حکایت شمارهٔ ۳۱
وزرایِ نوشیروان در مهمّی از مَصالحِ مملکت اندیشه همیکردند و هر یکی از ایشان دگرگونه رای همیزدند و ملِک همچنین تدبیری اندیشه کرد.
بزرجمهر را رایِ ملِک اختیار آمد.
وزیران در نهانش گفتند: رایِ ملک را چه مزیّت دیدی بر فکرِ چندین حکیم؟
گفت: به موجب آن که انجامِ کارها معلوم نیست و رایِ همگان در مشیّت است که صواب آید یا خطا، پس موافقتِ رایِ ملک اولیٰتر است تا اگر خلافِ صواب آید، به علّت متابعت از مُعاتبَت ایمن باشم.
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
حکایت شمارهٔ ۳۱ به خوانش حمیدرضا محمدی
حکایت شمارهٔ ۳۱ به خوانش دکتر مریم صمدی
حکایت شمارهٔ ۳۱ به خوانش محمدرضا خسروی
حکایت شمارهٔ ۳۱ به خوانش ابوالفضل حسن زاده
حکایت شمارهٔ ۳۱ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
بیت اول این است که در متن بالا نوشته نشده است:
خلاف رأی سلطان رأی جستن/ به خون خویش باید دست شستن
بیت دوم به صورت زیر نیز نوشته شده است:
اگر خود روز را گوید شب است این / بباید گفتن اینک ماه و پروین
بر اساس: تصحیح دکتر غلامحسین یوسفی (تهران: خوارزمی، 1368).
متن درست بیت اول این است:
خلاف رأی سلطان رأی جستن/ به خون خویش باشد دست شستن
خلاف رأی سلطان رأی جستن/ ز خون خویش باید دست شستن ... منظور گذشتن از خون است
خلاف رای سلطان رای جستن
به خون خود بُوَد دست شستن
بعداز این رای من اینست و همین خواهد بود
من براین هستم و البته چنین خواهد بود