گنجور

غزل شمارهٔ ۵۷۰

هرگز نبود سرو به بالا که تو داری
یا مه به صفای رخ زیبا که تو داری
گر شمع نباشد شب دل‌سوختگان را
روشن کند این غره غرا که تو داری
حوران بهشتی که دل خلق ستانند
هرگز نستانند دل ما که تو داری
بسیار بود سرو روان و گل خندان
لیکن نه بدین صورت و بالا که تو داری
پیداست که سرپنجهٔ ما را چه بود زور
با ساعد سیمین توانا که تو داری
سِحر سخنم در همه آفاق ببردند
لیکن چه زند با ید بیضا که تو داری
امثال تو از صحبت ما ننگ ندارند
جای مگس است این همه حلوا که تو داری
این روی به صحرا کند آن میل به بُستان
من روی ندارم مگر آن جا که تو داری
سعدی تو نیآرامی و کوته نکنی دست
تا سر نرود در سر سودا که تو داری
تا میل نباشد به وصال از طرف دوست
سودی نکند حرص و تمنا که تو داری

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرگز نبود سرو به بالا که تو داری
یا مه به صفای رخ زیبا که تو داری
هوش مصنوعی: هرگز در دنیا سروی به زیبایی تو پیدا نمی‌شود و هیچ ماهی به روشنی چهره‌ات نمی‌رسد.
گر شمع نباشد شب دل‌سوختگان را
روشن کند این غره غرا که تو داری
هوش مصنوعی: اگر شمعی در شب وجود نداشته باشد، این جلوه‌گری و زیبایی توست که دل‌سوزی‌های شب را روشن می‌کند.
حوران بهشتی که دل خلق ستانند
هرگز نستانند دل ما که تو داری
هوش مصنوعی: بهشتیان زیبایی هستند که دل‌های مردم را می‌ربایند، اما هرگز نمی‌توانند دل ما را ببرند چون تو را داریم.
بسیار بود سرو روان و گل خندان
لیکن نه بدین صورت و بالا که تو داری
هوش مصنوعی: بسیاری از درختان سرو باطراوت و گل‌های شاداب وجود دارند، اما نه به زیبایی و قد و قامت تو.
پیداست که سرپنجهٔ ما را چه بود زور
با ساعد سیمین توانا که تو داری
هوش مصنوعی: واضح است که قدرت و توانایی دست ما هرگز با نیروی ساعد نیرومند و توانای تو قابل مقایسه نیست.
سِحر سخنم در همه آفاق ببردند
لیکن چه زند با ید بیضا که تو داری
هوش مصنوعی: سخن شیرین من در تمام دنیا منتشر شده است، اما چه کسی می‌تواند با قدرت شگفت‌انگیزی که تو داری، مقابله کند؟
امثال تو از صحبت ما ننگ ندارند
جای مگس است این همه حلوا که تو داری
هوش مصنوعی: افرادی مثل تو از حرف‌های ما شرمنده نمی‌شوند؛ این همه شیرینی که تو داری، در شأن مگس است.
این روی به صحرا کند آن میل به بُستان
من روی ندارم مگر آن جا که تو داری
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که من به دشت و بیابان می‌روم، اما می‌دانم که تو به باغ و گلستان تمایل داری. من تنها در جایی که تو حضور داری، احساس خوبی دارم و خواهان بودن در آن مکان هستم.
سعدی تو نیآرامی و کوته نکنی دست
تا سر نرود در سر سودا که تو داری
هوش مصنوعی: سعدی، تو درنگ نکن و دست از کوشش برندار، تا زمانی که این فکر و آرزو که در سر داری، فراموش نشود.
تا میل نباشد به وصال از طرف دوست
سودی نکند حرص و تمنا که تو داری
هوش مصنوعی: تا زمانی که تمایل و میل به وصال از سوی دوست نباشد، تلاش و خواسته‌های تو برای رسیدن به آن نتیجه‌ای نخواهد داشت.

خوانش ها

غزل ۵۷۰ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۵۷۰ به خوانش سید علی علوی
غزل شمارهٔ ۵۷۰ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۵۷۰ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۵۷۰ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۵۷۰ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب

حاشیه ها

1393/11/31 14:01
فهیم

آیا مصرع اول بیت سوم ستادند درسته یا ستانند؟اینجا شما ستادند رو برام معنی کنید لطفا

1394/04/26 01:06
عماد

همین ستادند از فعل ستدن به معنی گرفتن
داد و ستد

1395/05/24 16:07
مریم السادات

سلام
روشن کند این غره غرا که تو داری
یک دونه را به نظرم کم داره تا وزنش درست بشه

1403/10/07 01:01
جلال ارغوانی

سعدی تو بکن تازه هوای دل مردم 

ازاین سخن تازه وشیوا که تو داری