غزل شمارهٔ ۴۷۵
به است آن یا زنخ یا سیب سیمین
لب است آن یا شکر یا جان شیرین
بتی دارم که چین ابروانش
حکایت میکند بتخانه چین
از آن ساعت که دیدم گوشوارش
ز چشمانم بیفتادهست پروین
هر آن وقتی که دیدارش نبینم
جهانم تیره باشد بر جهان بین
به خوابی آرزومندم ولیکن
سر بی دوست چون باشد به بالین
از آب و گل چنین صورت که دیدهست
تعالی خالق الانسان من طین
غرور نیکوان باشد نه چندان
جفا بر عاشقان باشد نه چندین
من از مهری که دارم برنگردم
تو را گر خاطر مهر است و گر کین
نگارینا به شمشیرت چه حاجت
مرا خود میکشد دست نگارین
به دست دوستان بر کشته بودن
ز دنیا رفتنی باشد به تمکین
بکش تا عیب گیرانم نگویند
نمیآید ملخ در چشم شاهین
نظر کردن به خوبان دین سعدیست
مباد آن روز کاو برگردد از دین
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به است آن یا زنخ یا سیب سیمین
لب است آن یا شکر یا جان شیرین
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت لبان میپردازد. شاعر به نوعی اشاره میکند که لبان ممکن است شبیه به زیباییها و شیرینیهای مختلفی باشند، همچون زنخدان، سیب نقرهای، شکر و جان شیرین. در واقع، او زیبایی لبها را به اشیاء شیرین و زیبا تشبیه میکند که همواره دلپذیر و جذاب هستند.
بتی دارم که چین ابروانش
حکایت میکند بتخانه چین
هوش مصنوعی: من معبودی دارم که با چین ابروانش قصهگوی معبد چین است.
از آن ساعت که دیدم گوشوارش
ز چشمانم بیفتادهست پروین
هوش مصنوعی: از زمانی که دیدم گوشوارهاش از چشمانم افتاده، دیگر نمیتوانم آن را فراموش کنم.
هر آن وقتی که دیدارش نبینم
جهانم تیره باشد بر جهان بین
هوش مصنوعی: هر زمان که او را نَبینم، احساس میکنم که دنیا برایم تاریک و خالی است.
به خوابی آرزومندم ولیکن
سر بی دوست چون باشد به بالین
هوش مصنوعی: من آرزو دارم که بخوابم، اما بدون حضور دوست، چگونه میتوانم در کنار خواب راحتی داشته باشم؟
از آب و گل چنین صورت که دیدهست
تعالی خالق الانسان من طین
هوش مصنوعی: این عبارت به زیبایی انسان و خلقت او اشاره دارد. میتوان گفت که وجود انسان، نشانهای از عظمتی است که خالق او در ساختن این موجود زنده و زیبا به کار برده است. انسان از ترکیب آب و گل شکل گرفته، و این فرایند نشاندهندهی قدرت و هنر آفرینش است.
غرور نیکوان باشد نه چندان
جفا بر عاشقان باشد نه چندین
هوش مصنوعی: غرور خوبان باید به اندازهای باشد که زیاد ظلمی به عاشقان نرساند و به آنان سخت نگذرد.
من از مهری که دارم برنگردم
تو را گر خاطر مهر است و گر کین
هوش مصنوعی: من به خاطر عشقی که به تو دارم هرگز بر نخواهم گشت، هرچند که ممکن است محبت وجود داشته باشد یا کینه.
نگارینا به شمشیرت چه حاجت
مرا خود میکشد دست نگارین
هوش مصنوعی: عزیزم، نیازی به شمشیر تو نیست؛ خودت به زیباییات من را به قتل میرسانی.
به دست دوستان بر کشته بودن
ز دنیا رفتنی باشد به تمکین
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وقتی انسان در دنیا میمیرد، اگر با حمایت و محبت دوستانش این دنیا را ترک کرده باشد، باید با آرامش و تسلیم در برابر این دوری و جدایی پذیر از زندگی برود.
بکش تا عیب گیرانم نگویند
نمیآید ملخ در چشم شاهین
هوش مصنوعی: بکش تا کسانی که عیبجویی میکنند، نگویند که ملخ، در چشم شاهین نمیآید.
این به این معناست که اگر تو چیزی را از بین ببری یا تغییر بدهی، دیگر منتقدان نمیتوانند بر آن ایراد بگیرند و بهانهای برای سخنچینی نخواهند داشت.
نظر کردن به خوبان دین سعدیست
مباد آن روز کاو برگردد از دین
هوش مصنوعی: نگاه کردن به افرادی که نیکوکار و بزرگوار هستند، از ویژگیهای سعدی است. نباید روزی برسد که او از این مسیر و دین خود بازگردد.
خوانش ها
غزل ۴۷۵ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۴۷۵ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۴۷۵ به خوانش سعیده تهرانینسب
غزل شمارهٔ ۴۷۵ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۴۷۵ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۴۷۵ به خوانش سهیل قاسمی
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
"تصنیف چهارگاه(سیمین)"
با صدای سالار عقیلی (آلبوم سعدی نامه)
حاشیه ها
1395/11/23 05:01
پریشان روزگار
نظر کردن به خوبان دین سعدی است ( سعدیست)
مباد آن روز کو برگردد از دین
ظریفی می گفت ؛ آینده هم همان آینده های قدیم!
می شود گفت دین هم همان دین های روزگارسعدی
1403/09/26 00:11
جلال ارغوانی
ز خوبی وطراوت شعر سعدی
ژمین بگرفت آنک وقت پروین