حکایت شمارهٔ ۷
پادشاهی با غلامی عَجَمی در کشتی نشست و غلام، دیگر دریا را ندیده بود و محنت کشتی نیازموده. گریه و زاری درنهاد و لرزه بر اندامش اوفتاد. چندانکه ملاطفت کردند آرام نمیگرفت و عیشِ مَلِک از او مُنَغَّص بود. چاره ندانستند. حکیمی در آن کشتی بود، ملک را گفت: اگر فرمان دهی، من او را به طریقی خامُش گردانم. گفت: غایتِ لطف و کرم باشد.
بفرمود تا غلام به دریا انداختند. باری چند غوطه خورد، مویَش گرفتند و پیشِ کشتی آوردند. به دو دست در سُکّانِ کشتی آویخت. چون برآمد به گوشهای بنشست و قرار یافت. ملک را عجب آمد؛ پرسید: در این چه حکمت بود؟ گفت: از اوّل محنتِ غرقه شدن ناچشیده بود و قدرِ سلامتِ کشتی نمیدانست. همچنین قدرِ عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
حکایت شمارهٔ ۷ به خوانش دکتر مریم صمدی
حکایت شمارهٔ ۷ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکایت شمارهٔ ۷ به خوانش محمدرضا خسروی
حکایت شمارهٔ ۷ به خوانش آویسا بذرگران
حکایت شمارهٔ ۷ به خوانش علی معدلی
حکایت شمارهٔ ۷ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکایت شمارهٔ ۷ به خوانش فاطمه زندی
حکایت شمارهٔ ۷ به خوانش دریا قلیلی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
اعراف به معنی برزخ است، مکانی بین بهشت و جهنم.
مصرع دوم بیت آخر،به جای "تا" باید "یا" نوشته شود :
اشتباه: تا آنکه دو چشم انتظارش بر در
درست: با آنکه دو چشم انتظارش بر در
لازم به ذکر است که اعراف مکانی ما بین دوزخ و بهشت است که نه خواصیت بهشت را داراست و نه دوزخ اما برزخ فاصله ای ( پلی ) مابین عالم دنیوی و عالم اخروی میباشد
موقع خوندن بیت دوم مصرع اول باید روی دوزخ تاکید کرد تا مشکل جابجایی معنا پیش نیاد
مدام به این فکر میکردم که چرا تقدم و تأخر این موضوع توسط سعدی رعایت نشده. این که
دربارۀ اعراف،
این دیدگاهی که سعدی بیان کرده، صرفاً یک برداشت شخصی خودشه.
سیاق آیات قرآن با این برداشت ناسازگار است.
با توجه به آیات قرآن و تفاسیر مرتبط با سورهی اعراف در این مکان دو گروه از افراد حضور دارند. یکی رهبران و راهنمایان یک جامعه که همواره اعضای آن جامعه را - درست یا غلط - هدایت میکردند، در آخرت هم وظیفه ی هدایت آنان را بر عهده دارند.
دیگری افراد به اصطلاح «خاکستری» که نه آنقدر بد اند که جایگاهشان دوزخ باشد و نه آنقدر خوب که سزاوار بهشت باشند
اعراف محلی برای حیوانات است.
چون حیوانات نیز همچون انسان روح دارند و بعد از پایان زندگی دنیوی در اعراف ادامه زندگی خواهند داشت.