گنجور

قطعه شمارهٔ ۵

خوب را گو پلاس در بر کن
که همان لعبت نگارینست
زشت را گو هزار حله بپوش
که همان مرده‌شوی پارینست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

قطعه شمارهٔ ۵ به خوانش محسن لیله‌کوهی
قطعه شمارهٔ ۵ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1396/09/14 10:12
سعید

از دو منظر به این دو بیت میشه نگاه کرد:
"خوب را گو پلاس در بر کن
که همان لعبت نگارینست"
اول: آدم زیبا اگر لباس پشمی و مندرس هم بپوشد باز به زیبایی اش خللی وارد نمی کند.
دوم: آدم زیبا رو بگو لباس پشمی و مندرس بپوشد و از پوشیدن جامه نو دست بکشد زیرا زیبایی صورت دارد.

1402/06/29 11:08
کلامجو آریا

انسان خوب ژنده پوشی هم کند ،به تنپوش ابریشم جنت ماند

انسان بد به هزار زیور و لباس فاخر هم خود را بیاراید ذره ای ارزش به او نمی افزاید

 

(پ.ن: اولا شغل شریف مرده شویی قطعا خدمت گذاری به خلق است منظور شاعر لباسیه که مرده شوی به تن میکنه و اتفاقاتی که برای اون لباس میوفته مثل خوناب یا دفعیات روده و معده؛ سلول های مرده؛ باکتری؛ انگل ها و غیره .به تعبیر روزمره و کابردی میتوان گفت : افرادی که نیت بد دارن و همواره بر دو راهی های زندگیشون بدی رو به خوبی (ارجع شر به خیر)  ترجیح دادن با ظاهر سازی ها سعی بر فریب دادن دارند در صورتی که علت پاسخ های تلخ جهان به اون ها بنیادیست و در عینه پندی برای مردمه که ظاهر و نمای آراسته دلیل بر خوب بودن نهاد یا قصد و نیت فرد نیست)