رباعی شمارهٔ ۳۶
کس نیست که غم از دل ما داند برد
یا چارهٔ کار عشق بتواند برد
گفتم که به شوخی ببرد دست از ما
زین دست که او پیاده میداند برد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کس نیست که غم از دل ما داند برد
یا چارهٔ کار عشق بتواند برد
هوش مصنوعی: هیچکس نیست که از درد دل ما باخبر باشد یا بتواند راه حلی برای مشکلات عشق پیدا کند.
گفتم که به شوخی ببرد دست از ما
زین دست که او پیاده میداند برد
هوش مصنوعی: گفتم که به شوخی بیخیال ما شود، از این که او میداند پیاده میماند و دور میشود.
حاشیه ها
1396/04/28 14:06
فرخ مردان
اصلا معنی بیت دوم رو نفهمیدم چی هست.
1396/04/28 15:06
بی سواد
زین دست که او پیاده میراند و نه می داند
راندن پیاده در بازی شترنگ
1396/04/02 11:07
فرخ مردان
ممنون. پس شاید همون "می داند برد" درست باشه.