گنجور

غزل شمارهٔ ۵۶۱

خوش بوَد یاری و یاری بر کنار سبزه‌زاری
مهربانان، روی بر هم، وز حسودان بر کناری
هر که را با دل‌ستانی عیش می‌افتد زمانی
گو «غنیمت دان که دیگر، دیر دیر افتد شکاری»
راحت جان است رفتن با دلارامی به صحرا
عین درمان است گفتن، درد دل با غم‌گساری
هر که منظوری ندارد، عمر ضایع می‌گذارد
اختیار این است دریاب، ای که داری اختیاری
عیش در عالم نبودی، گر نبودی روی زیبا
گر نه گل بودی نخواندی، بلبلی بر شاخساری
بار بی‌اندازه دارم، بر دل از سودای جانان
آخر ای بی‌رحم، باری از دلی برگیر باری
دانی از بهر چه معنی، خاک پایت می‌نباشم؟
تا تو را ننشیند از من، بر دلِ نازک غباری
ور تو را با خاکساری، سر به صحبت درنیاید
بر سر راهت بیفتم، تا کنی بر من گذاری
زندگانی صرف کردن، در طلب حیفی نباشد
گر دری خواهد گشودن، سهل باشد انتظاری
دوستان معذور دارند، از جوانمردی و رحمت
گر بنالد دردمندی، یا بگرید بی‌قراری
رفتنش دل می‌رباید، گفتنش جان می‌فزاید
با چنین حسن و لطافت، چون کند پرهیزگاری؟
عمر سعدی گر سر آید، در حدیث عشق شاید
کاو نخواهد ماند بی‌شک، وین بماند یادگاری

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خوش بوَد یاری و یاری بر کنار سبزه‌زاری
مهربانان، روی بر هم، وز حسودان بر کناری
هوش مصنوعی: دوستان خوب و مهربان در کنار چمنزاری زیبا خیلی خوشایند و دلپذیر هستند، در حالی که حسودان از دور نظاره‌گر هستند.
هر که را با دل‌ستانی عیش می‌افتد زمانی
گو «غنیمت دان که دیگر، دیر دیر افتد شکاری»
هوش مصنوعی: هر کسی که با دل‌پسند و خوشحال زمانی را سپری می‌کند، باید آن لحظه را غنیمت بشمارد؛ زیرا دیگر ممکن است به آسانی چنین فرصتی نصیبش نشود.
راحت جان است رفتن با دلارامی به صحرا
عین درمان است گفتن، درد دل با غم‌گساری
هوش مصنوعی: رفتن به دشت و صحرا با کسی که آرامش‌دهنده است، به معنای واقعی می‌تواند درمانگر باشد. حرف زدن از درد و دل با کسی که دلسوزی می‌کند، هم می‌تواند تسکین‌دهنده باشد.
هر که منظوری ندارد، عمر ضایع می‌گذارد
اختیار این است دریاب، ای که داری اختیاری
هوش مصنوعی: هر کسی که هدف و مقصودی نداشته باشد، عمرش بیهوده و بی‌فایده سپری می‌شود. پس تو نیز که اختیار و اراده داری، خود را دریاب و از این امکان استفاده کن.
عیش در عالم نبودی، گر نبودی روی زیبا
گر نه گل بودی نخواندی، بلبلی بر شاخساری
هوش مصنوعی: اگر زیبایی وجود نداشت، خوشی و لذت در این دنیا وجود نداشت. و اگر گلی نبود، بلبل هم بر روی درختی نمی‌خواند.
بار بی‌اندازه دارم، بر دل از سودای جانان
آخر ای بی‌رحم، باری از دلی برگیر باری
هوش مصنوعی: من در دل خود بار سنگینی از عشق و عشق ورزی به معشوق دارم. ای بی‌رحم، لطفاً کمکی کن و مقداری از این وزن سنگین را از دل من بردار.
دانی از بهر چه معنی، خاک پایت می‌نباشم؟
تا تو را ننشیند از من، بر دلِ نازک غباری
هوش مصنوعی: می‌دانی چرا من بر خاک پای تو نمی‌افتم؟ زیرا نمی‌خواهم غباری بر دل نرم و لطیف تو بنشیند.
ور تو را با خاکساری، سر به صحبت درنیاید
بر سر راهت بیفتم، تا کنی بر من گذاری
هوش مصنوعی: اگر تو با تواضع و فروتنی نتوانی با من صحبت کنی، من در مسیر تو خواهم افتاد تا توجهت را جلب کنم و با تو سخن بگویم.
زندگانی صرف کردن، در طلب حیفی نباشد
گر دری خواهد گشودن، سهل باشد انتظاری
هوش مصنوعی: زندگی را در جستجوی آرزوها صرف کردن، اگر درب جدیدی به رویت گشوده شود، نباید دشوار باشد و انتظار به سادگی به دست خواهد آمد.
دوستان معذور دارند، از جوانمردی و رحمت
گر بنالد دردمندی، یا بگرید بی‌قراری
هوش مصنوعی: دوستان به خاطر محبت و بزرگواری خود عذر دارند، زیرا اگر کسی دردی را تجربه کند یا از زندگی نارضایتی داشته باشد، طبیعی است که احساس ناراحتی کند.
رفتنش دل می‌رباید، گفتنش جان می‌فزاید
با چنین حسن و لطافت، چون کند پرهیزگاری؟
هوش مصنوعی: وقتی او می‌رود دل انسان جریحه‌دار می‌شود و وقتی حرف می‌زند، روح انسان شاداب‌تر می‌شود. با چنین زیبایی و نرمی، چگونه می‌توان از گناه دوری کرد؟
عمر سعدی گر سر آید، در حدیث عشق شاید
کاو نخواهد ماند بی‌شک، وین بماند یادگاری
هوش مصنوعی: اگر عمر سعدی به پایان برسد، در داستان عشق او ممکن است نامی از او باقی نماند، اما بی‌تردید یادگارهای او باقی خواهد ماند.

خوانش ها

غزل ۵۶۱ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۵۶۱ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۵۶۱ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۵۶۱ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۵۶۱ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل شمارهٔ ۵۶۱ به خوانش سهیل قاسمی

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"بیداد (همایون) ۲"
با صدای محسن کرامتی (آلبوم ۱۸۶ تصنیف قدیمی ۱)

حاشیه ها

1395/12/23 01:02

مصرع عیش در عالم نبودی گر نبودی روی زیبا
در تصحیی دکتر جعفر شعار به صورت عشق در عالم نبودی گر نبودی روی زیبا آمده است

1396/03/15 10:06
فرخ مردان

@وکیل الشعرا:
دکتر مذکور دقیقا روی لغتی دست گذاشته( احتمالا آگاهانه) که تمامی معنای این غزل رو ضایع می کنه.
این بیت به همین صورتی که هست عصاره بینش سعدی نسبت به این دنیای خاکی ماست.

1397/05/03 11:08
علیرضا احمدی

دوست عزیزی که عصاره بینش سعدی بزرگ رو به دنیا در «عیش» خلاصه کردی، به نظر میاد از مجموعه آثار سعدی فقط چند تا غزل از دوران جوانیش رو خونده باشی.همانهایی که بعدا بهشون گفته «گفته های پریشان»

1403/10/06 14:01
جلال ارغوانی

سعدی این الفاظ رنگین کز دل دفتر برآری

معنی باغ وگل هستی شرح زیبای بهاری