گنجور

غزل شمارهٔ ۵۰۰

تا کی‌ام انتظار فرمایی
وقت نامد که روی بنمایی؟
اگرم زنده باز خواهی دید
رنجه شو پیش‌تر چرا نایی؟
عمر کوته‌تر است از آن که تو نیز
در درازی وعده افزایی
از تو کی برخورم که در وعده
سپری گشت عهد بُرنایی؟
نرسیدیم در تو و نرسد
هیچ بیچاره را شکیبایی
به سر راهت آورم هر شب
دیده‌ای در وداع بینایی
روز من شب شود و شب روزم
چون ببندی نقاب و بگشایی
بر رخ سعدی از خیال تو دوش
زرگری بود و سیم پالایی

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا کی‌ام انتظار فرمایی
وقت نامد که روی بنمایی؟
هوش مصنوعی: چقدر باید منتظر بمانم تا زمانی بیاید که تو حضور پیدا کنی و مرا ببینی؟
اگرم زنده باز خواهی دید
رنجه شو پیش‌تر چرا نایی؟
هوش مصنوعی: اگر بعداً می‌خواهی مرا دوباره ببینی، چه دلیلی دارد که الان زحمت نکشی و تلاش نکنی؟
عمر کوته‌تر است از آن که تو نیز
در درازی وعده افزایی
هوش مصنوعی: عمر انسان به اندازه‌ای کوتاه است که نباید منتظر آینده‌ای دور باشی و وعده‌هایی برای آن بدهی.
از تو کی برخورم که در وعده
سپری گشت عهد بُرنایی؟
هوش مصنوعی: کی می‌توانم به تو برسم که زمان وعده‌ها به پایان رسیده و عهد و پیمانی که داشتیم، به سر آمده است؟
نرسیدیم در تو و نرسد
هیچ بیچاره را شکیبایی
هوش مصنوعی: ما هرگز به تو نرسیدیم و هیچ کس دیگری هم نمی‌تواند در تحمل و صبر به تو برسد.
به سر راهت آورم هر شب
دیده‌ای در وداع بینایی
هوش مصنوعی: هر شب در مقابل تو، چشمانم را به خاطر جدایی‌ام به نمایش می‌گذارم.
روز من شب شود و شب روزم
چون ببندی نقاب و بگشایی
هوش مصنوعی: روز و شب من به هم تبدیل می‌شود وقتی تو نقاب خود را برداری و دوباره بگذاری.
بر رخ سعدی از خیال تو دوش
زرگری بود و سیم پالایی
هوش مصنوعی: در چهره سعدی، یاد تو مانند نقشی از طلا و نقره درخشان و زیبا بود.

خوانش ها

غزل ۵۰۰ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل ۵۰۰ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۵۰۰ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۵۰۰ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل شمارهٔ ۵۰۰ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل شمارهٔ ۵۰۰ به خوانش افسر آریا
غزل شمارهٔ ۵۰۰ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۵۰۰ به خوانش سهیل قاسمی

حاشیه ها

1388/02/22 18:04

در مصرع دوم بیت اول (وقت آن نامد که روی بنمایی) به نظر می‏رسد «آن» اضافی است. فعلاً با «وقت نامد که روی بنمایی؟!» جایگزین شد تا زمانی که دوستانی که به کلیات سعدی دسترسی دارند درستش را به ما اطلاع دهند.

1391/05/23 10:07
سیاوش

با کمال احترم به باور من وزن شعر فاعلاتن مفاعلن فعلن است ؛ نه فعلاتن مفاعلن فعلن . برای مثال تا کیم انتظار فرمایی: تا+ک+یم+ان : فاعلاتن است نه فعلاتن. خواهشمندم در صورت بر خطا بودن من ،حتما تذکر فرمایید.

1394/01/14 05:04
الهام فغانی مهر

جنابِ سیاوش، هر دو وزن صحیح است. در یک غزل، می شود در ابتدای مصراع ها هم هجای کوتاه آورْد و هم هجای بلند. مثلا به ابتدای ابیاتِ دو، پنج، و شش--که هر سه با هجای کوتاه شروع شده اند--دقت فرمایید.

1394/01/14 05:04
الهام فغانی مهر

در حاشیه ی قبلی، تاکید بر روی "یک" بود و نه "غزل". در هر قالبِ دیگری غیر از غزل هم، شاعر این اختیار را دارد که در یک قطعه، ابیاتی را با هجای کوتاه شروع کند و ابیاتی را با هجای بلند.

1397/06/22 21:09
۸

عمر کوته تراست از آن که تونیز
در( بر) درازای وعده افزایی

1398/02/20 18:05
امینی

غزل بی اندازه زیبایی است که هر بیتش شاهکاری است مثلا بیت بر سر راهت آورم همه شب دیده ای در وداع بینایی چقدر با سروده ی بی نظیر نیما : ترا من چشم در راهم، شباهنگام شباهت دارد و هر دو چقدر غروب های دلتنگی و شامگاه انتظار را به خوبی ترسیم می کنند

1399/03/17 18:06

به نقل از کانال تلگرام دکتر محمد مرادی (لینک مطلب):
"بحثی درباره ی یک "واو" در بیتی از سعدی"
در غزلیات سعدی، شعری با این مطلع آمده است:
تا کیم انتظار فرمایی؟
وقت نامد که روی بنمایی؟
اگر تصحیح غزلیات استاد یوسفی را مبنا قرار دهیم، باید گفت که این غزل از میان 17 نسخه مورد استناد ایشان، در 3 نسخه موجود است و در 14 نسخه ثبت نشده است. البته دو نسخه از این سه نسخه از نظر کتابت مقدم بر دیگر نسخند؛ یکی کلیات سعدی ماربورگ (مورخ سال 706) و دیگر نسخه ی متعلق به لرد گرینوی (مورخ 720).
این غزل در دیگر چاپ ها و تصحیح های سعدی چون تصحیح فروغی و تصحیح حسین استادولی و بهاء الدین اسکندری نیز با همین تعداد بیت ثبت شده است.
نکته ی بحث، بیت ششم غزل است که در هر سه تصحیح این گونه ثبت شده است:
روز من شب شود و شب روزم
چون ببندی نقاب و بگشایی
زاویه ی بررسی این بیت "واو" میانه ی مصراع نخستین است. وزن غزل "فاعلاتن مفاعلن فع لن" است که اگر "واو" را به شیوه ی مرسوم متصل به کلمه ی قبل بخوانیم: "شودُ"، با احتساب امکان کشش هجای کوتاه، وزن "فاعلاتن فعلاتن فعلن" می شود. این تبدیل در شعر فارسی و آن هم غزل سعدی نامطبوع است؛ هرچند استفاده از اختیار "قلب" و جابه جایی دو هجای کوتاه و بلند و در نتیجه تبدیل "مفاعلن" به "فعلاتن" در مباحث نظری ناشدنی نیست.
با این حال به قطع، این خوانش در این بیت سعدی خوشایند و پذیرفته نیست.
اسکندری و استاد ولی در ضبط خود، پس از "شود" از "،" استفاده کرده اند:
روز من شب شود، و روزم شب
حال برای سازگاری خوانش این بیت با وزن، سه تلفظ را برای "و" می توان پیشنهاد کرد. یکی (va) مانند زبان عربی و به شیوه ی برخی از شاعران معاصر. این خوانش در زمان سعدی و زبان فارسی کهن مرسوم نبوده و به همین دلیل، آن را صحیح نمی توان دانست.
تلفظ های دیگر (vo) و (o) که در شعر کهن و بر اساس اجتهاد پژوهشگران، در آغاز مصراع ها کاربرد دارد:
و دیگر که گنجم وفا دار نیست
همین رنج را کس خریدار نیست
*
کنون گر تو در آب ماهی شوی
و گر چون شب اندر سیاهی شوی
تلفظ "واو" در اتصال به حروف پس از خود چون "ای، ار، آن، از و ..." نیز قاعده ای متفاوت با این بیت دارد؛ همچنین "واو" پس از "او/ تو و ..." چون بیت پنجم همین غزل:
نرسیدیم در تو و نرسد
هیچ بیچاره از شکیبایی
اما آنچه درباره ی بیت مورد بحث باید گفت این است که نوع قرار گرفتن و در نتیجه تلفظ "واو" در این بیت متفاوت با همه ی این نمونه هاست و با سنت شعر فارسی سازگار نیست. پس هیچ یک از خوانش های زیر را نمی توان درست دانست:
روز من شب شود وُ شب روزم
روز من شب شود اُ شب روزم
روز من شب شودُ شب روزم
روز من شب شود وَ شب روزم
پس باید به این احتمال توجه کرد که ضبط صحیح این بیت، به گونه ای دیگر بوده؛ برای مثال فروغی در نسخه بدل های خود، این ضبط را هم مطرح کرده است:
روز من شب شود، شبم چون روز
یا صورت های منقول یا محتمل دیگر در نسخه های دیگر هرچند متاخر.
در کل، رسیدن به ضبط صحیح این بیت، خلاف ظاهر ساده اش، به بررسی بیشتر نسخ نیاز دارد.
#محمد_مرادی
#سعدی
@drmmoradi

1403/09/21 22:11
جلال ارغوانی

در شگفتم از کلامت ای سعدی

چون رخ یار شد به زیبایی