رباعی شمارهٔ ۱۲۵
ما را نه ترنج از تو مرادست نه به
تو خود شکری پسته و بادام مده
گر نار ز پستان تو که باشد و مه
هرگز نبود به از زنخدان تو به
رباعی شمارهٔ ۱۲۴: یک روز به اتفاق صحرا من و تورباعی شمارهٔ ۱۲۶: نه سرو توان گفت و نه خورشید و نه ماه
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما را نه ترنج از تو مرادست نه به
تو خود شکری پسته و بادام مده
هوش مصنوعی: ما از تو هیچ چیزی نمیخواهیم؛ نه میوه ترنج، نه هیچ نوع شیرینی از پسته و بادام.
گر نار ز پستان تو که باشد و مه
هرگز نبود به از زنخدان تو به
هوش مصنوعی: اگر آتش موجود در سینهات را در نظر بگیریم، ماه هرگز نمیتواند به اندازهی زیبایی نقش و خط تو باشد.
خوانش ها
رباعی شمارهٔ ۱۲۵ به خوانش محسن لیلهکوهی
حاشیه ها
1400/08/20 13:11
محمد جعفری
گر نار ز پستان تو که باشد و مه
اساتید محترم که باشد و مه در این مصرع منظور چیه؟
1401/04/11 07:07
صبح بارانی
منظور از که، کوه باید باشه و مه، ماه هست
ماهی که از پشت کوه بر می آید