اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تو کدامی و چه نامی که چنین خوب خرامی
خون عشاق حلال است زهی شوخ حرامی
هوش مصنوعی: تو کیستی و چه نامی که اینقدر به زیبایی حرکت میکنی؟ خون عاشقان حلال است، پس تو چه بازیگوش و سرکش هستی!
بیم آن است دمادم که چو پروانه بسوزم
از تغابن که تو چون شمع چرا شاهد عامی
هوش مصنوعی: نگرانم که همیشه مانند پروانه بسوزم، زیرا تو چون شمعی میدرخشی و من تنها ناظر این نور هستم.
فتنه انگیزی و خون ریزی و خلقی نگرانت
که چه شیرین حرکاتی و چه مطبوع کلامی
هوش مصنوعی: شما باعث ایجاد فتنه و خونریزی میشوید، اما خلق شما نگران است که حرکات شما چقدر شیرین و گفتارتان چقدر دلنشین است.
مگر از هیئت شیرین تو میرفت حدیثی
نیشکر گفت کمر بستهام اینک به غلامی
هوش مصنوعی: گویی از زیبایی و دلنشینی تو داستانهایی مثل حرفهای نیشکر به گوش میرسد. اکنون من با جان و دل آمادهام تا خدمتگزار تو باشم.
کافر ار قامت همچون بت سنگین تو بیند
بار دیگر نکند سجده بتهای رخامی
هوش مصنوعی: اگر کسی قامت سنگین و زیبای تو را ببیند، دیگر حاضر نخواهد بود که به بتهای بیجان و معمولی سجده کند.
بنشین یک نفس ای فتنه که برخاست قیامت
فتنه نادر بنشیند چو تو در حال قیامی
هوش مصنوعی: بنشین و آرام بگیر ای آشوب، چون قیامت و هیاهو برپا شده است. نادر هم که تو را میبیند، به حالتی مینشیند که در آن قیام و شورش وجود دارد.
بلعجب باشد از این خلق که رویت چو مه نو
مینمایند به انگشت و تو خود بدر تمامی
هوش مصنوعی: عجب است از این مردم که چهرهات را مانند ماه نو نشان میدهند و در عین حال تو خودت در تمامیت زیبایی.
کس نیارد که کند جور در اقبال اتابک
تو چنین سرکش و بیچاره کش از خیل کدامی
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند ظلمی به تو بکند، ای اتابک، در حالی که تو اینقدر بیتاب و درماندهای. این حال تو ناشی از کدام گروه است؟
آفت مجلس و میدان و هلاک زن و مردی
فتنه خانه و بازار و بلای در و بامی
هوش مصنوعی: فتنهای که در جامعه و زندگی افراد ایجاد میشود، موجب آشفته شدن مجلسها و میدانها میگردد و باعث ویرانی و مصیبت برای زن و مرد میشود. این بلایا بر خانه و بازار اثر میگذارند و مشکلات زیادی ایجاد میکنند.
در سر کار تو کردم دل و دین با همه دانش
مرغ زیرک به حقیقت منم امروز و تو دامی
هوش مصنوعی: من در عشق و دل با تو تمام وجودم را سپردم و در برابر تو از همه علم و دانشی که دارم، بیخبرم. امروز من به حقیقت خود رسیدهام و تو و دامی که برای من درست کردهای.
طاقتم نیست ز هر بیخبری سنگ ملامت
که تو در سینه سعدی چو چراغ از پس جامی
هوش مصنوعی: تحمل من از بیخبری و دشنامهایی که به من میزنند، بیشتر از این نیست که تو در دل سعدی مثل نوری که از پشت جام میتابد، روشن هستی.
حاشیه ها
1392/04/01 10:07
حمید کریلی
تصحیح مصرع نخست از بیت چهارم:
مگر از هیئت شیرین تو میرفت حدیثی
1392/04/01 10:07
حمید کریلی
تصحیح مصرع اول از بیت چهارم:
مگر از هیئت شیرین تو میرفت حدیثی
در سر کار تو کردم دل و دین با همه دانش
مرغ زیرک به حقیقت منم امروز و تو دامی
مرغ زیرک;شباویز که شبها به شکل وارونه با یک یا دو پا از درختان آویزان میشود و آوایی به مانند هوق هوق یا حق حق سر میدهد و به همین سبب مرغ حق گویند و در اینجا به معنی کسی است که همواره درستی و راستی را در برابر معشوق پیشه کرده است ولو اینکه همه چیز خود را از دست بدهد با پای خویش در دام افتاده باشد.
10 و 11
این مرغ پریشان شبانگاهان همواره تو را میخواند و در تو می آو یزد باشد که دریابی ای چراغ قلب شیشه ای من. امان از این همه سنگ
1403/10/06 09:01
جلال ارغوانی
سخن نیک چوگفتی تواز آن نیک صنم
سعدی اندر سخن نیک ببین؛ نیک، به نامی