گنجور

غزل شمارهٔ ۵۶۵

من از تو روی نپیچم گرم بیازاری
که خوش بود ز عزیزان تحمل خواری
به هر سلاح که خون مرا بخواهی ریخت
حلال کردمت الا به تیغ بیزاری
تو در دل من از آن خوشتری و شیرین‌تر
که من ترش بنشینم ز تلخ گفتاری
اگر دعات ارادت بود و گر دشنام
بگوی از آن لب شیرین که شهد می‌باری
اگر به صید روی وحشی از تو نگریزد
که در کمند تو راحت بود گرفتاری
به انتظار عیادت که دوست می‌آید
خوش است بر دلِ رنجورِ عشق، بیماری
گرم تو زهر دهی چون عسل بیاشامم
به شرط آن که به دست رقیب نسپاری
تو می‌روی و مرا چشم و دل به جانب توست
ولی چه سود که جانب نگه نمی‌داری
گرت چو من غم عشقی زمانه پیش آرد
دگر غم همه عالم به هیچ نشماری
درازنای شب از چشم دردمندان پرس
که هر چه پیش تو سهل است سهل پنداری
حکایت من و مجنون به یکدگر ماند
نیافتیم و بمردیم در طلبکاری
بنال سعدی اگر چاره وصالت نیست
که نیست چاره بیچارگان به جز زاری

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من از تو روی نپیچم گرم بیازاری
که خوش بود ز عزیزان تحمل خواری
هوش مصنوعی: اگر تو بخواهی که من را آزار بدهی، من از تو روی نمی‌گردانم؛ زیرا تحمل سختی از عزیزان برایم خوشایندتر است.
به هر سلاح که خون مرا بخواهی ریخت
حلال کردمت الا به تیغ بیزاری
هوش مصنوعی: هر ابزاری که بخواهی برای ریختن خون من استفاده کنی، برایم قابل قبول است و من حلال می‌کنم، جز اینکه با تیغ بی‌وفایی به من ضربه بزنی.
تو در دل من از آن خوشتری و شیرین‌تر
که من ترش بنشینم ز تلخ گفتاری
هوش مصنوعی: تو در قلب من از هر چیز دیگری زیباتر و شیرین‌تر هستی، حتی اگر من به خاطر صحبت‌های تلخم در حالت ناراحتی باشم.
اگر دعات ارادت بود و گر دشنام
بگوی از آن لب شیرین که شهد می‌باری
هوش مصنوعی: اگر دعایت نیکو باشد یا اگر به تو ناسزا بگویند، این سخن از آن لب شیرین تو است که مانند عسل می‌ریزد.
اگر به صید روی وحشی از تو نگریزد
که در کمند تو راحت بود گرفتاری
هوش مصنوعی: اگر شکار وحشی به تو نگاه نکند، حتی اگر در دام تو آسودگی داشته باشد، در نهایت گرفتار نخواهد شد.
به انتظار عیادت که دوست می‌آید
خوش است بر دلِ رنجورِ عشق، بیماری
هوش مصنوعی: منتظر آمدن دوستی هستم که به ملاقاتم بیاید و این انتظار برای قلب بیمار عشق، خوشایند است.
گرم تو زهر دهی چون عسل بیاشامم
به شرط آن که به دست رقیب نسپاری
هوش مصنوعی: اگر تو زهر هم به من بدهی مثل عسل می‌نوشم، به شرطی که آن را به رقیب ندهی.
تو می‌روی و مرا چشم و دل به جانب توست
ولی چه سود که جانب نگه نمی‌داری
هوش مصنوعی: تو از کنارم می‌روی و من با تمام وجود به تو نگاه می‌کنم و دل‌نگرانت هستم، اما فایده‌ای ندارد چون تو به من توجهی نداری.
گرت چو من غم عشقی زمانه پیش آرد
دگر غم همه عالم به هیچ نشماری
هوش مصنوعی: اگر تو هم همچون من دچار عشق و غم آن شوی، دیگر غم‌های دنیا برایت اهمیتی نخواهد داشت.
درازنای شب از چشم دردمندان پرس
که هر چه پیش تو سهل است سهل پنداری
هوش مصنوعی: در شب‌های طولانی، از افرادی که درد و رنج را تجربه کرده‌اند بپرس، زیرا آن‌ها می‌دانند که آنچه برای تو آسان و ساده به نظر می‌رسد، ممکن است برای آن‌ها چقدر سخت و دشوار باشد.
حکایت من و مجنون به یکدگر ماند
نیافتیم و بمردیم در طلبکاری
هوش مصنوعی: داستان من و مجنون به هم شبیه است؛ هر دو در جستجوی چیزی بودیم، اما نتوانستیم به آنچه خواهانش بودیم دست یابیم و در این راه از پا درآمدیم.
بنال سعدی اگر چاره وصالت نیست
که نیست چاره بیچارگان به جز زاری
هوش مصنوعی: اگر برای وصال و رسیدن به یار راهی وجود ندارد، سعدی گله و شکایت کن. زیرا برای بیچارگان هیچ راهی جز زاری و گریه نیست.

خوانش ها

غزل ۵۶۵ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۵۶۵ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۵۶۵ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۵۶۵ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۵۶۵ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل شمارهٔ ۵۶۵ به خوانش فاضل رضازاده
غزل شمارهٔ ۵۶۵ به خوانش سهیل قاسمی

حاشیه ها

1395/10/09 14:01
بهرام ناهد

این غزل در برنامه شاخه گل 379 توسط محمودی خوانساری خوانده شده

1401/03/12 21:06
محمد بخارایی

بسیار زیبا

1401/06/04 19:09
صدرا بهاری

در اجرای خصوصی نرگس مست استاد شجریان اینطور میخونن( اگر به سنگ بری وحشی از تو نگریزد) که احتمالا در نسخه ایی اینطور بوده و ایشون دسترسی داشتن به نسخه مذکور.

1402/09/01 06:12
یوسف شیردلپور

نرگس مست اجرای خصوصی فوق العاده رویایی استاد 

شجریان 👌👌💐💐💕💕

1403/10/07 01:01
جلال ارغوانی

 

ز عشق ومهر ومحبت سعدیست مالامال

تو شاخ باغ بهشتی که صد هنر داری