گنجور

شمارهٔ ۲

می‌ندانم چه کنم چاره من این دستان را
تا به دست آورم آن دلبر پردستان را
او به شمشیر جفا خون دلم می‌ریزد
تا به خون دل من رنگ کند دستان را
من بیچاره تهیدستم از آن می‌ترسم
که وصالش ندهد دست تهیدستان را
دامن وصلش اگر من به کف آرم روزی
ندهم تا به قیامت دگر از دست آن را
در صفاتش نرسد گرچه بسی شرح دهد
طوطی طبع من آن بلبل پردستان را
هوس اوست دلم را چه توان گفت اگر
دست بر سرو بلندش نرسد پستان را؟
نرگس مست وی آزار دلم می‌طلبد
آنکه در عربده می‌آورد او مستان را
گر ببینم رخ خوبش نکنم میل به باغ
زانکه چون عارض او نیست گلی بستان را
هر که دیدست نگارین من اندر همه عمر
به تماشا نرود هیچ نگارستان را
نیست بر سعدی از این واقعه و نیست عجب
گر غم فرقت او نیست کند هستان را

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می‌ندانم چه کنم چاره من این دستان را
تا به دست آورم آن دلبر پردستان را
هوش مصنوعی: نمی‌دانم چه راهی پیدا کنم تا با این دستانم آن معشوق خوش‌چهره را به دست بیاورم.
او به شمشیر جفا خون دلم می‌ریزد
تا به خون دل من رنگ کند دستان را
هوش مصنوعی: او با ظلم و ستمش به قلب من صدمه می‌زند تا دست‌هایش را به رنگ خون دل من بیاراید.
من بیچاره تهیدستم از آن می‌ترسم
که وصالش ندهد دست تهیدستان را
هوش مصنوعی: من فقیر و بی‌چیز هستم و از این می‌ترسم که او به کسانی همچون من که در تنگدستی به سر می‌برند، نرسد و محبتش را به ما عطا نکند.
دامن وصلش اگر من به کف آرم روزی
ندهم تا به قیامت دگر از دست آن را
هوش مصنوعی: اگر روزی بتوانم دامن وصالش را بگیرم، هرگز اجازه نمی‌دهم که این فرصت را از دست بدهم و حتی تا قیامت هم آن را حفظ خواهم کرد.
در صفاتش نرسد گرچه بسی شرح دهد
طوطی طبع من آن بلبل پردستان را
هوش مصنوعی: هرچقدر هم که درباره ویژگی‌های او بگویم، باز هم نمی‌توانم به زیبایی‌های او اشاره کنم؛ زیرا طبع من مانند طوطی است که فقط از بلبلان زیبا سخن می‌گوید.
هوس اوست دلم را چه توان گفت اگر
دست بر سرو بلندش نرسد پستان را؟
هوش مصنوعی: خواسته‌های دل من را چگونه می‌توان بیان کرد، وقتی که دستم به آن معشوق بلندقد نمی‌رسد و حسرت می‌خورم؟
نرگس مست وی آزار دلم می‌طلبد
آنکه در عربده می‌آورد او مستان را
هوش مصنوعی: چشمان زیبا و مست او باعث دل‌نگرانی من می‌شود، زیرا او با شوریدگی خود، دیگران را به رویا و مستی می‌کشاند.
گر ببینم رخ خوبش نکنم میل به باغ
زانکه چون عارض او نیست گلی بستان را
هوش مصنوعی: اگر چهره زیبای او را ببینم، دیگر به باغ تمایلی ندارم، زیرا هیچ گلی در باغ به زیبایی چهره او نیست.
هر که دیدست نگارین من اندر همه عمر
به تماشا نرود هیچ نگارستان را
هوش مصنوعی: هر کسی که زیبایی من را دیده باشد، در طول زندگی‌اش هیچ گالری یا نقاشی دیگری را برای تماشا نخواهد رفت.
نیست بر سعدی از این واقعه و نیست عجب
گر غم فرقت او نیست کند هستان را
هوش مصنوعی: سعدی در اینجا می‌گوید که از این رویداد تعجبی نمی‌کند، زیرا اگر او دلتنگ جدایی‌اش باشد، این برای دیگران هم ممکن است اتفاق بیفتد.

خوانش ها

تکه ۲ به خوانش محسن لیله‌کوهی
شمارهٔ ۲ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1390/11/24 22:01
مجتبی

سلام.
میتوننی لطف کنین بفرمایید مراد از "دستان" در بیت اول و دوم چیست؟
ممنون.

1390/11/26 13:01
رسته

دستان در مصرع اول بیت اول می تواند به معنی مکر و حیله باشد
شاهد آن از بوستان:
که زنهار از این مکر و دستان و ریو
بجای سلیمان نشستن چو دیو
شاهد دیگر از بوستان
جوانان پیل افگن شیر گیر
ندانند دستان روباه پیر
دستان در بیت دوم به معنی دست ها است ولی در آن ایهام هم وجود دارد . در صنعت ایهام معنی دوگانه وجود دارد و زیبایی در همان معنی دوگانه است. در یک معنی دستان به معنی دست ها است که با خون رنگ می‌شود و در معنی دوم دستان به معنی داستان است که خونین بر می‌آبد. در همان بیت اول هم معنی ایهامی دوگانه می‌تواند وجود داشته باشد.

1391/08/03 19:11
mohmd khvajvi

این بیت درست نیست چون وزن ان اشتباه است .شای این چنین درست تر باشد
گر ببینم رخ خود را ....

1392/01/29 20:03
کامران تندر

برداشت شخصی من از ذستان در مصرع اول داستان است و در مصرع دوم مکر و حیله.

1397/10/20 19:01
hasan soltani

اقای mohmd khvajvi متن اصلی از هیچ لحاظ ایراد ندارد.

1397/10/20 19:01
hasan soltani

اقای کامران
نظر جناب رسته کاملا صحیح است.