اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه روی است آن که دیدارش ببرد از من شکیبایی
گواهی میدهد صورت بر اخلاقش به زیبایی
هوش مصنوعی: این احساس را میتوان چنین بیان کرد که نگاه کردن به آن شخص به قدری دلنشین و جذاب است که از من صبر و تحمل را میگیرد. زیبایی چهرهاش نشاندهندهی خوبیهای اخلاقی او نیز هست.
نگارینا به هر تندی که میخواهی جوابم ده
اگر تلخ اتفاق افتد به شیرینی بیندایی
هوش مصنوعی: عزیزم، هرچقدر که دوست داری با من تند برخورد کن، اما اگر نسبت به من بد رفتار کردی، به گونهای عمل کن که تلخی آن را با شیرینی جبران کنی.
دگر چون ناشکیبایی ببینم صادقش خوانم
که من در نفس خویش از تو نمیبینم شکیبایی
از این پس هرگاه فرد بیتاب و ناآرامی را مشاهده کنم، به او حق می دهم همانطور که خودم از تو هیچ صبر و تحملی ندارم.
از این پس عیب شیدایان نخواهم کرد و مسکینان
که دانشمند از این صورت بر آرد سر به شیدایی
هوش مصنوعی: از این به بعد دیگر به عیبجویی از عاشقان نخواهم پرداخت و به مسکینان هم که از این حالت سرانجام علم و دانشی به دست میآورند، توجهی نخواهم کرد.
چنانم در دلی حاضر که جان در جسم و خون در رگ
فراموشم نهای وقتی که دیگر وقت یاد آیی
همانند جان که به جسم معنا می بخشد و مانند خونی که در رگ جریان دارد در دل من همیشه حضور داری،من هیچگاه تو را از خاطر نبرده ام که بخواهم گاهی از تو یاد کنم
شبی خوش هر که میخواهد که با جانان به روز آرد
بسی شب روز گرداند به تاریکی و تنهایی
هوش مصنوعی: هر کسی که میخواهد شبی خوب و خوش بگذراند و با معشوقش روز را به خوشی سپری کند، باید شبهای زیادی را در تنهایی و تاریکی بگذراند.
بیار ای لعبت ساقی بگو ای کودک مطرب
که صوفی در سماع آمد دوتایی کرد یکتایی
هوش مصنوعی: ای ساقی، به یاد بیاور که بگوید آن کودک خوشنوا، که در حال رقص و شور و شیدایی، مردم عارف و صوفی را به وحدت و هماهنگی میرساند و آنها را در یک حال واحد قرار میدهد.
سخن پیدا بود سعدی که حدش تا کجا باشد
زبان درکش که منظورت ندارد حد زیبایی
هوش مصنوعی: سخن سعدی به وضوح قابل درک است، اما باید بدانیم که گاهی زیبایی کلام به حدی است که نمیتوان به راحتی آن را توصیف کرد. اگر به زیبایی کلمات توجه کنی، متوجه میشوی که معانی عمیقتری در پس آنها نهفته است که فراتر از مرزها و محدودیتهاست.
حاشیه ها
1391/11/08 06:02
محمد یوسفی
با سلام
در معنای کلمه ی آخر بیت دوم(بیندایی):
انداییدن، همان اندودن است.
سلام
مصرع دوم بیت یکی مونده به آخر واقعا جالبه
رحمت بر روان سعدی باد
1396/02/19 13:05
عباس مشرف رضوی
تفاوت در ضبط:
بیت دوم:
نگارینا به هر تلخی، که میخواهی جوابم ده
اگر تلخست، شیرینست از آن لب هرچه فرمایی
1396/02/19 13:05
عباس مشرف رضوی
فراموشم نه یکدم که دیگر وقت یاد آیی
1396/02/19 13:05
عباس مشرف رضوی
از این پس عیب مسکینان و شیدایان نخواهم کرد
1396/02/19 13:05
عباس مشرف رضوی
احتمالا اشتباه تایپی:
که صوفی در سماع آمد دوتایی گرد (یعنی: به دور - نه "کرد") یکتایی
1396/03/19 14:06
فرخ مردان
عباس مشرف رضوی:
منظور رقص دونفره نیست!" دوتایی" اسم نوعی جامه دراویش هست(! )و همچنین اشاره به جدا انگاشتن خود از معشوق.
1396/08/04 17:11
جمشید پیمان
بیار ای لعبتِ ساقی، بگو ای کودک مطرب( بگو ای مطربّ نیکو) // که صوفی در سماع آمد، دوتائی، کرد یک تائی :
یکی از معناهای دوتائی ، نوعی دستار و قبای صوفیان است. یکی از معناهای دیگر دو تائی، نفاق و ریا و دو روئی و دو رنگی است. در این بیات دوتائی را یک تائی کردن، با هر دو معنی وافی به مقصود است. خودم معنی دوم را می پسندم.
ساده
دوتائی به معنی خم شدن و دولا شدن صوفی ست هنگام سماع
1403/10/08 02:01
جلال ارغوانی
کلام اول وآخر به خوش گویی تویی سعدی
حدی باشد به خوبی وسخن گویی وزیبایی