غزل شمارهٔ ۸۶
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل ۸۶ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۸۶ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل ۸۶ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل ۸۶ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل ۸۶ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۸۶ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۸۶ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۸۶ به خوانش مریم فقیهی کیا
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
در مورد این مصرع ممکن است توضیحی بنویسید؟
"گر نفسی میزنیم بازپسینست"
در جواب دوستجان بالایی ؛
به نظر میاد که گر نفسی می زنیم بازپسین است
٬ نفسهای بازپسین به معنای نفسهای آخر و مفهوم مصرع اینست که از ناشکیباییِ بی تو بودن ٬ نفس های آخر را می کشم ..
گوشه ی چشمت
بلای گوشه نشین است..
سعدی در دو بیت آخر این غزل به اصطلاحاتی قرآنی «ضَلَالٍ مُبِینٍ» و «ماء معین» اشاره میکند که بارها در سورههای قرآن مجید آمده است.
برای نمونه در آیه 54 سوره انبیاء آمده است: قَالَ لَقَدْ کُنْتُمْ أَنْتُمْ وَآبَاؤُکُمْ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ
ابراهیم گفت: همانا شما خود و پدرانتان همه سخت در گمراهی بوده و هستید.
بخت جوان دارد آن که با تو قرین است
پیر نگردد که در بهشت برین است
معنی بیت اول
۱ _کسی که با تو همنشین باشد ، جوانبخت و خوش اقبال است و از آن روی که با تو بودن مثل در بهشت بودن است و در بهشت پیری وجود ندارد ، همنشین تو پیر نمی گردد .
[ بخت جوان = اقبال و سعادت تازه و نو / قرین = همدم و همنشین / پیر نگردد = اشاره است به روایاتی که اهل بهشت همیشه جوانند و هرگز پیر نمی شوند / برین = منسوب است به بر ، بالایین یعنی بلندترین و بالاترین ، در اینجا برترین نقطه بهشت منظور است که همان علّیین است ]
دیگر از آن جانبم نماز نباشد
گر تو اشارت کنی که قبله چنین است
معنی بیت دوم
۲ _ اگر تو به خود اشاره کرده و بگویی که قبله از این جانب است ، دیگر برای اقامۀ نماز به سوی قبله نمی ایستیم .
[ قبله = روی گاه ، جهتی است که در نماز به آن سو می ایستند و یا جایی که حاجتمندان روی بدان می آورند وحاجت خود را می خواهند . ]
آینه ای پیش آفتاب نهاده ست
بر درِ آن خیمه ؟ یا شعاع جَبین است ؟
معنی بیت سوم
۳ _نمی دانم آنچه که بر در آن خیمه می درخشد ، آینه ای است که در برابر آفتاب قرار داده اند ؟ و یا پرتو پیشانی معشوق است که می درخشد ؟
[ شعاع = پرتو و نور / جبین = پیشانی ]
گر همه عالَم ز لوح فکر بشُویند
عشق نخواهد شدن ، که نقش نگین است
معنی بیت چهارم
۴ _اگر همۀ تصوّراتی را که از جهان دارم ، از صفحۀ اندیشه ام پاک کنند ، نقش عشق از ضمیرم شسته نمی شود . زیرا آن نقش همانند نقشی است که بر نگین انگشتری حکّ کرده باشند که با شستن پاک نمی شود . [ لوح = صفحه و هر چیز پهن که بتوان بر روی آن نوشت / شدن = رفتن ]
گوشه گرفتم ز خلق و فایده ای نیست
گوشۀ چشمت بلای گوشه نشین است
معنی بیت پنجم
۵ _ از مردم به گوشه ای پناه برده ، منزوی شدم . امّا این گوشه گیری سودی نداشت چرا که چشم تو فتنه ای است که حتّی در انزوا هم آدمی از تأثیر آن در امان نیست .
[ گوشه گرفتن = خلوت و تنهایی را انتخاب کردن ]
تا نه تصوّر کنی که بی تو صبوریم
گر نفَسی می زنیم ، بازپسین است
معنی بیت ششم
۶ _مبادا بپنداری که دور از تو شکیبا هستم . نه ، اگر در جدایی دَمی برمی آورم ، آن دم آخرین نفس است . [ تا = زنهار ]
حُسن تو هر جا که طبل عشق فروکوفت
بانگ برآمد که غارت دل و دین است
معنی بیت هفتم
۷ _ زیبایی تو در هر کجا که بانگ عشق در داد . از مردم فریاد برآمد که زمان غارت دل و دین عاشقان فرا رسیده است .
[ حُسن = جمال و زیبایی / برآمدن = برخاستن ، بلند شدن ]
سیم و زرم گو مباش و دنیی و اسباب
روی تو بینم که مُلک روی زمین است
معنی بیت هشتم
۸ _ بگذار طلا و نقره و دنیا و ابزار زندگی وجود نداشته باشد . دیدن روی تو که همانند سلطنت بر همۀ عالَم است برای من کافی است .
عاشق صادق به زخم دوست نمیرد
زهر مذابم بده که ماء مَعین است
معنی بیت نهم
۹ _عاشق راستین با ضربت هایی که دوست بر او می نوازد ، از بین نخواهد رفت . ای دوست ، اگر زهر گداخته به عاشق دهی . آن زهر ، آبی پاک و گواراست . [ زخم = ضربت / مذاب = ذوب شده و گداخته / ماء مَعین = آب گوارا و پاک ]
سعدی از این پس که راه پیش تو دانست
گر ره دیگر رود ضلال مبین است
معنی بیت دهم
۱۰ _از آن روزی که سعدی راهِ رسیدن به تو را شناخته است ، رفتن به راهی دیگر را گمراهی آشکار می داند . [ ضلال مبین = گمراهی آشکار ، تعبیری است که حدود 30 بار در قرآن به کار رفته است . ]
منبع : شرح غزلهای سعدی
دکتر محمدرضا برزگر خالقی
دکتر تورج عقدایی
سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟
از گلستان ِ ما بِبَر طبقی
شاد و تندرست باشید .