غزل شمارهٔ ۵۶۷
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۵۶۷ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۵۶۷ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۵۶۷ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۵۶۷ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۵۶۷ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل شمارهٔ ۵۶۷ به خوانش سهیل قاسمی
غزل شمارهٔ ۵۶۷ به خوانش شبنم مرزیجرانی
حاشیه ها
ترا چه غم که یکی در غمت نگیرد خواب
تو پادشاه کجا یاد پاسبان آری
معنی بیت کس از کناری در روی تو نگه نکند
که عاقبت به شوخیش در
یعنی چی؟ کسی می داند؟ ممنون
جلال گرامی
کس از کناری در روی تو نگه نکند
که عاقبت نه به شوخیش در میان آری
اغلب اشعار عاشقانه ی سعدی در مدح نگار زمینی ست
از جمله همین غزل
به زبان خودمانی درین بیت می گوید : کسی نیست که حتی سرسری به تو نگاه کند و جمال و زیبایی تو اورا گرفتار نکند
کنار و میان را مثل محیط و مرکز دایره می توان تصور کرد که هرکس در خط دایره به مرکز نگاه کند جذب می شود
در بیت قبل نیز خوش به تصویر می کشد
ز حسن روی تو بر دین خلق میترسم
که بدعتی که نبودست در جهان آری
شاد زی شاد
جناب جلال گرامی،
که عاقبت نه به شوخیش....
این نه در اینجا مهم است و شوخی را نفی می کند، یعنی که:
هر کسی که از کناری در روی تو نگاه بکند، تو نه که به شوخی او را در میان (جمع) آوری ( و خود اشاره به مسخره و مضحکه آن شخص دارد)
بلکه،
او را بر عکس شوخی، مسخرگی، مضحکه قرار دادن... از روی صدق در میان (بغل) می گیری
ممنونم از شما خوبان. لطف کردید و استفاده کردم.
معنی بیت دوم رو ممنوم میشم اگر کسی میدونه ...
درود،
در بیت
کس از کناری در روی تو نگه نکند
که عاقبت ، نه به شوخیش ( به شوخی اش ) در میان آری.
میفرماید هر که از هر گوشه و کناری تو را ببیند
سرانجام ، با شوخی ( دلبری، طنازی ) خود، وی را به میان می آوری.
و،
در میان آوردن به گمانم به دام انداختن است
گمنام جان،
به گمانم که هر سه ما (شما و بنده و خانوم سمانه) به خطا رفته ایم که نگاه نکند را برابر نگاه بکند آورده ایم؟؟؟
و به نظر می آید که این یکی از شاه بیتهای سعدیست که آنرا چند گونه می توان تعبیر کرد.
یکی دیگر از این تعبیرات:
کنار به معنی گوشه است...
عاقبت نِه (ه ساکن و کشیده) به معنای نه در عاقبت یا پایان، که عکس آن... به شوخیش یعنی از بابت شوخی او یا از بابت بی پروایی، بی شرمی، بی حیایی، گستاخی او...
در میان آوردن یعنی مطرح کردن، مطرح ساختن در اینجا رسوا و انگشت نما کردن...
و دو دیگر اگر در میان آوردن برابر در میان گرفتن باشد یعنی در آغوش گرفتن، بغل کردن...
مصراع نخست:
کَس از کناری در روی تو نگه نکند
کَس گوشه چشمی به تو نیاندازد، یعنی به تو بی محلی و بی اعتنایی کند
مصراع دوم:
که عاقبت نِه به شوخیش در میان آری
1-که نه در عاقبت (زودتر از آن) از بابت این بی پروایی و گستاخی او را مطرح (رسوا، انگشت نما) می سازی...
2- که عاقبت نه از بابت گستاخی و بی شرمیش، (ولیکن) او را در آغوش می گیری...
در بیان نخست یعنی او را از بابت گستاخی اش رسوا می کنی...
و در دومی یعنی از گستاخیش می گذری و مورد لطف و عنایت و محبت خود قرار می دهی...
گمان نمی برم بابک جان،
به شوخیش در میان آوردن ، اورا با شوخی (دلبری) به میان آوردن است، به دام انداختن است
هرآن کس که به تو نگهی اندازد سرانجام شوخی و دلبری تو به دامش می افکند، مگر که چشم نظر بسته بدارد.
گمنام جان،
به شوخیش که یعنی شوخی او و نه شوخی تو... اگر که صحبت از شوخی تو بود آنگاه می باید به شوخیت را می آورد....
ضمن آنکه نگه نکند نگاه نکردن است و نه نگاه کردن...
از کناری به تو نگه نکند یعنی که گوشه چشمی بر تو نیاندازد، یا به عبارتی تو را ارزش ننهد که همین شوخی او یا گستاخی و بی شرمی "او" را می رساند.
مخلص همچنان بر آنچه که آوردم پایبندم...
بابک گرامی،
من دو نکته می بینم؛
نخست مانای شوخی است، که در این بیت به گمان من دلبری و طنازی است. ( ونه گستاخی و بی شرمی)
دو دیگر ضمیر ملکی " شین " است که اینجا به جای "او ، سوم کس" نشسته است.( ضمیر مفعولی)
به شوخیش = به شوخی او را
بر من ببخشایید، و پیوسته شاد و تندرست بوید.
کس از کناری در روی تو نگه نکند
که عاقبت نه به شوخیش در میان آری؟
این بیت در اصل به گونه تعجب و پرسش است:
کس از کناری در روی تو نگه نکند که عاقبت نه به شوخش در میان آری!؟
کسی خود را دور نگه دارد و تو را ننگرد که سرانجام مانند دیگران اسیر نگاه نشود!؟
و در بیت بعدی میگوید باز هم امکان ندارد که در نهان و خلوت شخص هم می تازی
دوستان
این همه نوشتید ، ولی یک نکته مرا معلوم نشد :
کس از کناریِ در ، روی تو نگه نکند
یا :
کس از کناری ، در روی تو نگه نکند
که دومی به نظر درست تر است
که با نظر سمانه خانم مطابقت دارد
ممنون
کس از کناری در روی تو ......
این بیت حکایت از کسانی دارد که زیرکانه و از زاویه ای که محبوب متوجه نشود نظاره گر محبوب میشوند چون میترسند که حب آنها برملا شده و رسوا شوند
کسی اگر از کناری در به تو نگاه کند و تو متوجه بشوی با شوخی و دلبری او را به سمت جمع می کشانی وچون همه میفهمند که او نظاره گر تو بوده ممکن است رسوا شود.احتمالآ نگاه کردن از کناری در یک جور دید زدن غیر عرف محسوب می شده است.
درود به دوستان اهل شعر
به نظر مصرعِ : کس از کناری در روی تو نگه نکند، جمله ی دعایی است به این معنا که خدا نکند که کسی تورا زیرچشمی(یا از گوشه ای) نگاه کنه، چرا که باعث رسوایی اش میشی
که عاقبت نه به شوخیش در میان آری
که سرانجام با طنازیت به دام میندازی اش
پاینده باشید
سعدی به لطف تو بیان عشق آسان شد
که لفظ عشق تو خوشتر اندر بیان آری