اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کدام کس به تو ماند که گویمت که چون اویی؟
ز هر که در نظر آید گذشتهای به نکویی
هوش مصنوعی: هیچکس مانند تو نیست که بتوانم بگویم چقدر خاصی. هر کس که به چشم بیاید، گذشتهای دارد که درخشندگی خاصی ندارد.
لطیفجوهر و جانی غریبقامت و شکلی
نظیفجامه و جسمی بدیعصورت و خویی
هوش مصنوعی: موجودی ظریف و با روحی بیهمتا، با قامت زیبا و شکلی شگفتانگیز، پوششی دلفریب و بدنی منحصر به فرد دارد.
هزار دیده چو پروانه بر جمال تو عاشق
غلام مجلس آنم که شمع مجلس اویی
هوش مصنوعی: هزاران دیده مانند پروانه به زیبایی تو علاقه دارند، و من خدمتگزار کسی هستم که تو شمع محفل او هستی.
ندیدم آبی و خاکی بدین لطافت و پاکی
تو آب چشمهٔ حیوان و خاک غالیهبویی
هوش مصنوعی: من تا به حال آبی و خاکی به این نرمی و پاکیزگی ندیدهام. آب چشمهٔ حیات و خاک بویی چون عطر خوش دارند.
تو را که درد نباشد ز درد ما چه تفاوت؟
تو حال تشنه ندانی که بر کنارهٔ جویی
هوش مصنوعی: آیا برای تو که دردی احساس نمیکنی، مهم است که ما چقدر رنج میبریم؟ تو نمیدانی چه حالتی دارد کسی که در کنار جوی آب، تشنه است.
صبای روضهٔ رضوان ندانمت که چه بادی
نسیم وعدهٔ جانان ندانمت که چه بویی
هوش مصنوعی: من نمیدانم این نسیم از باغ بهشت چه هوایی دارد و نمیدانم عطر وعدهٔ معشوقم چه بویی میدهد.
اگر من از دل یکتو برآورم دم عشقی
عجب مدار که آتش درافتدم به دوتویی
هوش مصنوعی: اگر من از عمق دل تو حسی از عشق بروز کنم، تعجب نکن که من دچار آتش عشق شدهام و این عشق بر دوگانگی و جدایی من و تو دلالت دارد.
به کس مگوی که پایم به سنگ عشق برآمد
که عیب گیرد و گوید چرا به فرق نپویی؟
هوش مصنوعی: به هیچکس نگو که از شدت عشق پایم به سنگی برخورد کرده است، زیرا ممکن است عیبجویی کند و بپرسد چرا به رسم محبت رفتار نکردهام.
دلی دو دوست نگیرد دو مهر دل نپذیرد
اگر موافق اویی به ترک خویش بگویی
هوش مصنوعی: اگر دل کسی دوستی را نپذیرد و محبت او را قبول نکند، حتی اگر او با آن شخص همنظر و همدل باشد، به راحتی میتواند از خود دور شود و به او پشت کند.
کنونم آب حیاتی به حلق تشنه فروکن
نه آنگهی که بمیرم به آب دیده بشویی
هوش مصنوعی: اکنون به من آب حیات بده تا تشنگیام برطرف شود، نه اینکه بعد از مرگم با اشکهایم مرا بشویی.
به اختیار تو سعدی چه التماس برآید
گر او مراد نبخشد تو کیستی که بجویی؟
هوش مصنوعی: اگر مراد و خواستهات را به دست نیاوری، چه فایدهای دارد که از سعدی خواهش کنی؟ تو چه کسی هستی که بخواهی او را به جستجو واداری؟
حاشیه ها
سلام
در بیت 3 تا مونده به آخر نمیدونم چرا سعدی راه عشق رو به سر نپوییده که از سرزنش دیگران ترسی نداشته باشه؟!
تو را که درد نباشد ز درد ما چه تفاوت
تو حال تشنه ندانی که بر کناره جوی
در غزل پیشین:
درازنای شب از چشم دردمندان پرس
تو قدر آب چه دانی که بر لب جویی
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل ۵۲۱
سل المصانع رکبا تهیم فی الفلوات
تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل ۳۴۷
تو بر کنار فراتی ندانی این معنی
به راه بادیه دانند قدر آب زلال
این هم سفارش سعدی
کنونم آب حیاتی به حلق تشنه فروکن
نه آنگهی که بمیرم به آب دیده بشویی
1402/07/14 23:10
اسماعیل بهشتی
این شعر رو "وحید تاج، ارکستر فیلارمونیک پاریس شرقی و گروه کر بهار" بسیار عالی اجرا کرده.
پیوند به وبگاه بیرونی
1403/10/05 09:01
جلال ارغوانی
بلبل کجا گفته سعدی کجا به نزد اهل سخن
به خیره در سخن آمد به پیش تو سخن گویی