غزل شمارهٔ ۹۸
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل ۹۸ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۹۸ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل ۹۸ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل ۹۸ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۹۸ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۹۸ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۹۸ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۹۸ به خوانش مریم فقیهی کیا
حاشیه ها
درود بر خاک پاک حافظ که از این شعر سعدی وام گرفته و فرموده است: گفتم روم به خواب و ببینم جمال دوست حافظ از آه گریه امانم نمیدهد
دربیت دوم به جای "بدیدند" باید "ندیدند" قرار گیرد وگر نه معنی بیت از آسمان به زمین می افتد. شاعر می خواهد بگوید هلالی را که مردم ندیدند، ما در ابروی یاردیدیم.
لطفا بیت آخر ،مصراع اول بعد از خواب یه ویرگول بذارید .
ای خواب ،گرد دیده ی سعدی دگر مگرد...
احسنت
عالی است.
گفتم : مگر به خواب بینم خیال دوست
اینک عَلَی الصَّباح نظر بر جمال دوست
معنی بیت اول
۱ _ گفتم : ای کاش خیال دوست را به خواب ببینم ، امّا شگفتا که اکنون در بامدادان نگاهم بر جمال دوست افتاده است .
[ خیال = تصوّر چیزی که که در پیش چشم نباشد ، تصویر معشوق / اینک = اکنون / علی الصباح = قید زمان است به معنی بامدادان ، هنگام صبح / نظر = نگاه / جمال = حسن و زیبایی ]
مردم هلال عید بدیدند ، و پیش ما
عید است و آنک ابروی همچون هلال دوست
مردم برای ورود به عید باید هلال عید را مشاهده کنند . امّا در نزد ما اکنون عید است و نشانۀ آن ابروی همچون هلال دوست است .
[ عید = مراد عید فطر است / آنک = قید زمان است به معنی اکنون ، حالا ]
ما را دگر به سرو بلند التفات نیست
از دوستیّ قامت با اعتدال دوست
معنی بیت سوم
۳ _ ما از زمانی که با قامت معتدل یار دوستی یافته ایم ، دیگر به قامت بلند سرو توجّهی نداریم .
[ التفات = توجّه و عنایت / با اعتدال = موزون و متناسب ]
زآن بی خودم که عاشق صادق نباشدش
پروای نَفس خویشتن از اشتغال دوست
معنی بیت چهارم
۴ _ از آن روی از خود بی خود گشته ام که دوستدار راستین از پرداختن به دوست فارغ نمی شود تا به خود توجّه و التفاتی داشته باشد .
[ بی خود = بی خویش و بی قرار / پروا = توجّه / اشتغال = سرگرم کردن و مشغول داشتن ]
ای خواب ، گِردِ دیدۀ سعدی دگر مگرد
یا دیده جایِ خواب بُوَد ، یا خیال دوست
معنی بیت پنجم
۵ _ ای خواب ، دیگر در اطراف دیدگان سعدی پرسه مزن ، زیرا چشمان او جای خیال دوست است و ناگزیر جایی برای خواب در آن وجود ندارد .
منبع : شرح غزلهای سعدی
دکتر محمدرضا برزگر خالقی
دکتر تورج عقدایی
سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟
از گلستان ِ ما بِبَر طبقی
شاد و تندرست باشید .