حکایت شمارهٔ ۱۵
پادشاهی پارسایی را دید.
گفت: هیچت از ما یاد آید؟
گفت: بلی! وقتی که خدا را فراموش میکنم.
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
حکایت شمارهٔ ۱۵ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکایت شمارهٔ ۱۵ به خوانش محمدرضا خسروی
حکایت شمارهٔ ۱۵ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکایت شمارهٔ ۱۵ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
در نسخه تصحیح مرحوم فروغی در متن اصلی آمده است : «هرسو دود آن کش» ،«آن کس» در نسخه بدل آمده
این حکایت بسیار زیباست.
همان گونه که مهرزاد شایان نوشته، با توجه به متن آن کش درست تر است به معنی آن کس که او از بر خویش براندش.
پوستین دوستان برکندن یعنی از اموال آنها استفاده کردن
درود
بعضی از حاشیه های این حکایت اصلا ربط موضوعی ندارند من که نفهمیدم یعنی چی ؟ منظور جناب گمنام از بادمجون ومیوه یعنی چه؟
ممنونم شاد باشید
پادشاهی مرد زاهدی را ملاقات کرد گفت آیا تو هیچگاه به یاد ماهستی گفت بله وقتی که خدارا فراموش میکنم یعنی وقتی معنویات را فراموش میکنم تو را به یاد می ارم ، خداوند کسی را که از درگاهش دور کند به هرجا که بدود نصیبی نخواهد یافت و کسی را که به درگاهش راه دهد نیاز به هیچکس نخواهد داشت