حکایت شمارهٔ ۱۶
یکی از جملهٔ صالحان به خواب دید پادشاهی را در بهشت و پارسایی در دوزخ.
پرسید که موجبِ درجاتِ این چیست و سبب دَرَکاتِ آن؟ که مردم به خلاف این معتقد بودند.
ندا آمد که این پادشه به ارادتِ درویشان به بهشت اندر است و این پارسا به تقرّبِ پادشاهان در دوزخ.
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
حکایت شمارهٔ ۱۶ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکایت شمارهٔ ۱۶ به خوانش محمدرضا خسروی
حکایت شمارهٔ ۱۶ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکایت شمارهٔ ۱۶ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
مرقع در اینجا یعنی جامه ای پینه دار و پاره پاره و خرقه ای با پینه های چهارگوش
کلاه برکی نوعی کلاه است که معمولا از برک و یا نمد ساخته می شود و مورد استفاده ی درویشان و زاهدان میباشد.
درود فرهاد جان مسحی هم نوعی کفش و موزه بوده است ویژه بزرگان و امرا
تتری به چه معناست؟
@ رامین،
تَتَری=تاتاری
قوم تاتار در آسیای مرکزی.
سلام.
تتر به معنای تاتار است. تاتار یکی از چندین قبایل از مغولان بودهاند که توسط چنگیز نسل کشی میشوند. اما چینیها و ایرانیها در بسیاری موارد مغولان را به نام یکی از قبیلههای آنان تاتار یا ترتر مینامیدند. در سالهای حمله نخست مغول در زمان چنگیز، مغولها مسلمانان را مجبور به پوشیدن کلاه تتری یا تاتاری میکردند و اشاره حضرت سعدی به این رویداد است.
منظور بابک چندم از آسیای مرکزی همان
" فرارودان " خودمان است که تازیا ن ماوراالنهر
میگویند وتاتارستان در سوی شمال باختری آن است
به گمانم ؟!
تو یکی از نسخههایی که من دارم اینطوری اومده:
دلقت به چه کار آید و تسبیح و مرقع
به نظر واژهی تسبیح به جای «مسحی» مناسبتره چون مسحی معنی کفشی رو میده که صلحا و امرا به پا میکردن (فرهنگ معین)
مسحی
( اسم ) نوعی از موزه که صلحا و امرا در پا میکردند ( غیاث ) : مسحی در پای ور کوه در دست از دور سلام کرد و بنشست
برکی . [ ب َ رَ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به برک که بفتحتین است و آن قماشی باشد از پشم اشتر که اکثر لباس فقرا بآن باشد. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || کلاهی دراز که زهاد بر سر گیرند و بتازی بریس نامند، و باین معنی با کاف فارسی هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) :
دلقت بچه کار آید و تسبیح و مرقع
خود را ز عملهای نکوهیده بری دار
حاجت بکلاه برکی داشتنت نیست
درویش صفت باش و کلاه تتری دار
کلاه تتری
کلاه تاتاری، کلاهی که خانم های تاتار (مغول) بر سر می نهادند.
درود بر همگی .منظور از مسحی به استناد لغت نامه ی دهخدا، پلاسی است که درویش بر آن می نشست یا می خوابید.
دلق یعنی لباس درویشان
مرقع لباس چهل تیکه
نوعی کفش
کلاه برکی کلاهی از پشم شتر
تتر یعنی قوم مغول
کلاه تتری دار یعنی کلاه نظامی سر کن