رباعی شمارهٔ ۸
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
رباعی شمارهٔ ۸ به خوانش زهرا بهمنی
رباعی شمارهٔ ۸ به خوانش محسن لیلهکوهی
رباعی شمارهٔ ۸ به خوانش علی پورزارع
رباعی شمارهٔ ۸ به خوانش فاطمه زندی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
داریوش رفیعی این شعر را اینگونه خوانده
ان دوست که عهد دوستداران بشکست
می رفت و منش گرفته دامان در دست
می گفت که بعد از این به خوابم بینی
پنداشت که بعد از او مرا خوابی هست
این رباعیش منو دیوونه کرده ... از وقتی خوندمش همین جوری وِرد زبونم شده.
این رباعی در همین سایت گنجور جزو رباعی های ابو سعید ابوالخیر هم هست... چون ابو سعید در قرن چهارم و پنجم میزیسته و سعدی در قرن هفتم... پس ابو سعید نمیتونه کپی کرده باشه... سعدی هم که زبونم لال اهل این حرفا و کارا نبوده... پس بنده فقط وجود تله پاتی عرفانی را بین این دو شاعر بزرگ محتمل تر از هر چیز دیگری میدانم...
سلام
جناب کسرا!
نه ابوسعید کپی کرده نه ابو سعید ...
یحتمل تذکره نویس یا تاریخ یا هر کس دیگری که اشعار ایشان را نقل کرده دچار خطا یا غرض ورزی شده است
ضمنا در کدام تاریخ یا تذکره یا نوشته ی دیگری به عارف بودن سعدی اشاره شده است؟
اصلاحیه :
نه ابو سعید کپی کرده نه سعدی
سلام جناب امیر ...
برای عارف بودن کسی نیازی نیست به تاریخ بیاویزیم و تذکره ها را زیر و رو کنیم ... عقل بنده سعدی را عارف میداند و دیگر نیاز به هیچ مرجع تقلیدی برای تایید عرضم ندارم .
این رباعی را هم در رباعیات ابوسعید و هم در رباعیات سعدی خوانده ام.
ابوسعید که قطعا نمیتواند کپی کرده باشد چرا که پیشتر از سعدی میزیسته و سعدی هم شاعری نبوده که محتاج یک رباعی بوده باشد. از این رو با نظر جناب امیر مبنی بر آنکه یحتمل اشتباهی صورت پذیرفته باشد, موافقم.
و اما در قالب قیاس تنها تغییراتی جزءی در برخی واژه ها می بینیم که نشان میدهد اگر اشتباهی هم صورت پذیرفته, سهوی نبوده باشد.
گرچه این جزءیات تغییری در معنا و مفهوم رباعی ایجاد نمیکند اما, بنده آنچه را که هر بار در رباعی منسوب به سعدی خوانده و میخوانم, دوست تر میدارم.
"دوستداری" ابوسعید/ "دوستاری" سعدی و هر دو بمعنای دوستی و مهرورزی است.
"دامن" ابوسعید / "دامان" سعدی که هر دو بمعنای حاشیه یا قسمت پایین لباس است. و دامان گرفتن در اینجا کنایه از خواستن چیزی با عجز و ناتوانی یا خواهش و تمنا کردن میباشد که آن هم "ماندن یار" است.
بعد "از او" ابوسعید/ بعد "از آن" سعدی و هر دو ضمیر اند. اولی ضمیر سوم شخص که اشاره به او(یار) دارد. و دومی ضمیر اشاره به اتفاق است. و این اتفاق همان نماندن و "رفتن یار" است.
"پنداشت" بمعنای گمان کرد.
"مرا خوابی هست" بمعنای من هنوز میخوابم. که البته با توجه به مفهوم رباعی, رفتن یار, و ایضا واژه ی پنداشت, فعل خوابیدن نفی میگردد. یعنی بعد از آن اتفاق دیگر خوابی ندارم.
درست مصداق حال بنده...
از مصراع اول رباعی چنین برمی آید که معشوق با خشم و قهر ، عاشق را ترک کرده است، مصراع سوم با طنز می گوید :درخواب مرا خواهی دید ! یعنی هیچ گاه نخواهی دید نزدیک به مضمون شتر درخواب بیند پنبه دانه ! اما شاعر در مصراع چهارم این وعده ی به خواب امدن معشوق را جدی می گیرد و تجاهل میکند
میشه گسترشِ شعر رو هم بنویسید؟ (شعر گردانی)
پنداشت که بعد از آن مرا خوابی هست...
این رباعی در کشکول شیخ بهایی به نام ابوسعید ابوالخیر ثبت و ضبط شده است و به نظر من هم مربوط به ایشان است و در ضبط آن به نام شیخ اجل، استاد سخن و غزل اشتباه از طرف ما رخ داده است
در بیت دوم هم مصراع یک و هم دو اختیار عروضی ابدال رخ داده؟
این رباعی واقعا از حضرت سعدیست؟
واقعا بی نظیر و تحسین برانگیزه