حکایت شمارهٔ ۳۰
یکی را از بزرگان بادی مخالف در شکم پیچیدن گرفت و طاقتِ ضبطِ آن نداشت و بی اختیار از او صادر شد. گفت ای دوستان! مرا در آنچه کردم اختیاری نبود و بَزَهی بر من ننوشتند و راحتی به وجودِ من رسید. شما هم به کَرَم معذور دارید.
شکم زندانِ باد است ای خردمند
ندارد هیچ عاقل باد در بند
چو باد اندر شکم پیچد فرو هل
که باد اندر شکم بار است بر دل
حریفِ ترشرویِ ناسازگار
چو خواهد شدن دست پیشش مدار
حکایت شمارهٔ ۲۹: ابوهُرَیْرَه، رَضِیَ اللهُ عَنْهُ، هر روز به خدمتِ مصطفی، صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ، آمدی. گفت: یا اَباهُرَیْرَةٍ! زُرْنی غِبّاً، تَزْدَدْ حُبّاً: هر روز میا تا محبّت زیادت شود.حکایت شمارهٔ ۳۱: از صحبتِ یارانِ دِمَشْقم مَلالتی پدید آمده بود؛ سر در بیابانِ قُدس نهادم و با حیوانات اُنس گرفتم.
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکینبشته
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یکی را از بزرگان بادی مخالف در شکم پیچیدن گرفت و طاقتِ ضبطِ آن نداشت و بی اختیار از او صادر شد. گفت ای دوستان! مرا در آنچه کردم اختیاری نبود و بَزَهی بر من ننوشتند و راحتی به وجودِ من رسید. شما هم به کَرَم معذور دارید.
هوش مصنوعی: یکی از بزرگان دچار باد معده شد و نتوانست خود را کنترل کند و ناخواسته چیزی از او خارج شد. او به دوستانش گفت: من در این کار اختیاری نداشتم و گناهی بر گردن من نیست و این وضعیت باعث راحتی من شد. شما هم باید با بزرگی من این موضوع را ببخشید.
شکم زندانِ باد است ای خردمند
ندارد هیچ عاقل باد در بند
هوش مصنوعی: شکم مثل زندانی برای باد است، ای فرد دانا. هیچ عاقلی نمیتواند ببیند که باد در این بند گرفتار نیست.
چو باد اندر شکم پیچد فرو هل
که باد اندر شکم بار است بر دل
هوش مصنوعی: زمانی که باد به داخل شکم برمیگردد، آن را خالی کن؛ زیرا که وجود باد در شکم بار سنگینی بر دل میآورد.
حریفِ ترشرویِ ناسازگار
چو خواهد شدن دست پیشش مدار
چون یارِ دژمروی و ناموافق آهنگِ رفتن کند، بازش مدار.
خوانش ها
حکایت شمارهٔ ۳۰ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکایت شمارهٔ ۳۰ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکایت شمارهٔ ۳۰ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
1394/10/27 19:12
هما بیات
نگاه ژرف و پر محتوای سعدی دربیت آخر پنهان است , چه با پدیده
ناسازگار امروز چنین پاسخی بجا و سازگار است .
1395/03/22 21:05
محسن خانی
در بیت آخر طنز ظریفی نهفته است: «حریف تروشروی ناسازگار/ چو خواهد شدن دست پیشش مدار» یعنی، حریف ترشروی نازساگار اگر میخواهد از پیشت برود مانعش نشو! حریف تندروی ناسازگار نیز مانند بادی است که در شکم پیچیدن گرفته است و با رها کردنش راحتی به وجود میرسد.
1395/11/16 14:02
شرح سرخی بر حافظ
در اول حکایت بزرگان صحیح است ...
1396/02/22 21:04
جمشید
برزگان اشتباه است تصحیح شود
1403/10/09 21:01
sharam forooghi
🙂