گنجور

غزل شمارهٔ ۶۱۱

بهار آمد که هر ساعت رود خاطر به بستانی
به غلغل در سماع آیند هر مرغی به دستانی
دم عیسیست پنداری نسیم باد نوروزی
که خاک مرده باز آید در او روحی و ریحانی
به جولان و خرامیدن در آمد سرو بستانی
تو نیز ای سرو روحانی بکن یک بار جولانی
به هر کویی پری رویی به چوگان می‌زند گویی
تو خود گوی زنخ داری بساز از زلف چوگانی
به چندین حیلت و حکمت که گوی از همگنان بردم
به چوگانم نمی‌افتد چنین گوی زنخدانی
بیار ای باغبان سروی به بالای دلارامم
که باری من ندیدستم چنین گل در گلستانی
تو آهو چشم نگذاری مرا از دست تا آن گه
که همچون آهو از دستت نهم سر در بیابانی
کمال حسن رویت را صفت کردن نمی‌دانم
که حیران باز می‌مانم چه داند گفت حیرانی
وصال توست اگر دل را مرادی هست و مطلوبی
کنار توست اگر غم را کناری هست و پایانی
طبیب از من به جان آمد که سعدی قصه کوته کن
که دردت را نمی‌دانم برون از صبر درمانی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بهار آمد که هر ساعت رود خاطر به بستانی
به غلغل در سماع آیند هر مرغی به دستانی
هوش مصنوعی: بهار فرا رسیده و این فصل زیبا باعث می‌شود که هر لحظه دل آدمی به باغی شاداب پرواز کند. در این زمان، هر پرنده‌ای با نوای دلنوازش به رقص و آواز می‌پردازد.
دم عیسیست پنداری نسیم باد نوروزی
که خاک مرده باز آید در او روحی و ریحانی
هوش مصنوعی: گویی نسیم خوش نوروزی به دم عیسی دمیده شده است که باعث می‌شود خاک مرده جان دوباره بگیرد و زندگی و عطر تازه‌ای به خود بگیرد.
به جولان و خرامیدن در آمد سرو بستانی
تو نیز ای سرو روحانی بکن یک بار جولانی
هوش مصنوعی: سرو زیبای باغ به رقص و تماشای خود پرداخته است. تو هم ای سرو روحانی، یک بار به خودت اجازه بده که در این فرایند رقص و جلوه‌گری شرکت کنی.
به هر کویی پری رویی به چوگان می‌زند گویی
تو خود گوی زنخ داری بساز از زلف چوگانی
هوش مصنوعی: در هر کوچه و خیابانی، دختری زیبا مانند پری به بازی چوگان مشغول است، گویی تو هم مانند او زیبایی خاصی داری که می‌توانی با زلف‌های خود چوگان بسازی.
به چندین حیلت و حکمت که گوی از همگنان بردم
به چوگانم نمی‌افتد چنین گوی زنخدانی
هوش مصنوعی: با ترفندها و هوش زیادی که دارم، هرگز نمی‌توانم مانند این دختر زیبا و پرجذبه، برنده شوم.
بیار ای باغبان سروی به بالای دلارامم
که باری من ندیدستم چنین گل در گلستانی
هوش مصنوعی: ای باغبان، سروی زیبا و دل‌انگیز برای من بیاور، چون تا به حال چنین گلی در باغ ندیده‌ام.
تو آهو چشم نگذاری مرا از دست تا آن گه
که همچون آهو از دستت نهم سر در بیابانی
هوش مصنوعی: تو همچون آهویی هستی که نمی‌گذاری مرا از دست بگذاری. تا زمانی که من نیز مانند تو از دست تو فرار کنم و به بیابانی بروم.
کمال حسن رویت را صفت کردن نمی‌دانم
که حیران باز می‌مانم چه داند گفت حیرانی
هوش مصنوعی: من نمی‌دانم چگونه می‌توانم زیبایی تمام‌نشدنی چهره‌ات را توصیف کنم، زیرا وقتی به آن فکر می‌کنم، به شدت متحیر و سرگشته می‌شوم. کسی که در حیرت است، نمی‌تواند چیزی بگوید.
وصال توست اگر دل را مرادی هست و مطلوبی
کنار توست اگر غم را کناری هست و پایانی
هوش مصنوعی: اگر دل امیدی دارد، به وصال توست و اگر غمی در کار است، کنار تو به پایان می‌رسد.
طبیب از من به جان آمد که سعدی قصه کوته کن
که دردت را نمی‌دانم برون از صبر درمانی
هوش مصنوعی: پزشک از من به ستوه آمده که سعدی، داستان را کوتاه کن زیرا نمی‌دانم چگونه باید دردت را درمان کنم و به جز صبر، راه دیگری وجود ندارد.

خوانش ها

غزل ۶۱۱ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۶۱۱ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۶۱۱ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۶۱۱ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۶۱۱ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل شمارهٔ ۶۱۱ به خوانش سهیل قاسمی

حاشیه ها

1394/03/29 23:05
جی ۷

به هر کویی پری رویی به چوگان می‌زند گویی
تو خود گوی زنخ داری بساز از زلف چوگانی

1396/07/27 19:09
پسند

بیا دوم هزدو مصراع تلمیح دارند . مصراع دوم اشاره دارد به آیه ی فروحٌ و ریحانٌ و جنتُ نعیم سوره ی مبارک واقعه

1396/07/27 19:09
پسند

بیت دوم هزدو مصراع تلمیح دارند . مصراع دوم اشاره دارد به آیه ی فروحٌ و ریحانٌ و جنتُ نعیم سوره ی مبارک واقعه

1401/01/25 01:03
ارغوان

اجرای زیبایی از آقای حمیدرضا فرهنگ از این غزل زیبا در وبسایت آوای جاوید:

https://avayejavid.com/nowruz1401/

غزل شماره 611 سعدی - به مناسبت نوروز 1401

1403/10/03 00:01
جلال ارغوانی

به ملک شاعری سعدی شدی خاتم که میگویند

 

به هر کاری  بود آغاز  به اجبار است پایانی