گنجور

غزل شمارهٔ ۵۷۴

ما بی تو به دل بر نزدیم آب صبوری
چون سنگدلان دل بنهادیم به دوری
بعد از تو که در چشم من آید که به چشمم
گویی همه عالم ظلمات است و تو نوری
خلقی به تو مشتاق و جهانی به تو روشن
ما در تو گریزان و تو از خلق نفوری
جز خط دلاویز تو بر طرف بناگوش
سبزه نشنیدم که دمد بر گل سوری
در باغ رو ای سرو خرامان که خلایق
گویند مگر باغ بهشت است و تو حوری
روی تو نه روییست کز او صبر توان کرد
لیکن چه کنم گر نکنم صبر ضروری
سعدی به جفا دست امید از تو ندارد
هم جور تو بهتر که ز روی تو صبوری

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما بی تو به دل بر نزدیم آب صبوری
چون سنگدلان دل بنهادیم به دوری
هوش مصنوعی: ما بدون تو نتوانستیم صبر کنیم و مانند سنگ‌دل‌ها دل به دوری تو سپردیم.
بعد از تو که در چشم من آید که به چشمم
گویی همه عالم ظلمات است و تو نوری
هوش مصنوعی: وقتی تو در چشم من بیایی، گویی که همهٔ دنیا برایم تاریک است و تنها تو نوری هستی که در این تاریکی می‌درخشی.
خلقی به تو مشتاق و جهانی به تو روشن
ما در تو گریزان و تو از خلق نفوری
هوش مصنوعی: افرادی به تو علاقه‌مند و جهانی به نور تو و روشنایی تو نیازمندند، اما ما از تو فراری هستیم و تو نیز از انسان‌ها بیزاری داری.
جز خط دلاویز تو بر طرف بناگوش
سبزه نشنیدم که دمد بر گل سوری
هوش مصنوعی: جز زیبایی و جذابیت تو، چیزی را در کنار گل‌های سبز و صورتی نشنیدم.
در باغ رو ای سرو خرامان که خلایق
گویند مگر باغ بهشت است و تو حوری
هوش مصنوعی: ای سرو زیبا، به باغ بیا و با زیبایی‌های خود به حرکت بپرداز. مردم می‌گویند آیا این باغ بهشت نیست و آیا تو حوری نیستی؟
روی تو نه روییست کز او صبر توان کرد
لیکن چه کنم گر نکنم صبر ضروری
هوش مصنوعی: چهره تو به قدری زیباست که هیچ‌کس نمی‌تواند در برابر آن صبر کند، اما چه می‌توان کرد وقتی که صبر کردن ضروری است؟
سعدی به جفا دست امید از تو ندارد
هم جور تو بهتر که ز روی تو صبوری
هوش مصنوعی: سعدی می‌گوید که با مشکلات و سختی‌هایی که از طرف تو می‌رسد، دیگر نمی‌تواند به تو امیدوار باشد، و بهتر است که درد و رنج را تحمل کند تا اینکه به عشق تو دل ببندد.

خوانش ها

غزل ۵۷۴ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۵۷۴ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۵۷۴ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۵۷۴ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۵۷۴ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب

حاشیه ها

1396/03/15 20:06
فرخ مردان

ما بی تو به دل برنزدیم آب صبوری[اما]چون سنگ دلان دل بنهادیم (=تن داده ایم) به [این]دوری[از تو].

1402/10/20 23:01
بیتا صادقی

دل بر نزدن یعنی چه

1402/10/20 23:01
رضا از کرمان

سرکار خانم صادقی سلام 

  معنی این بیت به نقل از کتاب شرح غزلهای سعدی دکتر تورج عقدایی_دکتر محمدرضا برزگر خالقی ص ۱۱۸۳

تشبه:صبوری به آب(اضافه تشبیهی)

کنایه:سنگدلان(معشوقان سنگدل وبی رحم وجفاکار)

دل نهادن=تسلیم شدن ورضا دادن 

 معنی بیت :ما دور از تو دل را با آب شکیبایی خنک نکردیم ومثل آدم های سنگدل  دوری و جدایی را پذیرفتیم .

امیدوارم کمکی کرده باشم شاد باشی

1398/10/25 09:12
رضا

نَفور : رمنده ، گریزان،

1398/10/25 09:12
رضا

نَفور: رمنده ، گریزان

1399/03/25 15:05
فاطمه

مصراع دوم این بیت رو میشه معنی کنین:
خلقی به تو مشتاق و جهانی به تو روشن
ما از تو گریزان و تو از خلق نفوری

1401/08/08 19:11
مصطفی موسوی

در پاسخ به فاطمه:

شکل درست مصرع دوم "ما در تو گریزان و تو از خلق نفوری" بوده که معنی آن هم صحیح میشود. این شکل در تصویر آرشیوی همین صفحه در بالا "تصویر 708 از 822 کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز" وجود دارد. دلیل اختلاف با تصحیح مرحوم فروغی استفادهء استاد فروغی از نسخه های قدیمیتر بوده ولی باتوجه به معنی شعر ظاهرا در این یک مورد این نسخه قابل استناد است.

1403/10/07 00:01
جلال ارغوانی

سعدی ز سخن فصل بهاری تو به دنیا

سرمایه عشقی تو وسر فصل غروری