گنجور

شمارهٔ ۲۶ - ترکیب بند

در عهد تو ای نگار دلبند
بس عهد که بشکنند و سوگند
بر جان ضعیف آرزومند
زین بیش جفا و جور مپسند
من چون تو دگر ندیده‌ام خوب
منظور جهانیان و محبوب
دیگر نرود به هیچ مطلوب
خاطر که گرفت با تو پیوند
ما را هوس تو کس نیاموخت
پروانه به جهد خویشتن سوخت
عشق آمد و چشم عقل بر دوخت
شوق آمد و بیخ صبر برکند
دوران تو نادر اوفتادست
کاین حسن خدا به کس ندادست
در هیچ زمانه‌ای نزادست
مادر به جمال چون تو فرزند
ای چشم و چراغ دیده و حی
خون ریختنم چه می‌کنی هی
این جور که می‌بریم تا کی
وین صبر که می‌کنیم تا چند؟
هرلحظه به سر درآیدم دود
فریاد و جزع نمی‌کند سود
افتادم و مصلحت چنین بود
بی‌بند نگیرد آدمی پند
دل رفت و عنان طاقت از دست
سیل آمد و ره نمی‌توان بست
من نیستم ار کسی دگر هست
از دوست به یاد دوست خرسند
مهر تو نگار سرو قامت
بر من رقمست تا قیامت
بادست به گوش من ملامت
واندوه فراق کوه الوند
دل در طلب تو رفت و دینم
جان نیز طمع کنی یقینم
مستوجب این و بیش ازینم
باشد که چو مردم خردمند
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنبالهٔ کار خویش گیرم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: ترکیب بند
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در عهد تو ای نگار دلبند
بس عهد که بشکنند و سوگند
هوش مصنوعی: در زمان تو، ای معشوق عزیز، چقدر عهد و پیمان شکسته شده و سوگندهای دروغین خورده شده است.
بر جان ضعیف آرزومند
زین بیش جفا و جور مپسند
هوش مصنوعی: بر روح آسیب‌پذیر که آرزو دارد، لطف و محبت بیش از این جفا و ستم را نپذیر.
من چون تو دگر ندیده‌ام خوب
منظور جهانیان و محبوب
هوش مصنوعی: من مانند تو، زیبا و دلنشین را ندیده‌ام که جهانیان او را به عنوان معشوق خود می‌شناسند.
دیگر نرود به هیچ مطلوب
خاطر که گرفت با تو پیوند
هوش مصنوعی: دیگر هیچ آرزویی در دل نخواهم داشت، چون ارتباطی عمیق با تو برقرار کرده‌ام.
ما را هوس تو کس نیاموخت
پروانه به جهد خویشتن سوخت
هوش مصنوعی: ما به هیچ‌کس غیر از تو علاقه‌ای پیدا نکرده‌ایم، مانند پروانه‌ای که به خاطر عشقش به آتش، خود را می‌سوزاند.
عشق آمد و چشم عقل بر دوخت
شوق آمد و بیخ صبر برکند
هوش مصنوعی: عشق پدیدار شد و عقل دیگر نتوانست به آن نگاه کند. شوق نیز پیدا شد و صبر را به کلی از میان برداشت.
دوران تو نادر اوفتادست
کاین حسن خدا به کس ندادست
هوش مصنوعی: دوران تو به قدری منحصر به فرد است که این زیبایی خاص فقط به تو بخشیده شده و به هیچ‌کس دیگری داده نشده است.
در هیچ زمانه‌ای نزادست
مادر به جمال چون تو فرزند
هوش مصنوعی: در هیچ دوره‌ای مادری مانند تو فرزندی با این زیبایی نداشته است.
ای چشم و چراغ دیده و حی
خون ریختنم چه می‌کنی هی
هوش مصنوعی: ای روشنی چشمانم، در حالی که من به خاطر تو دلم خون است، تو چه غمی بر دلت داری؟
این جور که می‌بریم تا کی
وین صبر که می‌کنیم تا چند؟
هوش مصنوعی: ما تا کی این‌گونه پیش می‌رویم و تا چند وقت دیگر می‌توانیم صبر کنیم؟
هرلحظه به سر درآیدم دود
فریاد و جزع نمی‌کند سود
هوش مصنوعی: هر لحظه که به من نزدیک می‌شود، دود فریاد و ناله‌ای وجود دارد، اما هیچ چیز از آن سودی نمی‌برد.
افتادم و مصلحت چنین بود
بی‌بند نگیرد آدمی پند
هوش مصنوعی: من به زمین افتادم و این سرنوشت بود که آدمی باید بی‌قید و بند عمل کند و نصیحت را نادیده بگیرد.
دل رفت و عنان طاقت از دست
سیل آمد و ره نمی‌توان بست
هوش مصنوعی: دل از دست رفت و کنترل طاقت هم از بین رفت. مانند سیلابی که به راه خود ادامه می‌دهد و هیچ راهی برای جلوگیری از آن وجود ندارد.
من نیستم ار کسی دگر هست
از دوست به یاد دوست خرسند
هوش مصنوعی: من اگرچه خودم نیستم، اما اگر کسی دیگر هم هست، از یاد دوست خوشحال می‌شوم.
مهر تو نگار سرو قامت
بر من رقمست تا قیامت
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی تو به قدری در وجودم نقش بسته است که تا همیشه با من خواهد ماند.
بادست به گوش من ملامت
واندوه فراق کوه الوند
هوش مصنوعی: باد به گوش من از ملامت و اندوه جدایی کوه الوند می‌وزد.
دل در طلب تو رفت و دینم
جان نیز طمع کنی یقینم
هوش مصنوعی: دل من برای یافتن تو سرگردان شده و ایمانم هم از عشق تو جان می‌گیرد، اگر کمی به من توجه کنی، مطمئنم به تو می‌رسیدم.
مستوجب این و بیش ازینم
باشد که چو مردم خردمند
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که من شایسته این چیزها و حتی بیشتر از آن هستم، زیرا مانند انسان‌های با درایت و خردمند رفتار می‌کنم.
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنبالهٔ کار خویش گیرم
هوش مصنوعی: بنشینم و صبر کنم تا کارهایم را به تدریج انجام دهم.

خوانش ها

تکه ۲۶ - ترکیب بند به خوانش محسن لیله‌کوهی

حاشیه ها

1389/01/02 03:04

بند ششم مصرع آخر:
بی بند نگیرد آدمی بند
اشتباه است.بند دوم باید تبدیل به پند شود.
بی بند نگیرد آدمی پند
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1392/01/31 13:03
کامران تندر

(با دست) اشتباه تایپیست، باید باشد:
بادست به گوش من ملامت

1395/09/26 01:11
یحیی نیری

باسلام و سپاس.....
قالب این شعر « مسمط » است نه ترکیب بند.....
و بیت پایانی : بنشینم و ......» اضافی می باشد.

1400/06/31 15:08
معلم جغرافیا

نه قالبش ترکیب بنده

1395/09/26 01:11
یحیی نیری

با سلام و سپاس...
قالب این شعر « مسمط » است نه ترکیب بند...
و بیت پایانی : بنشینم و .... » اضافی می باشد.

1398/01/18 11:04
یحیی نیری

سلام.
این قطعه شعر ، بند دوم ترجیع بند سعدی است و بیت ترجیع آن نیز
در پایان آمده است :
بنشینم و صبر پیش گیرم دنبالۀ کار خویش گیرم.

این ترجیع بند زیبای سعدی به طور کامل در دیوان سعدی در همین سایت " گنجور " آمده است.

*****
بنده در نوشتۀ قبلی، به ظاهر و قافیه بندی شعر توجّه داشته ام و آن را مسمّط خوانده ام که نادرست است و پوزش می طلبم.
با سپاس.