گنجور

غزل شمارهٔ ۶۲۹

گل است آن یا سمن یا ماه یا روی
شب است آن یا شبه یا مشک یا موی
لبت دانم که یاقوت است و تن سیم
نمی‌دانم دلت سنگ است یا روی
نپندارم که در بستان فردوس
بروید چون تو سروی بر لب جوی
چه شیرین لب سخنگویی که عاجز
فرو می‌ماند از وصفت سخنگوی
به بویی الغیاث از ما برآید
که ای باد از کجا آوردی این بوی
الا ای ترک آتشروی ساقی
به آب باده عقل از من فرو شوی
چه شهرآشوبی ای دلبند خودرای
چه بزم آرایی ای گلبرگ خودروی
چو در میدان عشق افتادی ای دل
بباید بودنت سرگشته چون گوی
دلا گر عاشقی می‌سوز و می‌ساز
تنا گر طالبی می‌پرس و می‌پوی
در این ره جان بده یا ترک ما گیر
بر این در سر بنه یا غیر ما جوی
بداندیشان ملامت می‌کنندم
که تا چند احتمال یار بدخوی
محال است این که ترک دوست هرگز
بگوید سعدی ای دشمن تو می‌گوی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گل است آن یا سمن یا ماه یا روی
شب است آن یا شبه یا مشک یا موی
هوش مصنوعی: این بیت توصیف زیبایی و جذابیت یک فرد است. شاعر به ویژگی‌های مختلف او اشاره می‌کند و او را به گل، سمن، ماه و شب تشبیه می‌کند. تمام این تشبیهات نشان‌دهنده جذابیت و زیبایی خاص این شخص هستند، به‌طوری‌که نمادهایی از زیبایی طبیعی و دل‌ربا را به ذهن می‌آورند.
لبت دانم که یاقوت است و تن سیم
نمی‌دانم دلت سنگ است یا روی
هوش مصنوعی: می‌دانم که لب‌هایت مانند یاقوت هستند و بدن تو مانند نقره می‌درخشد، اما قلبت را نمی‌شناسم؛ نمی‌دانم آیا دل‌ات مانند سنگ است یا چهره‌ات.
نپندارم که در بستان فردوس
بروید چون تو سروی بر لب جوی
هوش مصنوعی: من فکر نمی‌کنم که در باغ بهشت، هیچ‌کس بتواند مانند تو با زیبایی و شکوه در کنار آب قرار گیرد.
چه شیرین لب سخنگویی که عاجز
فرو می‌ماند از وصفت سخنگوی
هوش مصنوعی: چه زیباست لب‌های سخنگویی که حتی بهترین توصیف‌کنندگان نیز از بیان زیبایی‌هایش ناتوان می‌مانند.
به بویی الغیاث از ما برآید
که ای باد از کجا آوردی این بوی
هوش مصنوعی: بویی به مشام می‌رسد که نشان از کمک و نجات دارد و من از باد می‌پرسم که این خوشبو را از کجا آورده‌ای؟
الا ای ترک آتشروی ساقی
به آب باده عقل از من فرو شوی
هوش مصنوعی: ای ساقی زیبا با چهره‌ای چون آتش، به من آب باده بده و مرا از قید اندیشه و عقل برهان.
چه شهرآشوبی ای دلبند خودرای
چه بزم آرایی ای گلبرگ خودروی
هوش مصنوعی: عزیزم، تو چقدر شلوغ و بی‌قرار هستی! چقدر خوب می‌زنی در جشن و سرور، ای گل زیبا و با اراده.
چو در میدان عشق افتادی ای دل
بباید بودنت سرگشته چون گوی
هوش مصنوعی: وقتی در میدان عشق قرار گرفتی، باید مانند یک گوی سرگردان و حیران باشی.
دلا گر عاشقی می‌سوز و می‌ساز
تنا گر طالبی می‌پرس و می‌پوی
هوش مصنوعی: ای دل، اگر عاشق هستی، باید با تمام وجود بسوزی و بسازی. اگر خواهان چیز ارزشمندی هستی، باید بپرسی و جستجو کنی.
در این ره جان بده یا ترک ما گیر
بر این در سر بنه یا غیر ما جوی
هوش مصنوعی: در این راه یا جانت را فدای ما کن یا به ما وابسته شو. بر این در بایست یا به دنبال چیز دیگر نرو.
بداندیشان ملامت می‌کنندم
که تا چند احتمال یار بدخوی
هوش مصنوعی: من از افرادی که بداندیش هستند، انتقاد می‌کنم که چرا تا این حد باید به احتمال داشتن یک شریک بدخلق ادامه داد.
محال است این که ترک دوست هرگز
بگوید سعدی ای دشمن تو می‌گوی
هوش مصنوعی: غیر ممکن است که کسی که دوستش را ترک کرده، بگوید ای سعدی، من دشمن تو هستم.

خوانش ها

غزل ۶۲۹ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۶۲۹ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۶۲۹ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۶۲۹ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۶۲۹ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب

حاشیه ها

1387/09/12 17:12
مژده

چه شهرآشوبی ای دلبند خودرای
به
چه شهرآشوبی ای دلبند مقبول
(هرچند شاید اولی بهتر باشد)
بعلاوه این بیت را نیافتم:
لبت دانم که یاقوتست و تن سیم
نمی‌دانم دلت سنگست یا روی
---
پاسخ: مطابق ترجیح شما تغییری اعمال نشد. احتمالاً مشکل از تفاوت نقل نسخه‏هاست.

1387/09/12 17:12
مژده

شبست آن یا شبه یا مشک یا بوی
به احتمال اقوی:
شبست آن یا شبه یا مشک یا موی
شب و شبه (شبق) قطعا صفت موی است و نه بوی
همچنین مشک نیز، سیه فام باشد (صرفنظر سایر رنگها)،علاوه بر معطر بودن
---
پاسخ: مطابق نظر شما تصحیح شد. ضمن آن که دلیل دیگر برای درستی نظر شما آن است که در یکی دیگر از ابیات از «بوی» در محل قافیه استفاده شده در حالی که «موی» هیچ جا نیامده.

1387/10/28 16:12
مژده

بلی ...من هم می خواستم به تکرار بوی اشاره کنم، که شما خود متوجه شدید..
ممنون...به نظر من این مهمترین تصحیح از این دوره بود..

1393/05/22 09:08
عباس مشرف رضوی

نمی دانم دلت سنگست یا روی:
یعنی:
نمی دانم دلت یا رویت، سنگ است (نه چندان معنی دار؛ چون صفت روی - چهره - سنگ نیست)
یا
نمی دانم دلت سنگ است یا (فلز) روی [ همانطورکه جای دیگر فرموده است: ترک من گفت و بترکش نتوانم که بگویم - چه کنم چون دل او نیست دلی ز آهن و رویم]
درهرصورت، این ایهام و دوگانگی در طرز خواندن مصرع جالب است.

1396/11/27 23:01
مینا مرادی

"محال است این که ترک دوست هرگز
بگوید سعدی ای دشمن تو می‌گوی"
از آن جایی که سعدی مردِ ترکِ عشق و معشوق(ه)نیست دشمنان یا همان رقیبانش را که او را دعوت به ترک دوست کرده اند، موظف به انجام دستور خودشان می کند.
هر چه رقیب کمتر احتمال وصل بیشتر!

1396/11/02 14:02

مصرع دوم در نسخه چاپی تصحیح فروغی به این شکل آمده:
«شب است آن یا شبه یا مشک یا بوی»

1398/01/10 18:04
مسیح غلامرضایی

گل است این یا سمن یا ماه یا روی
شب است آن یا شبه یا مشک یا بوی
چه تجاهل زیبایی در این بیت کرده شیخ اجل سعدی شیرازی

1403/10/31 18:12
جلال ارغوانی

گل است گفتار سعدی وین عجب نیست

که گوید  وصف آن گل روی گل بوی