گنجور

حکایت شمارهٔ ۸

هرمز را گفتند: وزیرانِ پدر را چه خطا دیدی که بند فرمودی؟ گفت: خطایی معلوم نکردم و لیکن دیدم که مَهابتِ من در دلِ ایشان، بی‌کران است و بر عهدِ من اعتمادِ کلّی ندارند. ترسیدم از بیمِ گزندِ خویش آهنگِ هلاکِ من کنند پس قولِ حکما را کار بستم که گفته‌اند:

از آن کز تو ترسد بترس ای حکیم
وگر با چون او صد برآیی به جنگ
از آن مار بر پایِ راعی زند
که ترسد سرش را بکوبد به سنگ
نبینی که چون گربه عاجز شود
برآرد به چنگال چشمِ پلنگ؟

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌نبشته

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرمز را گفتند: وزیرانِ پدر را چه خطا دیدی که بند فرمودی؟ گفت: خطایی معلوم نکردم و لیکن دیدم که مَهابتِ من در دلِ ایشان، بی‌کران است و بر عهدِ من اعتمادِ کلّی ندارند. ترسیدم از بیمِ گزندِ خویش آهنگِ هلاکِ من کنند پس قولِ حکما را کار بستم که گفته‌اند:
هوش مصنوعی: هرمز گفت: وزیران پدر را به چه گناهی احضار کرده‌ای؟ پاسخ داد: گناهی مشخص ندیدم، اما متوجه شدم که ترس و احترام من در دل آنها بسیار زیاد است و به من کاملاً اعتماد ندارند. از این ترسیدم که به خاطر حفظ خودشان، قصد آسیب زدن به من را داشته باشند. به همین خاطر به گفته حکیمان عمل کردم.
از آن کز تو ترسد بترس ای حکیم
وگر با چون او صد برآیی به جنگ
هوش مصنوعی: ای حکیم، از کسی که از تو می‌ترسد، بترس؛ و اگر با چنین فردی بخواهی به جنگ بپردازی، هر اندازه هم که در نبرد توانمند باشی، این کار عاقلانه نیست.
از آن مار بر پایِ راعی زند
که ترسد سرش را بکوبد به سنگ
هوش مصنوعی: اگر چوپانی بترسد که ماری او را نیش خواهد زد، طبیعی است که از ترس به خود آسیب خواهد زد و سرش را به سنگ خواهد کوبید.
نبینی که چون گربه عاجز شود
برآرد به چنگال چشمِ پلنگ؟
هوش مصنوعی: آیا نمی‌بینی که وقتی گربه توانش تمام می‌شود، چگونه با چنگال خود سعی می‌کند مانند چشم پلنگ خود را بزرگ‌تر و قوی‌تر نشان دهد؟

خوانش ها

حکایت شمارهٔ ۸ به خوانش دکتر مریم صمدی
حکایت شمارهٔ ۸ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکایت شمارهٔ ۸ به خوانش محمدرضا خسروی
حکایت شمارهٔ ۸ به خوانش علی معدلی
حکایت شمارهٔ ۸ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکایت شمارهٔ ۸ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1391/11/15 10:02
متین

بسیار آموزنده و درست است

1392/04/26 13:06
اکرم

راعی: چراننده گله

1392/04/26 13:06
امین کیخا

راعی البقر می شود کابوی ! به عربی امروز

1392/04/26 13:06
امین کیخا

مهیب عربی است اما نهیب فارسی است

1392/04/26 13:06
امین کیخا

نهب عربی به معنی دزدی است

1392/04/26 13:06
شکوه

درست است ولی بعضی اوقات راعی به معنی والی به کار میروداما در بیشتر موارد همین معنی شبان را دارد برای ماشیه و میدانیم که ماشیه همه چارپایان را شامل میشود از اسب و استرتا گوسفندو شتر

1392/04/26 13:06
امین کیخا

از کوبیدن کوبش را داریم که معنی trauma را میدهد به نقل از رایاتار دکتر عموشاهی .

1392/04/04 04:07
فرزاد اسماعیل زاده

راعی به معنای چوپان، شبان صحیح است. و با بیت مناسبت دارد.

1392/04/04 12:07
امین کیخا

چوپان پیشتر پشوبان بوده است یعنی نگهبان موجودات پشم دار و پیشی هم به فارسی گفتاری یعنی گربه بخاطر پشم داریش می باشد و البته لغت انگلیسی pussy هم به همین دلیل چنین نام گرفته است .

1396/11/29 11:01
فرزاد

از آن * مار بر پای راعی زند : به خاطر آن* مای بر پای راعی میزند که ..

1396/11/18 19:02
مجید محمدپور

مَهابت : ترس ، هیبت .

1396/11/18 19:02
مجید محمدپور

راعی : شبان ، چراننده ی چهارپایان

1397/02/08 10:05
احمد

معنی بیت دوم چی میشه ؟
مار برای این پای چوپان را نیش می زند که ... ؟

1397/02/08 13:05
۷

که (مار) ترسد (چوپان) سرش را بکوبد به سنگ
به: با

1397/02/08 13:05
۷

که (مار) ترسد (راعی) سرش را بکوبد به سنگ
به:با

1397/02/12 14:05
شاهد

معنی مصرع دوم بیت اول چی میشه دوستان عزیز ؟

1399/01/27 02:03
سیما

میشه لطفا مصرع دوم بیت اول رو معنی کنید؟

1399/01/27 09:03
nabavar

گرامی سیما
وگر با چنو صد بر آیی به جنگ
می گوید:
اگر در جنگ حریف صد جنگجو مانند او باشی
مصداق:
دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد.

1399/11/10 22:02
علی شهنی

ازان مار بر پای داعی زند