گنجور

حکایت شمارهٔ ۲

درویشی را دیدم، سر بر آستانِ کعبه همی‌مالید و می‌گفت: یا غَفور! یا رحیم! تو دانی که از ظَلومِ جَهول چه آید.

عذرِ تقصیرِ خدمت، آوردم
که ندارم به طاعت استظهار
عاصیان از گناه توبه کنند
عارفان از عبادت استغفار

عابدان جزایِ طاعت خواهند و بازرگانان بهایِ بِضاعت، منِ بنده امید آورده‌ام نه طاعت و به دَرْیوزه آمده‌ام نه به تجارت.

اِصْنَعْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ.

بر درِ کعبه سائلی دیدم
که همی‌گفت و می‌گرستی خَوش
می‌نگویم که طاعتم بپذیر
قلمِ عفو بر گناهم کش

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌نبشته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

درویشی را دیدم، سر بر آستانِ کعبه همی‌مالید و می‌گفت: یا غَفور! یا رحیم! تو دانی که از ظَلومِ جَهول چه آید.
ای آمرزگار! ای بخشاینده! تو آگاهی که از بسیارنادانی که بر نفْسِ خود سخت ستم روا می‌دارد چه کاری ساخته است. (یعنی طاعتی از من بر نمی‌آید)
عذرِ تقصیرِ خدمت، آوردم
که ندارم به طاعت استظهار
از کوتاهی کردن در طاعت و چاکری پوزش می‌خواهم، چه به عبادت و فرمانبرداری خود قوی‌پشت نی‌ام.
عاصیان از گناه توبه کنند
عارفان از عبادت استغفار
هوش مصنوعی: افراد گنهکار از گناه‌هایشان پشیمان می‌شوند و از آن‌ها توبه می‌کنند، در حالی که عارفان حتی از عبادت خود احساس نقص کرده و از آن نادم و پشیمان هستند.
عابدان جزایِ طاعت خواهند و بازرگانان بهایِ بِضاعت، منِ بنده امید آورده‌ام نه طاعت و به دَرْیوزه آمده‌ام نه به تجارت.
هوش مصنوعی: مؤمنان در انتظار پاداش اعمال نیک خود هستند و بازرگانان در پی قیمت کالاهای خود. اما من، به عنوان یک بنده، امیدی از آن نوع ندارم و به دنبال درخواست کمک آمده‌ام، نه برای تجارت و کسب درآمد.
اِصْنَعْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ.
هوش مصنوعی: با ما همانطور رفتار کن که شایسته‌اش هستی.
بر درِ کعبه سائلی دیدم
که همی‌گفت و می‌گرستی خَوش
هوش مصنوعی: در کنار کعبه، شخصی را دیدم که با صدای دل‌نشینی درخواست می‌کرد و اشک می‌ریخت.
می‌نگویم که طاعتم بپذیر
قلمِ عفو بر گناهم کش
هوش مصنوعی: نمی‌گویم که به خاطر بندگی‌ام مرا ببخش، فقط از خطای من بگذر و آن را نادیده بگیر.

خوانش ها

حکایت شمارهٔ ۲ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکایت شمارهٔ ۲ به خوانش محمدرضا خسروی
حکایت شمارهٔ ۲ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکایت شمارهٔ ۲ به خوانش فاطمه زندی
حکایت شمارهٔ ۲ به خوانش دکتر مریم صمدی

حاشیه ها

1389/10/20 14:01
صدیق ریگی

سلام. یک بیت جا افتاده است، به این صورت صحیح است:
«بر در کعبه سائلی دیدم / که همی گفت و می‏گرستی خوش
مینگویم که طاعتم بپذیر / قلم عفو بر گناهم کش»
(کتاب بنده: گلستان سعدی، تشریح دکتر گیوی، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد)
موفق باشید.
پاسخ: با تشکر، بیت جا افتاده مطابق فرموده اضافه شد.

1390/11/22 23:01

بعد از قطعه پایانی این بیت در بعضی نسخ ثبت است:
گر کشی ور جرم بخشی روی و سر بر آستانم
بنده را فرمان نباشد هرچه فرمایی بر آنم
به نقل از پاورقی گلستان سعدی ص62 /تصحیح محمدعلی فروغی/انتشارات ققنوس/1374

1392/04/04 04:07
فرزاد اسماعیل زاده

ظَلوم جَهول: انسان

1394/05/11 18:08
مجید محمدپور

ظَلوم ، جَهول : بسیار ستمگار ، بسیار نادان . اشاره به آیه ی شریفه : إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا. سورهء احزاب آیهء 73 : ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم پس از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناک شدند و[لی] انسان آن را برداشت راستی او ستمگری نادان بود

1394/05/11 18:08
مجید محمدپور

اِصْنَعْ بی ما اَنتَ اهْلُه : با من چنان کن که تو سزاوار آنی ( شایستهء تو است . )

1396/08/06 22:11
ابوالفضل

این کلمه به چه معنیست؟؟ در واژه یاب هم نبود
"بدریوزه"

1396/08/06 23:11
۷

بدریوزه آمده ام
به دریوزه آمده ام
دریوزه=بیچارگی،گدایی
بیچاره،گدا