ندید گفت:

بِئْسَ الْمَطَاعِمُ حِینَ الذُلُّ یَکْسِبُها
الْقِدْرُ مُنْتَصَبٌ وَ الْقَدْرُ مَخْفوُضٌ
نانم افزود و آبرویم کاست
بینوایی بِهْ از مذلّتِ خواست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌نبشته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یکی از علما خورندهٔ بسیار داشت و کَفافِ اندک. یکی را از بزرگان که در او معتقد بود بگفت. روی از توقّعِ او در هم کشید و تعرّضِ سؤال از اهلِ ادب در نظرش قبیح آمد.
یکی از دانشمندان نانخور بسیار داشت و درآمد اندک. به یکی از مهتران که به او ارادت داشت حال بگفت. مهتر از چشم‌داشتِ وی روی ترش کرد و عرضِ حاجت از دانشمند به دیده‌اش ناپسند آمد.
ز بخت، روی‌تُرُش‌کرده، پیشِ یارِ عزیز
مرو، که عیش بر او نیز تلخ گردانی
ناخوش و ترش‌رخساره از ناسازگاریِ‌ بخت، به نزدِ یارِ گرامی مرو که زندگیِ خوشِ وی را هم ناخوشایند سازی؛ 
به حاجتی که رَوی، تازه‌روی و خندان رو
فرو نبندد کارِ گشاده‌پیشانی
چون به عرضِ‌ نیاز روی آوری خوشرو و متبسّم باش که کار گشاده‌رو هیچگاه فرو بسته نماند.
آورده‌اند که اندکی در وظیفهٔ او زیادت کرد و بسیاری از ارادت کم. دانشمند چون پس از چند روز مودّتِ معهود بر‌قرار ندید گفت:
هوش مصنوعی: گفته‌اند که در کار او کمی تغییراتی ایجاد کردند و برخی از عشق و ارادت‌ها کم شد. دانشمند وقتی بعد از چند روز دوستی که قرار بود برقرار باشد، آن را نیافت، اظهار کرد:
بِئْسَ الْمَطَاعِمُ حِینَ الذُلُّ یَکْسِبُها
الْقِدْرُ مُنْتَصَبٌ وَ الْقَدْرُ مَخْفوُضٌ
ناگوارترین خوردنی‌ها خورشی است که به خواری و زاری به دست آید (خواری آن را به دست آورد)، دیگ بر بار گذاشته می‌شود ولی مرتبه و مقام آدمی پست می‌گردد.
نانم افزود و آبرویم کاست
بینوایی بِهْ از مذلّتِ خواست
نانْخورشم زیاد و عزّتم کم شد؛ تنگدستی و بی‌سامانی به از خواریِ درخواست کردن است.

خوانش ها

حکایت شمارهٔ ۱۰ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکایت شمارهٔ ۱۰ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکایتِ شمارهٔ ۱۰ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1395/06/31 09:08
علی

حکایت شمارهٔ 10
 
باب سوم در فضیلت قناعت
 
یکی از علما خورنده بسیار داشت و کفاف اندک. با یکی از بزرگان که حسن ظنی بلیغ داشت در حق او،
بگفت(مشکل را درمیان گذاشت)
روی از توقع او در هم کشید و تعرض سئوال(درخواست،گدایی) از اهل ادب در نظرش قبیح آمد ، ز بـخـت روی تـرش کـرد.
پـیش یار عـزیزمرو که عیش برو نیز تلخ گردانی!

به حاجتی که رَوی، تازه روی و خندان رو
فـرو نبـندد کـارگشـاده پـیشـانی

آورده اند که اندکی در وظیفه(مقرری) او زیادت کرد و بسیاری از ارادت کم. دانشمند چون پس از چند روز مودت معهود(دوستی سابق) برقرار ندید گفت:
بِئس المطاعِمُ حینَ الذُلِّ تَکسِبُها
القِدرُ مُنْتَصَبٌ وَ القَدرُ مَخفوضٌ*
نـــانـــم افــــزود و آبــــرویـــم کـــاســــت

بـینـوائی بـه از مـذلـتِ خـواسـت

 *چه بد است خوراکهایی که هنگام ذلّت و خواری آن را کسب میکنی. دیگ بر بار ولی قدر و منزلت پستی پذیرفته.

1401/04/21 13:07
اسماعیل منصورنژاد

«تَکسِبُها» که در متن آمده، اشتباه است، زیرا ضمیر آن «الذُلّ» (مذکر مجازی) است. پس صحیح آن: یکسبها است. اگر «الذلة» (مونث مجازی) باشد، آن وقت «تکسبها» صحیح است.

1403/02/27 19:04
کورش بقائی راوری

سلام و درود

خدمت دوست عزیز عرض می‌کنم به نظر می‌رسد مرجع ضمیر "ها"، "المطاعم" باشد و چون این کلمه، جمعِ غیرعاقل است، قواعد مفرد مؤنث در مورد آن، ساری و جاری است؛ ازاین‌رو، بیت عربی به همین شکل صحیح است.