شمارهٔ ۲۵
هر شبی با دلی و صد زاری
منم و آب چشم و بیداری
بنماندست آب در جگرم
بس که چشمم کند گهرباری
دل تو از کجا و غم ز کجا؟
تو چه دانی که چیست غمخواری؟
آگه از حال من شوی آنگاه
که چو من یک شبی به روز آری
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر شبی با دلی و صد زاری
منم و آب چشم و بیداری
هوش مصنوعی: هر شب با دلی غمگین و ناراحت بیدارم و اشک ریختهام.
بنماندست آب در جگرم
بس که چشمم کند گهرباری
هوش مصنوعی: چنان اشک از چشمانم میریزد که گویی درونم پر از درد و غم است، و این اشکها مانند مرواریدهایی هستند که از دل جگرم برمیخیزند.
دل تو از کجا و غم ز کجا؟
تو چه دانی که چیست غمخواری؟
هوش مصنوعی: دل تو از کجا آمده و غم چه نقشی در زندگیات دارد؟ تو چه میدانی که یعنی توجه به درد و غم دیگران چه معنایی دارد؟
آگه از حال من شوی آنگاه
که چو من یک شبی به روز آری
هوش مصنوعی: اگر از وضعیت من باخبر شوی، زمانی را درک میکنی که مثل من یک شب را به روز تبدیل کنی.