غزل شمارهٔ ۵۶۰
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۵۶۰ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۵۶۰ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۵۶۰ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۵۶۰ به خوانش محمدرضا جراح زاده
غزل شمارهٔ ۵۶۰ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۵۶۰ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل شمارهٔ ۵۶۰ به خوانش سهیل قاسمی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
استاد شجریان این غزل رو در یک محفل خصوصی در چهارگاه با سه تار استاد عبادی اجرا کرده اند که شنیدنش فوق العادست
به گمانم <> صحیح باشد.
به گمانم در مصرع اول بیت هفتم خبرت هست که قومی ز غمت بی خبرند صحیح باشد.
در لغت نامه دهخدا ذیل مفهوم افتاده بیت هفتم اینگونه نوشته شده است:
خبرت نیست که قومی ز غمت بیخبرند
حال افتاده نداند که نیفتد باری
غم عشق آمد و غم های دگر پاک ببرد
سوزنی باید کز پای برآرد خاری
این درمان بسیار هوشمندانه ایست برای خلاصی از غم هاو دردهایی که دون شان آدمیست،
شان آدمی تنها یک غم است و آن غم عشق و غم هجران است،
در پزشکی نیز از این تکنیک برای مهار درد استفاده میشود، آن را counter irritation یا فزون تحریکی می نامند، مثلا بیمار درد ناشناخته ای دارد که به درمان های متعدد مقاوم بوده است، با سوزاندن پوست در سطح کوچک دردی پدید می آورند که پیام های مخابره شده از آن به مغز پیام درد پیشین را بلاک یا متوقف می کند!
چقدر ما غصه بخوریم؟ که فلان از ما برتر است، مملکت به تاراج رفت، دلار گران شد، اقتصاد راکد؟؟
یک غمی می آید روزی که همه غم های دیگر از چشم آدم می افتد!
اگر قرار است چیزی ما را بخورد بگذاریم آن چیز شیر باشد نه کفتار!
چون زنم دم کآتش دل تیز شد
شیر هجر آشفته و خونریز شد
نیکوست که درباره نرم افزارهایی که به کار گرفتید تا تصمیم بگیرند کدام حاشیه درج گردد و کدام سانسور شود باز بیندیشید،
چندین حاشیه بنده که آزار کسش در پی نبود را حذف نموده حواشی ای که با یاران گرانقدر به تندی و ناشایستگی سخن می گویند درج می کنید!
شایسته است که یا فیلتر را فراموش کنید یا فیلتر هوشمند تری برگزینید.
غم عشق آمد و غم های دگر پاک ببرد
سوزنی باید، کز پای بر آرد خاری
یک قصه بیش نیست غم ...
در مصراع « یعلم الله که من از دست غمت جان نبرم » به نظر میرسد که من مصراع را از وزن خارج می کند و اضافی است.
قمرالملوک وزیری در دستگاه ماهور با تار مرتضی خان نی داوود این غزل را خوانده اند
در بیت سوم مصرع اول
یعلم الله که من از دست غمت جان نبرم
کلمه من اضافه است
یعلم الله که از دست غمت جان نبرم
دوستانی که اشاره کردن کلمه «من» در بیت سوم اضافه ست باید عنایت داشته باشن که معمولا (تاکید میکنم معمولا، نه همیشه) در اشعار فارسی صدای «آ» در دومین حرف «ل» در لفظ جلاله «الله» رو به قصر میخونن (به جای صدای مدّی «ا» با صدای کوتاه « ََ » میخونن)، یعنی نمیخونن اَلّاه، بلکه میخونن اَلَّه. حالا در بیت سوم اگر لفظ جلاله الله رو به قصر بخونید یعنی بخونید «یعلمُلَّه» ، اون وقت کلمه «من» به درستی سر جاش قرار میگیره.
نظیر این گونه خوندن لفظ جلاله در غزل معروف مولوی هم هست. اونجا که میگه : بالله که شهر بی تو مرا حبس می شود. در واقع خوندن میشه بِلَّه که شهر...
همینطور در دوبیتی معروف باباطاهر که میگه خوشا آنان که الله یارشان بی، که باید خونده بشه خوشا آنان که اَلَّه... در غیر این صورت مشکل وزنی پیدا میکنه.
ولی همونطور که عرض کردم این امر همیشگی نیست. مثلا در این بیت سعدی الله به صورت معمول خونده میشه:
باز آ که در فراق تو چشم امیدوار
چون گوش روزه دار بر الله اکبر است
دوستان عزیزم جسارتا باید عرض کنم که مطالعه ادبیات کهن فارسی بدون آشنایی با ادبیات عرب و متون قرآن و حدیث، باعث میشه خیلی جا ها یا متوجه منظور نشیم یا نتونیم درست بخونیم.
در نسخهٔ دیگری ، بیت چهارم ، مصرع اول به جای پاک جمله آمده :
غم عشق آمد و غم های دگر جمله ببرد
سپاس از توضیح صحیح آقای احمدی. البته آن مصرع معروف مولوی این گونه است:
والله که شهر بی تو مرا حبس می شود :( :( :( :( :(
درود
در مصرع اول خبر از "عشق" ندارد صحیح میباشد.
در نسخه تصویری که از کلیات سعدی گذاشته اید هم"عشق" ذکر شده است. همچنین در کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، "عشق" ذکر شده است.
لطفا تصحیح بفرمایید.
با تشکر
اجرای زیبایی از چند بیت این غزل با صدای آقای حمیدرضا خدادادی
در آموزشگاه موسیقی آوای جاوید در لینک زیر قابل مشاهده است.
https://avayejavid.com/deldar/
مرتبط با این بیت حافظ:
المنة لله که دلم صید غمی شد
کز خوردن غمهای پراکنده برستم
و مرتبط با این بیت سعدی:
بند همه غمهای جهان ...
در بند تو افتادم و از جمله برستم
گفت باید بکشم سعدی خوش گوی زعیش
به خدا کس نشنیده است چنین رفتاری