گنجور

غزل شمارهٔ ۶۳۲

سروِ سیمینا به صحرا می‌روی
نیک بدعهدی که بی ما می‌روی
کس بدین شوخی و رعنایی نرفت
خود چنینی؟ یا به عمدا می‌روی؟
رویْ پنهان دارد از مردم پری
تو پری‌روی آشکارا می‌روی
گر تماشا می‌کنی در خود نگر
یا به خوش‌تر زین تماشا می‌روی
می‌نوازی بنده را؟ یا می‌کشی؟
می‌نشینی یک نفس؟ یا می‌روی؟
اندرونم با تو می‌آید ولیک
خائفم گر دستِ غوغا می‌روی
ما خود اندر قید فرمان توایم
تا کجا دیگر به یغما می‌روی
جان نخواهد بردن از تو هیچ دل
شهر بگرفتی به صحرا می‌روی
گر قدم بر چشم من خواهی نهاد
دیده بر ره می‌نهم تا می‌روی
ما به دشنام از تو راضی گشته‌ایم
وز دعای ما به سودا می‌روی
گرچه آرام از دل ما می‌رود
همچنین می‌رو که زیبا می‌روی
دیدهٔ سعدی و دل همراه توست
تا نپنداری که تنها می‌روی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سروِ سیمینا به صحرا می‌روی
نیک بدعهدی که بی ما می‌روی
هوش مصنوعی: ای درخت زیبا و خوش‌نما، به دشت می‌روی. تو را به خاطر بی‌وفایی‌ات سرزنش می‌کنم که بدون ما در حال رفتن هستی.
کس بدین شوخی و رعنایی نرفت
خود چنینی؟ یا به عمدا می‌روی؟
هوش مصنوعی: هیچ‌کس با این زیبایی و جذابیت به اینجا نیامده است؛ آیا تو به‌طور عمدی در این مسیر قدم نهاده‌ای؟
رویْ پنهان دارد از مردم پری
تو پری‌روی آشکارا می‌روی
هوش مصنوعی: تو چهره‌ای زیبا و دلربا داری که از نگاه مردم پنهان است، در حالی که خودت با اعتماد به نفس و آشکارا در میان آنها قدم می‌زنی.
گر تماشا می‌کنی در خود نگر
یا به خوش‌تر زین تماشا می‌روی
هوش مصنوعی: اگر به تماشا و دیدن مشغول هستی، بهتر است به درون خودت نگاه کنی یا به چیزی زیباتر از این تماشا بروی.
می‌نوازی بنده را؟ یا می‌کشی؟
می‌نشینی یک نفس؟ یا می‌روی؟
هوش مصنوعی: ای محبوب، تو یا به من محبت می‌کنی و مرحمتی، یا با رفتنت دل من را می‌شکنى. یا برای زنده نگه داشتنم در کنارم می‌مانی، یا برای همیشه از من دور می‌شوی.
اندرونم با تو می‌آید ولیک
خائفم گر دستِ غوغا می‌روی
گوگل: اصطلاح "دست غوغا رفتن" در فارسی به معنای ایجاد آشوب، بلوا، هیاهو یا فتنه کردن است. همچنین می‌تواند به معنای تحریک و برانگیختن مردم برای ایجاد درگیری یا آشوب باشد.بنابراین، "دست غوغا رفتن" به طور کلی به معنای ایجاد یک وضعیت پر سر و صدا و آشفته است که معمولاً با مخالفت و درگیری همراه است.به عبارت دیگر، این اصطلاح به اقدامی اشاره دارد که باعث برهم خوردن نظم و آرامش و ایجاد هرج و مرج می‌شود.
ما خود اندر قید فرمان توایم
تا کجا دیگر به یغما می‌روی
هوش مصنوعی: ما خود تحت تأثیر فرمان تو هستیم، پس تا کی می‌خواهی به جایی بروی و ما را رها کنی؟
جان نخواهد بردن از تو هیچ دل
شهر بگرفتی به صحرا می‌روی
هوش مصنوعی: دل‌ها نمی‌توانند از تو دل بکنند و هیچ کس نمی‌تواند از تو دور شود، حتی اگر در دل شهر باشی و به سوی صحرا بروی.
گر قدم بر چشم من خواهی نهاد
دیده بر ره می‌نهم تا می‌روی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی پا بر چشمان من بگذاری، من چشمانم را به راهت می‌سپارم تا هر کجا که می‌روی.
ما به دشنام از تو راضی گشته‌ایم
وز دعای ما به سودا می‌روی
هوش مصنوعی: ما از دشنام‌ها و ناسزاهایی که به ما می‌گویی دیگر ناراحت نیستیم و به دعای ما توجهی نمی‌کنی و همچنان به دنبال سودا و غم و اندوه خودت هستی.
گرچه آرام از دل ما می‌رود
همچنین می‌رو که زیبا می‌روی
هوش مصنوعی: هرچند که با آرامش از قلب ما دور می‌شوی، اما همچنان به همان زیبایی‌ای که می‌روی، می‌روی.
دیدهٔ سعدی و دل همراه توست
تا نپنداری که تنها می‌روی
هوش مصنوعی: چشمان سعدی و دلش همواره با توست تا فکر نکنی که راه را به تنهایی می‌پیمایی.

خوانش ها

غزل ۶۳۲ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۶۳۲ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۶۳۲ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۶۳۲ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۶۳۲ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب

حاشیه ها

1391/11/28 10:01
کیانوش پدرود

یک بیت بسیار زیبا از این شعر جا افتاده است:
ای تماشاگاه عالم روی تو
تو کجا بهر تماشا می روی؟

1395/05/05 23:08
علی صداقت

دوستان این غزل رو با صدای استاد بی همتای آواز شجریان در آلبوم نوبت عاشقی بشنوید و در معنای بلند آن مستغرغ شوید.

1395/05/07 15:08
گمنام

علی آقا،
به چشم ، ما اما مستغرق خواهیم شد، شما خود دانید!!

1395/05/15 12:08
مهناز ، س

درود بر شما
درست می فرمائید جناب استاد گوهری
اما ، اما کمی دقت نیز از اشتباه جلوگیری می کند ، اینجا هم کم از دانشگاه نیست
مانا باشید

1395/06/08 21:09
علی صداقت

دوست گمنامی بر من خورده گرفت که مستغرغ نه مستغرق درست گفت ولی بالله خود نیک شاهدی است بر این که در خمار این دو مست، سعدی و شجریان، الفبا که سهل است خود نیز فراموش می شوم.

1395/09/09 12:12
مرادی

احسنت بر جناب صداقت!
چه پاسخ نغز و دلکشی!
باورکنید من تا قبل از خواندن نظر سایر دوستان اصلا متوجه این اشتباه تایپی نشدم...
در خمار این سه مست!

1396/08/15 00:11
بابک ۲۵۰

"سودا" معانی متعددی دارد، در بیت دهم به معنی "ملالت و دلگیری" است.

1396/10/09 22:01
نادر..

گر چه آرام از دل ما می‌رود
همچنین می‌رو که زیبا می‌روی...

1396/11/02 19:02

در نسخه چاپی تصحیح فروغی جلوی مصرع دوم بیت ششم در پرانتز علامت سؤال گذاشته شده:
خائفم گر دست غوغا می‌روی (؟)
که به این معناست که مصرع را بی‌معنی یا مغلوط دانسته (عبارت دست غوغا رفتن احتمالا).

غزل سعدی روان تر از آب و شیرین تر از عسل است. فقط باید خواند و لذت برد
گر قدم بر چشم من خواهی نهاد
دیده بر ره می‌نهم تا می‌روی
سعدی بزرگ، در این بیت به زیرکی تمام یک ایهام را جا سازی کرده است
دیده بر ره نهادن به یک معنا چشم به راه شدن و راه را پاییدن و ادامه مسیر شخص را نگاه کردن است به این معنا این شکلی می شود:
اگر افتخار بدهی و بر چشم من پا نهی، من هنگام رفتن تو راه را نگاه می کنم و منتظر می مانم که این افتخار نصیبم شود
اما در معنای دوم و دقیق ، دیده بر ره نهادن یعنی راه را با چشم، فرش کردن
اگر افتخار بدهی و بر چشم من پا نهی، من هنگام رفتن تو چشمم را در مسیر رفتن تو قرار می دهم و راه را با چشمم فرش می کنم تا پایت را بر روی آن بگذاری.
حافظ نیز تقریبا با همین مفهوم سخنی دارد ولی به جای چشم از رو استفاده کرده و این ایهام را ایشان نیز استفاده کرده است
رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد
صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد
وقتی غزل از خداوندگار سخن باشد و آواز از خداوندگار آواز، آن وقت شنیدنی تر می شود و حق دارد آقای صداقت که غرق زیبایی های غزل گردند و فارغ از خویشتن خویش

در اجرای نوبت عاشقی، استاد شجریان این بیت را هم می خوانند:
ای تماشاگاه عالم روی تو
تو کجا بهر تماشا می روی؟
قطعا ایشان از نسخه های معتبری استفاده می کنند و حس این بیت هم این قدر بالاست که به راحتی نمی شود حکم کرد که بیت معتبری نیست.
اگر به بیت بعد دقت کنیم:
گر تماشا می‌کنی در خود نگر
یا به خوشتر زین تماشا می‌روی
مشخص می شود که این بیت اخیر ادامه و مکمل بیتی قبلی است که در اینجا آورده نشده است.

1403/05/03 10:08
یوسف شیردلپور

چقدر خوش بحال ماشت که اینچنین شخصیت های متفاوتی ورها از قید و بند دنیایند مانند سعدی و حافظ ومولانا وعطارو از خواندن این مطالب وشعر وغزلیاتت سرمست می‌گردیم  تمام بیت به بیت این غزل نابن ولی بیت آخر آدمی تا اوج بی نهایییییییت عاشق وشیدایی می‌کند:  

دیده سعدی و دل همراه توست

تا نپنداری که تنها می‌روی

عاشق بهترین عنصر و عضوش را بدرقه معشوق کرده وای که بااجرای ماندگار دیده مشتاقان استادان محمد موسوی وخسرو آواز استاد شجریان صد چندان میشود روحشان شاد یادشان گرامی همه اهل هنر و خالقان هنر 💐💐❤️❤️❤️💞💞💯💯

1403/08/28 23:10
جلال ارغوانی

کس بدین خوبی وزیبایی نگفت

آبی اندر جان ودلها میروی