گنجور

غزل شمارهٔ ۶۴

این بوی روح‌پرور از آن خوی دلبر است
وین آب زندگانی از آن حوض کوثر است
ای باد بوستان مگرت نافه در میان
وی مرغ آشنا مگرت نامه در پر است
بوی بهشت می‌گذرد یا نسیم دوست
یا کاروان صبح که گیتی منور است
این قاصد از کدام زمین است مشک‌بوی
وین نامه در چه داشت که عنوان معطرست
بر راه باد عود در آتش نهاده‌اند
یا خود در آن زمین که تویی خاک عنبر است
بازآ و حلقه بر در رندان شوق زن
کاصحاب را دو دیده چو مسمار بر در است
بازآ که در فراق تو چشم امیدوار
چون گوش روزه‌دار بر الله اکبر است
دانی که چون همی‌ گذرانیم روزگار
روزی که بی تو می‌گذرد روز محشر است
گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم
هر روز عشق بیشتر و صبر کمتر است
صورت ز چشم غایب و اخلاق در نظر
دیدار در حجاب و معانی برابر است
در نامه نیز چند بگنجد حدیث عشق
کوته کنم که قصهٔ ما کار دفتر است
همچون درخت بادیه سعدی به برق شوق
سوزان و میوهٔ سخنش همچنان تر است
آری خوش است وقت حریفان به بوی عود
وز سوز غافلند که در جان مجمر است

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

غزل ۶۴ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۶۴ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل ۶۴ به خوانش فاطمه زندی
غزل ۶۴ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل ۶۴ به خوانش سهیل قاسمی
غزل ۶۴ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۶۴ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۶۴ به خوانش مریم فقیهی کیا
غزل شمارهٔ ۶۴ به خوانش امیر اثنی عشری

حاشیه ها

1388/03/24 17:05

تنگه‏ی «الله اکبر» گویا ورودی شیراز بوده در زمان سعدی و توجه به این نکته می‏تواند به درک ظرافتهای بیت هفتم کمک کند.

1391/04/07 16:07
امیر عباس امامی

صبوری هم ارتباط معنایی با صبر بر درد هجران دارد و هم نام دارویی است که تسکین دهنده است و برای کاهش بی تابی مورد استفاده قرار می گیرد. بیت نشانه ای از هنر سعدی در استفاد از آرایه ایهام است.

1391/06/06 11:09
حمیدرضا

چون گوش روزه دار بر الله اکبرست
یعنی مثه وقتیکه روزه دار منتظر است تا الله اکبر اذان را بگویند تا سریعتر افطار کند ...
هیچ ربطی به تنگه نداره!!!

1391/07/13 13:10
سید محمد هاشمی

دوست عزیز جناب حمیدرضا.
آرایه ای که سعدی در این بیت به کار برده بسیار زیبا و ظریف هست.الله اکبر هم الله اکبر اذان هست و هم دروازه یا تنگه الله اکبر.بیت به این صورت مفهوم کاملی داره.چشم امیدوار به دروازه الله اکبر دوخته شده مثل گوش روزه دار که منتظر الله اکبر اذان هست.

1393/03/24 00:05
بهار

بیت سوم از آخر باید باشه: کوته «کنم» که قصه ما کار دفتر است
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1393/04/05 00:07
سرمد تهرانی

بله اون بیت ایهام تناسب داره

1394/03/04 20:06
صدرا

دوستان آرایه بیت مورد بحث :
باز آ که در فراق تو چشم امیدوار
چون گوش روزه دار بر الله اکبر است
صنعت استخدام نام دارد، یعنی شاعر از یک کلمه اراده دو معنی کرده است به عبارت ساده تر یک کلمه را برای دو معنا استخدام کرده است.
باز آکه چشم امیدوار ، همانند گوش روزه دار بر الله اکبر است
چشم روزه دار بر دروازه الله اکبر و گوش روزه دار بر صدای الله اکبر.

1394/06/03 20:09
وشایق

با سلام سعدی در این غزل درد هجران را با شیواترین کلمات بیان کرده و انرا به اوج رسانده است

1395/03/09 08:06
احمد

سلام
الله اکبر برای دو معنی استفاده نشده ، منظور همون اذان هست، مصراع اول معنی جدا و کامل داره و میگه بازآ که چشم منتظر دیدار توست و انتظارش شبیه انتظار روزه دار برای اذان است، و اینطور تشبیه کرده

1397/12/05 02:03
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳

بازآ که در فراق تو چشم امیدوار
چون گوش روزه دار بر الله اکبر است
کسانی که شیراز تشریف آوردند می دانند که ورودی شهر شیراز دروازه قرآن یا همان تنگ الله اکبر قرار دارد.
خانقاه سعدی که در محل آرامگاه ایشان بوده است در انتهای مسیری است که از هفت تن به تنگ الله اکبر می رسد.
سعدی در این بیت از ایهام بسیار زیبایی استفاده نموده است.
گوش می تواند بر صدای الله اکبر اذان باشد ولی چشم کارش دیدن است نه شنیدن
سعدی به زیبایی می گوید همان طور که گوش روزه دار بی صبرانه منتظر صدای الله اکبر اذان است چشم امیدوار من هم همانگونه بی صبرانه بر تنگ الله اکبر دوخته شده که بیایی و البته همانگونه که با اذان سختی روزه دار به پایان می رسد با آمدن تو سختی فراق هم پایان می یابد
شاهد سخن هم در بیت دیگر است:
بازآ و حلقه بر در رندان شوق زن
کاصحاب را دو دیده چو مسمار بر در است
مسمار به معنی میخ است و می دانیم که میخ در چوب فرو می رود. سعدی شرین سخن دوخته شدن چشم بر در را به فرو رفتن میخ در چوب در تشبیه می کند که از آن جدایی ندارد.
ایام عزت مستدام

1397/12/12 01:03
نادر

ایهام زیبای دیگری که شیخ اجل بکار برده در عبارت کار دفتر است . یک معنا این که با نامه مشکل این داستان حل نمی شود و نیاز به یک دفتر دارد . معنای دوم به کار دفتری بر می گردد که با نامه نویسی دایم سر وکار دارد که هرگز تمامی ندارد .

1399/05/15 18:08
ع.ر.گوهر

صورت ز چشم غایب و اخلاق در نظر
دیدار در حجاب و معانی برابر است
به واقع عمق فراق را بیان فرمودند از آن جهت که یار در دسترس نیست و از جهتی نظر به اخلاق را ارجح دانسته اند نه چهره

سلام دوستان خسته نباشید..معنی خوی تو مصرع اول چی هست..لطفا جواب بدید

1401/03/27 18:05
فاطمه زندی

خوی=سرشت ، فطرت 

البته در برخی نسخه ها به جای خوی ،کوی است 

1401/05/18 02:08
یوسف رشیدی

بازآ که در فراق تو ، چشم امیدوار

چون گوشِ روزه دار بر الله اکبر است

سعدی کلا با روزه مشکل داشته و معلومه زوری روزه می‌گرفته و باهاش حال نمی‌کرده

 

ای صبح شب نشینان جانم به طاقت آمد

از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران

1401/06/14 16:09
فاطمه زندی

وزن : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات 

معنی بیت اول 

۱_این بوی خوش که روح را صیقل می دهد ، از خصایل آن معشوقه بر خاسته و این آب حیات از  سر چشمهء جاودانی او جاری گشته است 

[ اب زندگانی : ---> بیت سوم غزل ۵۳ 

کوثر : ---> بیت پنجم غزل ۵۷ ]

معنی بیت دوم

۲_ای نسیم بوستانی ،مگر نافه ای به کمر بسته ای که چنین خوشبویی؟ و ای مرغ آشنا ،آیا نامه ای از معشوق به پرت بسته شده است ؟!

[نافه --->مشک در  بیت دوم غزل ۲۲ / میان : کمر /مرغ آشنا : مرغ دست آموز ./تناسب : مرغ ،نامه ،پر " نامه را به پر مرغ می بسته اند " /آرایهء موازنه : تقابل واژگان هم وزن در دو مصراع /جناس لاحق : نافه ، نامه ]

معنی بیت سوم

۳_آیا این دوست است که در گذر گاه خود بوی خوش بهشت را می پراکند ؟!  و آیا این روشنایی دوست است یا قافلهء سپیده دمان که جهان را بدین سان روشن کرده است ؟!

[تجاهل العارف : نادان نمایی میان بوی بهشت و نسیم دوست / تشبیه صبح به کاروان "اضافهء تشبیهی "]

معنی بیت چهارم 

۴_این پیک از کدام سرزمین خوشبوی آمده است ؟! و این نامه که عنوانش چنین معطر است ،در خود چه خبر خوشبویی دارد؟! یا در چه چیز خوشبویی  پیچیده شده است ؟! 

[قاصد: پیک /مشک بوی : معطر و خوش بوی /تناسب : قاصد ، نامه ، عنوان / ایهام : از کدام زمین است مشک بوی  ۱_از کدام زمین مشک بوی است .۲_در اثر بودن در کدام سرزمین مشک بوی شده است .این نامه در چه داشت . ۱_ در این نامه چه داشت .   ۲_ این نامه را در چه چیزی پیچیده بود ]

معنی بیت پنجم

۵_ آیا در مسیر حرکت باد عود بر آتش نهاده اند ؟ یا در آن سرزمین که تو هستی ،به تاثیر پذیری از تو خاک هم عنبر می شود؟

[عود: ---> بیت سوم غزل ۵۹ /عنبر : ---> بیت هفتم غزل ۵۷ /  تناسب : باد آاش ، خاک /تشبیه : خاک به عنبر / تجاهل العارف : عود به آتش نهادن یا عنبرین بودن خاک .]

معنی بیت ششم 

۶_ باز آی و در رندان مشتاق را بکوب ، زیرا که دو چشم دوستان مثل میخ که بر روی در کوبیده شده ،بر در مانده و انتظار ورود تو را می کشند.

[ رندان : جمع رند ---> بیت دوم غزل ۱۱ /رندان شوق : رندان عاشق و مشتاق / مسمار : میخ /کنایه : حلقهبر در کسی زدن "کمک و یاری از کسی خواستن " دیده بر در بودن "منتظر و چشم به راه بودن ]

معنی بیت هفتم  

۷_ باز گرد که در دوری از تو چشم امیدوار ما مثل گوش روزه دار بر الله اکبر است.دیدن تو برای چشم امیدوار ما مثل شنیدن صدای اذان است برای روزه داران که آنان را از ریاضت گرسنگی می رهاند و ما را از مرارت فِراق .

[تناسب : چشم، گوش ]

معنی بیت هشتم 

۸_ می دانی که ما روزگار را بی تو چگونه سپری می کنیم ؟ آن روزی که بدون تو می گذرد ، برای ما مثل روز محشر طولانی و سخت و عذاب آور است .

[ روز محشر : روز قیامت ]

معنی بیت نهم 

۹_ در این اندیشه بودیم که بیماری عشق خود را با شکیبایی مداوا کنیم ، اما چه سود که هر روز عشق افزون می گردد و شکیبایی کم.

معنی بیت دهم 

۱۰_ چهرهء تو از برابر چشمان ما غایب، ولی خلق و خوی خوشت در نظر ما مجسم است، همچنانکه دیدار و ظاهر امری در حجاب و معانی باطن آن آشکار باشد 

[ دیدار: چهره /معانی : جمع معنا ، حقایق ]

معنی بیت یازدهم 

۱۱_در فضای محدود نامهء عشق چه مقدار می توان داستان عشق را گنجاند ؟ پس سخن کوتاه می کنم ، زیرا بیانِ عشق ما کارِ نامه نه، بلکه کار دفتری است با مجالی فراخ .

[ تناسب : نامه ،حدیث ، دفتر 

معنی بیت دوازدهم 

۱۲_سعدی مثل درختی در بیابان که آذرخش آن را می سوزاند ،اما باز هم میوه ای بر آن دیده میشود ، از شوق می سوزد   ،ولی میوه ء درخت سخنش همچنان تر و تازه است 

[ بادیه : صحرا و بیابان ./کنایه : تر بودن سخن " دلنشین و نغز بودن شعر /تشبیه: سعدی به درخت بادیه ، شوق به برق "اضافهء تشبیهی " /استعارهء مکنیه : میوهء سخن "میوه درخت سخت " ]

معنی بیت سیزدهم 

۱۳_آری ، لحظه های اهل بزم از بوی خوش عود از لذت سرشار است ، اما آنان از آتشی که در درون مجمر وجود دارد و عود را می سوزاند ، آگاهی ندارند 

منبع : شرح غزلهای سعدی 

دکتر محمدرضا برزگر خالقی 

دکتر تورج عقدایی 

سعدی : به چه کار آیدت ز گُل طبقی ؟

از گلستان ِ ما بِبَر طبقی 

شاد و تندرست باشید .

1403/04/06 07:07
پوریا سجادی

به نظر من الله اکبر فقط معنای اذان میدهد. چون گفته گوش روزه دار. چشم در مصراع اول آمده. این بعیده منظور شاعر بوده باشه

1403/08/24 22:10
جلال ارغوانی

گویند کلام عشق به هرجاوهر زبان

اما کلام سعدی ما زهمه وجه برتر است