شمارهٔ ۹
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
با سلام
در بیت چهارم مصرع دوم کلمه «نباش» نوشته شده که «نباشد» درست است
در روی هر سپیدی، خالی سیاه دیدم
بالاتر از سیاهی، رنگی دگر نباشد
احتمال فراوان بیشترین مثل های فارسی از نظم و نثر سعدی است.
ما ترک سر بگفتیم، تا دردسر نباشد
غیر از خیال جانان، در جان و سر نباشد
سر که نه در راه عزیزان بود
بار گرانی است کشیدن بع دوش
دربیت سوم مصرع دوم « نقش خیال رویش در هر بصر نباشد » صحیح است
در بیت سوم مصرع دوم« نقش خیال رویش در هر بصر نباشد » صحیح است
سلام خدمت بزرگواران
معنای مصراع آخر چی میشه؟
تا از نظر چه خیزد، کاندر نظر نباشد
سعدی به هیچ طریقی چشم از تو برنمیدارد. تا ببینیم که از این نگاه کردنش چه چیزی حاصل میشود که در نظر نباشد.
مصراع 8 نباشد به اشتباه نباش نوشته شده
من خیلی دوست دارم بدونم سعدی چه کسی رو خطاب سخنانش قرار میداده ،ایا واقعا میشه که منظورش کسی بجز معبود باشه؟
چقدر زیباست واقعا
سعدی که ترک سر گفت، تا دردسر نگیرد
ما ترک سر نگوییم، سر را خیال جان است
#داوود_قاسم_زاده
سعدی به هیچ معنی چشم از تو برنگیرد...
تا از نظر چه خیزد
کاندر نظر نباشد:)
« ما ترک سر بگفتیم ، تا درد سر نباشد »
گویی به ترک سر هم ، دیگر ثمر نباشد
می سوزم از فراقت ، دایم به اشتیاقت
کی می شود که باشی ، مهرت به بر نباشد
در خیل عاشقانت ، مجنون چو من نیابی
لیلای من کجایی ؟ کز تو خبر نباشد
جان می دهم برایت ، مدهوش سرسرایت
وین چون و این چرایت ، کم بی اثر نباشد
دل پر کشد به سویت ، هر دم به جست وجویت
جز از خیال رویت ، فکری دگر نباشد
اثنای عالمی را ، گشتم ولی ندیدم
مثلت ، مثالت ای جان ، در بحر و بر نباشد
غایب ز دیده ای لیک ، حاضر به هر خیالی
در غیبتت نگارا ، لطف حضر نباشد
اکنون که بیقرارم ، گرمای محفلم باش
ترسم بیایی اما ، چشمی به در نباشد
#رضارضایی « بیقرار »
دوم شهریور ۱۴۰۰
بداهه سرایی با مطلعی از استاد سخن ، سعدی