غزل شمارهٔ ۴۸۳
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل ۴۸۳ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۴۸۳ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۴۸۳ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۴۸۳ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل شمارهٔ ۴۸۳ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۴۸۳ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۴۸۳ به خوانش سهیل قاسمی
حاشیه ها
در این دیوان اشعار سعدی که من سعادت داشتم و تونستم 1 دور کامل بخونمش و لذت ببرم از اشعار نابش... در حدود 70 یا 80 ( شاید هم بیشتر اما کمتر نه) غزل از سعدی بزرگوار دیدم که فقط در وصف خوبی های یار و تعریف و تمجید از معشوقه یا حال بنظر بعضی ها خداوند بود... با احترام به همه اما فرق ما با سعدی اینه که اگه بخوایم نهایت لطف و محبت رو نثار کسی کنیم و ازش تعریف کنیم با حرفهای دلربایانه ( عزیزمو عشقم و گلم و فدات بشم و نفسم و ... دیگه نهایتا این حرفارو توو 2 ورق بیشتر نمیتونیم جا بدیم.. اما حضرت سعدی غزل های بی شماری از وصف خوبی ها دارد... از سرو رعنا بگیر تا شکر لب و سیمین تن و ابرو کمان و ...
این است که به ایشان لقب استاد سخن را داده اند... این شعر هم یکی دیگر از آن هنرنمایی های سعدی بزرگ که برایتان توضیح دادم... فقط 3 بیت اولش یک دنیا حرف از خوبی های یار دارد...
روحش شاد
این است قبای صنعت بی حشو سعدی که حد زیبایی ندارد...
مصرع اول بیت هشتم (ما قلم در سر کشیدیم اختیار خویش را) مطلع غزل شمارهٔ 2 مواعظ است:
ما قلم در سر کشیدیم اختیار خویش را
اختیار آن است کاو قسمت کند درویش را
در مصراع دوم از بیت دوم « میبماندم» به «میبماند» تغییر کند.
بیت دوم به نظرم
«چون که حیران می بماند وهم در سیمای تو»
باید صحیح باشد.
به نظرم(( بس که حیران می بماندم وهم ))درست است دوست عزیز
جناب سعدی خودشون رو گفتن
و از این تشبیه زیبا به این واقعیت
که اگر کسی حیران به چیزی نگاه کند دچار وهم میشود،
برای رساندن منظورشان استفاده کردند
حضرت سعدی به این شکل و با این مثال زیبا
شدتِ شوق خودشان برای نگریستن به معشوق که در اینجا معبود هست را نشان میدهند
این شعر چهار مرتبه اشک شوق من رو جاری کرد
حضرتِ سعدی نتنها حرف زدن
بلکه راه سعادت رو یاد میده بهمون
می کنی سعدی کلام عشق شیرین وبلند
عشق باید تا قیامت سر نهد برپای تو