گنجور

غزل شمارهٔ ۹۰

سرمست درآمد از درم دوست
لب خنده‌زنان چو غنچه در پوست
چون دیدمش آن رخ نگارین
در خود به غلط شدم که این اوست
رضوان در خلد باز کردند
کز عطر مشام روح خوش‌بوست
پیش قدمش به سر دویدم
در پای فتادمش که ای دوست
یک باره به ترک ما بگفتی
زنهار نگویی این نه نیکوست
بر من که دلم چو شمع یکتاست
پیراهن غم چو شمع دَه‌توست
چشمش به کرشمه گفت با من
در نرگس مست من چه آهوست؟
گفتم همه نیکویی‌ست لیکن
این است که بی‌وفا و بدخوست
بشنو نفسی دعای سعدی
گر چه همه عالمت دعاگوست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سرمست درآمد از درم دوست
لب خنده‌زنان چو غنچه در پوست
دوست لبخندزنان و سرمست به نزدم آمد،  آنچنانکه غنچه ای از درون پوست خود بیرون آید و شکفته و خندان گردد. - منبع: شرح غزلهای سعدی
چون دیدمش آن رخ نگارین
در خود به غلط شدم که این اوست
هنگامی که یار را با آن چهرهٔ زیبا و پر نقش و نگار دیدم، به مشاهدهٔ خود تردید کردم که آیا این یار محبوب من است که به سراغم آمده است ؟ [ نگارین = زیبا و آراسته / به غلط شدن = به غلط افتادن ، اشتباه کردن ] - منبع: شرح غزلهای سعدی
رضوان در خلد باز کردند
کز عطر مشام روح خوش‌بوست
با خود گفتم آیا این یار است که می آید یا درِ باغ بهشت را گشوده اند که اینگونه دماغ جان از بوی خوش معطّر گشته است. [ رضوان = نام دربان و نگهبان بهشت / مشام = شامّه و بینی ] / خُلد = از نام ها و صفات بهشت است و در لغت به معنی جاودان و همیشگی است و در قرآن بارها از آن یاد شده است. خلد نام بهشت اوّل از هشت بهشت است که عبارتند از : 1- خُلد 2- دارالسلام 3- دارالقرار 4- جنّت عدن 5- جنّة المأوی 6- جنّة النعیم 7- علّیین 8- فردوس. - منبع: شرح غزلهای سعدی
پیش قدمش به سر دویدم
در پای فتادمش که ای دوست
با سر به پیش گام هایش دویدم و در پایش افتادم و گفتم: ای دوست! [ به سر دویدن = کنایه از به شتاب دویدن است / تضاد : قدم، سر ] - منبع: شرح غزلهای سعدی
یک باره به ترک ما بگفتی
زنهار نگویی این نه نیکوست
ناگهان ترک ما کردی، بر حذر باش! آیا از خود نپرسیدی که این کار خوب نیست؟ [ زنهار = شبه جمله است به معنی امان و پناه / جناس اشتقاق و تضاد: بگفتی، نگویی ] - منبع: شرح غزلهای سعدی
بر من که دلم چو شمع یکتاست
پیراهن غم چو شمع دَه‌توست
دلم مثل شمع یک لاست و غمم همانند پیراهن شمع ده لایه است. (نگفتی که ترک کردن من نیکو نیست؟) [ ده تو = ده لا / پیراهن شمع = کنایه از موم ] - منبع: شرح غزلهای سعدی
چشمش به کرشمه گفت با من
در نرگس مست من چه آهوست؟
چشمان یار با ناز و کرشمه از من پرسید: در من که مثل نرگس زیبا و سرمستم، چه عیبی دیده می شود؟  [ کرشمه = ناز و غمزه، اشاره به چشم و ابرو / نرگس = نام گلی است خوشبو و معطّر که به آن شهلا نیز گویند و در ادب فارسی چشم زیبا و مخمور بدان تشبیه شده است. ( گل و گیاه در ادبیات منظوم فارسی ) / آهو = عیب ] - منبع: شرح غزلهای سعدی
گفتم همه نیکویی‌ست لیکن
این است که بی‌وفا و بدخوست
پاسخ دادم: به جز نیکویی در آن نمی توان دید، ولی باید گفت که این چشمان زیبا بی وفا و تندخو است. - منبع: شرح غزلهای سعدی
بشنو نفسی دعای سعدی
گر چه همه عالمت دعاگوست
با وجود آنکه تمام مردم گیتی تو را دعا می کنند، امّا لحظه ای هم به دعای سعدی گوش فراده! [ نفسی = دمی، لحظه ای ] - منبع: شرح غزلهای سعدی / دکتر محمدرضا برزگر خالقی / دکتر تورج عقدایی

خوانش ها

غزل ۹۰ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۹۰ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل ۹۰ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل ۹۰ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل ۹۰ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۹۰ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۹۰ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۹۰ به خوانش مریم فقیهی کیا
غزل شمارهٔ ۹۰ به خوانش امیر اثنی عشری

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"سرمست"
با صدای علی تفرشی (آلبوم شبت خوش باد من رفتم)

حاشیه ها

1391/10/19 12:01

به نظر میرسد مصرع 1 بیت 1 این چنین باشد :
سرمست درآمد از «برم» دوست

1392/08/30 11:10

دوست عزیز م.س، از در در آمدن اصطلاح رایجی است و درست تر به نظر می رسد، توجه شما را به مطلع این غزل زیبای استاد جلب می کنم:
از در در آمدی و من از خود به در شدم
گفتی (گویی) کزین جهان به جهان دگر شدم

1393/09/10 00:12
امین

بسیار زیبا

1395/05/22 22:07
سیدمحمد

جناب حمید رضای گرامی
درود
بنده شنیده ام که چشم آهو را برای نگاه و چشم زیبا به کار می برند
آَهو با الف فتحه دار به معنای عیب است که ”هو “ به مانای نیک مثل هومن یعنی نیک اندیش ، و آَ منفی گردان ” هو “ ست یعنی زشت ، چون مرداد ، اَمرداد ،
جسارتم را ببخشائید

1395/05/23 03:07
۷

بر من که دلم چو (دل) شمع یکتاست
پیراهن غم چو (پیراهن)شمع،ده توست
پیراهن غم=پیراهن شمع ده لایه=شمعی که لایه لایه موم گداخته آن را پوشانده
بر دل من که فقط یک نفر در آن جای دارد است(مانند شمع که آن هم فقط 1 نخ درونش است ) پیراهنی از غم تلمبار شده همچون موم ده لایه(بر اثر سوختن و ساختن) سراسر وجود مرا فرار گرفته و در حال دق کردن و خاموش شدن هستم.

1395/05/23 03:07
۷

چشمش به کرشمه گفت با من
در نرگس مست من چه آهوست
اگر پرسش بخوانیم: با ناز چشم به من گفت در چشم خمار من چه نقصی وجود دارد(در چشم نرگس مست من چه آهوست؟)
اینجا آهو ایهام دارد و به معنی همچون چشم آهو نیز هست.
اگر به حالت ناز معشوق بخوانیم:در چشم خمار من چه چشم آهویی هست! و نیز ناز و کرشمه چشم به خرامیدن و نازیدن آهو مانند شده است.

1401/07/07 09:10
فاطمه زندی

وزن : مفعول مفاعلن مفاعیل

سرمست درآمد از درم دوست 

 لب خنده زنان چو غنچه در پوست

معنی بیت اول 

۱ _ دوست لبخندزنان و سرمست به نزدم آمد 

 آنچنانکه غنچه ای از درون پوست خود بیرون آید و شکفته و خندان گردد .

چون دیدمش آن رخ نگارین 

 در خود به غلط شدم که این اوست ؟

معنی بیت دوم 

۲ _ هنگامی که یار را با آن چهرۀ زیبا و پر نقش و نگار دیدم ، به مشاهدۀ خود تردید کردم که آیا این یار محبوب من است که به سراغم آمده است ؟ [ نگارین = زیبا و آراسته / به غلط شدن = به غلط افتادن ، اشتباه کردن ]

رضوان درِ خُلد بازکردند 

 کز عطر مشام روح خوشبوست ؟

معنی بیت سوم 

۳ _با خود گفتم آیا این یار است که می آید یا درِ باغ بهشت را گشوده اند که اینگونه دماغ جان از بوی خوش معطّر گشته است . 

[ رضوان = نام دربان و نگهبان بهشت / مشام = شامّه و بینی ]

خُلد = از نام ها و صفات بهشت است و در لغت به معنی جاودان و همیشگی است و در قران بارها از آن یاد شده است ، نام بهشت اوّل از هشت بهشت است که عبارتند از : 1- خُلد 2- دارالسلام 3- دارالقرار 4- جنّت عدن 5- جنّة المأوی 6- جنّة النعیم 7- علّیین 8- فردوس .

پیش قدمش به سر دویدم 

 در پای فتادمش که ای دوست

 معنی 

بیت چهارم 

۴ _ با سر به پیش گام هایش دویدم و در پایش افتادم و گفتم : ای دوست . 

[ به سر دویدن = کنایه از به شتاب دویدن است /تضاد : قدم ، سر ]

یکباره به تَرک ما بگفتی 

 زنهار ، نگویی این نه نیکوست ؟

معنی بیت پنجم 

۵ _ ناگهان ترک ما کردی ، بر حذر باش . آیا از خود نپرسیدی که این کار خوب نیست ؟ 

[ زنهار = شبه جمله است به معنی امان و پناه جناس اشتقاق و تضاد : بگفتی ، نگویی ]

بر من که دلم چو شمعِ یکتاست 

 پیراهن غم چو شمع ده توست

معنی بیت ششم

۶ _ دلم مثل شمع یک لاست و غمم همانند پیراهن شمع ده لایه است ( نگفتی که ترک کردن من نیکو نیست؟ ) 

[ ده تو = ده لا / پیراهن شمع = کنایه از موم ]

چشمش به کرشمه گفت با من : 

در نرگس مست من چه آهوست ؟

معنی بیت هفتم 

۷ _ چشمان یار با ناز و کرشمه از من پرسید : در من که مثل نرگس زیبا و سرمستم ، چه عیبی دیده می شود ؟ 

[ کرشمه = ناز و غمزه ، اشاره به چشم و ابرو / نرگس = نام گلی است خوشبو و معطّر که به آن شهلا نیز گویند و در ادب فارسی چشم زیبا و مخمور بدآن تشبیه شده است ( گل و گیاه در ادبیات منظوم فارسی ) / آهو = عیب ]

گفتم : همه نیکویی است ، لیکن 

این است که بی وفا و بدخوست

معنی بیت هشتم 

۸ _پاسخ دادم : به جز نیکویی در آن نمی توان دید ، ولی باید گفت که این چشمان زیبا بی وفا و تندخو است .

بشنو نفَسی دعای سعدی 

 گر چه همه عالَمت دعاگوست

معنی بیت نهم 

۹ _ با وجود آنکه تمام مردم گیتی تو را دعا می کنند ، امّا لحظه ای هم به دعای سعدی گوش فراده .

 [ نفسی = دمی ، لحظه ای ]

منبع : شرح غزلهای سعدی 

دکتر محمدرضا برزگر خالقی 

دکتر تورج عقدایی 

سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟

از گلستان ِ ما بِبَر طبقی 

شاد و تندرست باشید .

1403/09/19 02:12
جلال ارغوانی

چون روی تو شعر سعدی

شیرین وقشنگ ونیکوست