گنجور

غزل شمارهٔ ۶۳۶

نشنیده‌ام که ماهی، بر سر نَهَد کُلاهی
یا سرو با جوانان، هرگز رَوَد به راهی
سروِ بلندِ بُستان، با این همه لطافت
هر روزش از گریبان، سر بَرنَکرد ماهی
گر من سخن نگویم، در حسنِ اعتدالت
بالات خود بگوید، زین راست‌تر گواهی
روزی چو پادشاهان، خواهم که برنشینی
تا بشنوی ز هر سو، فریادِ دادخواهی
با لشکرت چه حاجت، رفتن به جنگِ دشمن؟
تو خود به چشم و ابرو، بر هم زنی سپاهی
خیلی نیازمندان، بر راهت ایستاده
گر می‌کنی به رحمت، در کُشتگان نگاهی
ایمن مَشو که روی‌ات، آیینه‌ای‌ست روشن
تا کی چُنین بماند، وز هر کناره آهی؟
گویی چه جرم دیدی، تا دشمنم گرفتی؟
خود را نمی‌شناسم، جز دوستی گناهی
ای ماهِ سرو قامت! شکرانهٔ سلامت
از حالِ زیردستان، می‌پرس گاه گاهی
شیری در این قَضیَّت، کهتر شده ز موری
کوهی در این ترازو، کم‌تر شده ز کاهی
ترسم چو بازگردی از دست رفته باشم
وز رُستَنی نبینی، بر گورِ من گیاهی
سعدی به هر چه آید، گردن بنه که شاید
پیشِ که داد خواهی، از دستِ پادشاهی؟

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نشنیده‌ام که ماهی، بر سر نَهَد کُلاهی
یا سرو با جوانان، هرگز رَوَد به راهی
هوش مصنوعی: این بیت به این مفهوم اشاره دارد که چیزی غیرطبیعی و دور از انتظار است. ماهی به طور طبیعی بر روی زمین یا در جاهایی که مخصوص او نیست، نمی‌تواند کلاهی بگذارد، یا درخت سرو که نماد زیبایی و استواری است، هرگز با جوانان در مسیرهای ناپایدار و نامناسب نمی‌گردد. به عبارتی، هر چیز در جای خود معنا و درستی دارد و نباید از آنچه که برایش مقدر شده، خارج شود.
سروِ بلندِ بُستان، با این همه لطافت
هر روزش از گریبان، سر بَرنَکرد ماهی
هوش مصنوعی: سرو بلند و زیبا در باغ، با این همه لطافت و ظرافت، هر روز از درون خود نوری نمی‌افشاند.
گر من سخن نگویم، در حسنِ اعتدالت
بالات خود بگوید، زین راست‌تر گواهی
هوش مصنوعی: اگر من چیزی نگویم، در زیبایی اعتدالت خود، دیگران خواهند گفت و این بهترین گواهی است.
روزی چو پادشاهان، خواهم که برنشینی
تا بشنوی ز هر سو، فریادِ دادخواهی
هوش مصنوعی: روزی به مانند پادشاهان، آرزو دارم که بر تخت سرفراز بنشینم تا از هر گوشه بشنوم که مردم برای حق و عدالت فریاد می‌زنند.
با لشکرت چه حاجت، رفتن به جنگِ دشمن؟
تو خود به چشم و ابرو، بر هم زنی سپاهی
هوش مصنوعی: با داشتن زیبایی و جذبه‌ات، نیازی به لشکر برای جنگیدن با دشمنان نیست. با یک نگاه و ابرویت می‌توانی لشکری بزرگ را به حرکت درآوری.
خیلی نیازمندان، بر راهت ایستاده
گر می‌کنی به رحمت، در کُشتگان نگاهی
هوش مصنوعی: بسیاری از نیازمندان در طول مسیر تو ایستاده‌اند. اگر به آنها رحم کنی و نگاهی به کشته‌شدگان بیندازی، می‌توانی به آنها کمک کنی.
ایمن مَشو که روی‌ات، آیینه‌ای‌ست روشن
تا کی چُنین بماند، وز هر کناره آهی؟
هوش مصنوعی: بی‌خیال نباش که چهره‌ات مانند آیینه‌ای پرتاب‌کننده نور است، اما نگران باش که این حالت چه زمانی دوام خواهد داشت و از هر گوشه‌ای صدای آهی به گوش می‌رسد.
گویی چه جرم دیدی، تا دشمنم گرفتی؟
خود را نمی‌شناسم، جز دوستی گناهی
هوش مصنوعی: چرا به من ستم می‌کنی و با من دشمنی می‌کنی؟ من هیچ کار بدی نکرده‌ام و تنها چیزی که دارم، دوستی است.
ای ماهِ سرو قامت! شکرانهٔ سلامت
از حالِ زیردستان، می‌پرس گاه گاهی
هوش مصنوعی: ای ماه زیبا و بلندقد، هر از گاهی حال زیردستانت را بپرس و شکرگزار سلامتی‌ات باش.
شیری در این قَضیَّت، کهتر شده ز موری
کوهی در این ترازو، کم‌تر شده ز کاهی
هوش مصنوعی: در این شرایط، قدرت و بزرگی یک شیر به اندازه‌ای کم شده که مانند یک مور نسبت به کوهی در ترازوی مقایسه قرار گرفته است و این نشان‌دهنده‌ی کاهش اهمیت و جایگاه اوست.
ترسم چو بازگردی از دست رفته باشم
وز رُستَنی نبینی، بر گورِ من گیاهی
هوش مصنوعی: می‌ترسم زمانی که به سوی من برگردی، دیگر نتوانم برگردم و از من هیچ نشانی نمانده باشد، به طوری که حتی روی قبرم نیز گیاهی دیده نشود.
سعدی به هر چه آید، گردن بنه که شاید
پیشِ که داد خواهی، از دستِ پادشاهی؟
هوش مصنوعی: سعدی می‌فرماید به هر چیزی که به تو می‌رسد، تسلیم شو و آن را بپذیر؛ زیرا چه بسا زمانی به درگاه یکی از بزرگانی بروی و از او کمک یا نیکی بخواهی؛ بنابراین بهتر است با توجه به جوی که داری، خود را آماده و راضی نگه‌داری.

خوانش ها

غزل ۶۳۶ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۶۳۶ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۶۳۶ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۶۳۶ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۶۳۶ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب

حاشیه ها

واژه اول مصرع ششم :کلمه خیلی باید با کلمه خیل جایگزین شود.
---
پاسخ: با تشکر، متن مطابق تصحیح فروغی است و در این تصحیح «خیلی» آمده است.

1389/12/03 18:03
اکبر خدابخش جلفائی

با تشکر از پاسخی که روی حاشیه اینجانب نگاشته اید، لازم است به استحضار برسانم که جناب فروغی توجه نفرموده اند که در این بخش از شعر باید یک اسم به کار برده شود و نه یک صفت. دلیل دیگر اینجانب وزن شعر است که با کلمه خیل سازگاری بیشتری دارد. بعلاوه، لازم به توضیح می دانم که همانگونه که از معنی شعر می توان استباط نمود، مراد شاعراز این واژه جمع کثیری از نیازمندان است که در راه مخاطب شاعر نشسته و منتظر دیدن اویند، و این معنی با کلمه خیل بهتر رسانده می شود.

1389/12/03 20:03

@اکبر خدابخش جلفائی:
به نظر من «خیلی» در اینجا یک کلمه نیست و یای آن مجزاست (یک خیل، جمعیتی)، این اتفاقاً با توجه به آن که مبالغۀ بیشتری از «خیلِ» دارد به نظر من، به کلام سعدی نزدیکتر است.

1391/03/24 12:05
آذرین

باسلام ، اتفاقاً به نظر بنده مرقومه آقای حمید رضا نمی تواند صحیح باشد چون جاییکه خیل با(ی) آمده باشد دیگر نیاز به (ان)نیازمندان نیست پس این (ی) در آخر واژه خیل نامانوس است.باتشکر

1391/09/24 23:11

آقای خدابخشی درست گفته اند.

1391/10/19 12:01

دوستان عزیز توجه داشته باشید که با چنین مواردی نباید بر اساس سلیقه رفتار کرد هنگام تصحیح یک اثر ادبی مصحح عوامل زیادی را در آن دخیل می کند که از جمله ی آن ها زبان روزگار شاعر، کثرت در نسخه های پیشین و ... است که از استادی همچون فروغی نادیده گرفتن این عوامل بعید است.

1392/02/13 01:05
منوچهر

مصرع
بالات خود بگوید زین راستر گواهی
جایی خوانده ام
بالای تو بگوید زین بیشتر گواهی

1392/11/15 22:02
محمد اشرفی

به نظر بنده آقای خدابخش درست فرمو ده اند و وزن شعر با خیل درستتر میباشد.

1394/06/29 07:08
کرم قلاوند

با سپاس از دوستان
به نظر من «خیل» درست تر است ، چراکه خیل نسبت به خیلی نامحدود تر است و بر تعداد بیشتری دلالت می کند اما خیلی بر مقدار زیادی از یک عده دلالت دارد . گذشته از اینکه موسیقی دینامکی شعر با خیل روان تر است و تزلزلی در آن پدید نمی آید. البته فقط نظر من است

1394/06/15 17:09
سیامک

از نظر من "خیلی" درست تر است و با فضای شعر نیز بیشتر سازگاری دارد. اگر گفته شود "خیل نیازمندان" تاکید جمله به عمل نیازمندان معطوف میشود. یعنی: خیل نیازمندان (شناس) چه کار میکند؟ بر راهت ایستاده. در صورتی که اگر گفته شود "خیلی نیازمندان" تاکید روی "تو" و راه تو" قرار میگیرد. یعنی در راهت چه اتفاقی میافتد؟ خیلی نیازمندان (ناشناس) ایستاده. از این جهت به نظر من در حالت دوم مراد شاعر که توصیف "راهت" است، بهتر دیده میشود.

1394/06/15 18:09
دکتر ترابی

به گمان این کمترین نیز خیل نیازمندان درست و هم سعدیانه تر است.
خیلی اگر قید مقدار باشد میبایست به جای نیاز مندان مفرد آن نیازمندمی آمد و اگر یای وحدت شمار
نیازمندان ، عاشقان را کم مینمایاند که از اغراق
شاعرانه به دور است ( گذشته از مشکل دستوری
فعل وصفی ایستاده و کمبود حرف اضافه)

آقای حمید رضا درستتر فرمودند:
ی در واقع یای نسبی است و حکایت از همان کلمه خیل دارد و مترادف جمله ی "خیل" ی از نیازمندان میباشد

1395/03/11 08:06
حسین انجو

کلمه خیل بجای خیلی صحیحتر است.

1395/03/11 08:06
حسین انجو

کلمه خیل صحیح تر میباشد.

1395/09/09 12:12
مینا مرادی

درود.
بیت یکی مانده به آخر، مصرع دوم:
همانطور که در ایام حیات، وجود ضعیف من به دور از تو میل رویش، باروری و شکوفایی نداشت...در ممات نیز این قاعده بر قرار است تا آنجا که علف هم بر خاک مزارم نخواهد رویید.

1396/01/12 18:04
مندنی

مصرع آخر یک چیزی کم دارد.

1396/02/21 22:04
مانا

باسلام، کاملامشهود است «خیل» باید جایگزین «خیلی» شود. و باعث توازن وزن آن است.

1396/02/22 07:04
رامین علایی

با سلام، نظر سیامک را بسیار موشکافانه یافتم، به نظر من ایشان نشانه های ارتباط عمودی و افقی معنایی در غزل را بسیار زیبا پایش نموده اند. خیلی دلالت معنایی مناسبترین را دارد.

1396/02/22 08:04
مهناز ، س

خیلی نیازمندان = یک خیل از نیازمندان
به مانای یک عده از نیازمندان
با نظر گرامی ، حمید رضا موافقم

1396/02/22 14:04
nabavar

آقای رامین علایی
این چگونه ادبیاتی ست ؟
میشه کسی این جمله ها را برای من توضیح بده
”نشانه های ارتباط عمودی و افقی معنایی در غزل را بسیار زیبا پایش نموده اند“.
یا
”خیلی دلالت معنایی مناسبترین را دارد“.
سپاسگزار میشم

1396/02/24 15:04
فرهاد

اگر از نشانه های نگارشی استفاده شود منظور شاعر بهتر شناخته خواهد شد.
به نظر نیازمندان توصیف خیلی است و قبل و بعد از نیازمندان باید از خط فاصله استفاده شود.
خیلی-نیازمندان- بر راهت ایستاده

1396/03/28 22:05
فرشید فلاحی

سلام ودروووود در نسخه مرحوم فروغی خیلی.... درج شده که به نظر حقیر درست تر می نماید ایهام در این کلمه باعث زیبایی آن شده است
خیلی هم می تواند سپاهی از محتاجان باشد
وهم محتاجانِ بسیاری....

1396/03/19 13:06
فرخ مردان

تصحیح ادبی با رأی گیری عمومی فرق داره! به کامنت آقا/خانم م.س. توجه بفرمائید.

1397/02/18 10:05
رامین پاپی

ترسم چو باز گردی ، از دست رفته باشم
بسیار بسیار زیبا

1398/10/25 13:12
پژمان کیهان فر

خیل اشتباه است، خیلی به معنای زیاد و بسیار نیست، بلکه به معنای عده ای و یا گروهی است. ی آخر برای کوچک شمردن این خیل یا گروه در برابر معشوق آورده شده است ، به عبارتی می شود خیلی از نیازمندان و برای حفظ وزن و آهنگ شعر بایستی پس از گفتن خیلی، کمی مکث کرد

...سلام دوستان
درباره مصرع...خیلی نیازمندان...
در اینجا سعدی قید مقدار را با نقش نحوی
اسم یا همان اسم سازی nominalization با تکیه ( عنصر نوایی) بر هجای دوم خی لیَ
بکار گرفته است یعنی خیلی قید مقدار برای نیازمندان نیست با این مفهومی:
تو خیلی هستی...خیلی با مکث،
خیلی ،و نیازمندان در صف...

... بواقع همین خیلی با آن توضیح خود دارای ایهام
بسیار زیبایی ست:
تو خیلی هستی و بزرگمنش و دست و دل باز
تو لشگری هستی به تنهایی ...که در مصرع دوم آنرا
پوشش می دهد

1399/09/29 15:11
محسن

سلام
به نظر بنده کلمه "خیل" به خودی خود دلالت بر جمعی دارد و با "نیازمندان" نباید مشکلی ایجاد کند.
پس به نظر اینجانب "خیلی"(به معنای یک خیل) مناسب تر مینماید.
و اینکه به نظر دوستان مخالف،برای "نیازمندان" باید از "خیل های" استفاده کرد؟

به عقیده بنده خیل به زبان سعدی نزدیکتر است

1401/03/08 18:06
محمدرضا دوراندیش

امکانش هست بزرگواری بیت دوم را به زبان ساده توضیح بدهد

1401/03/09 07:06
همیرضا

مضمون بیت دوم به بیت اول ربط دارد.

در بیت اول منظور و معشوق را به ماه (چهره) و سرو (خوش‌قامتی) تشبیه کرده، منتهی تبصره آورده که این انگار ماه است اما ماه که کلاه سرش نمی‌گذارد و همینطور این انگار سرو است اما سرو که راه نمی‌رود.

بیت دوم او را بهتر از جمع سرو و ماه می‌داند. می‌گوید سرو بلند بوستان با وجود زیبایی و رعناییش این نیست که هر روز از گریبانش ماهی بلند شود در حالی که محبوب او چنین ویژگی‌هایی دارد.

1402/06/20 02:09
بردیا

این شعر بمبه بمببب

1402/06/20 02:09
بردیا

گویی چه جرم دیدی تا دشمنم گرفتی

خود را نمی‌شناسم جز دوستی گناهی!!

به به

1402/09/23 11:11
همیرضا

به نظر می‌رسد مصرع اوَل این بیت درمصرع اوّل این بیت حافظ تأثیرگذار بوده است:

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵ » ای صاحب کرامت شکرانهٔ سلامت ...

به نقل شرح صوتی دکتر محمدرضا ضیاء بر غزل حافظ

1403/08/17 15:11
جلال ارغوانی

در انجمن چو خوانند اشعار ناب سعدی

بر خوبی کلامش جمله دهند گواهی