گنجور

غزل شمارهٔ ۴۶۹

گواهی امین است بر درد من
سرشک روان بر رخ زرد من
ببخشای بر ناله عندلیب
الا ای گل نازپرورد من
که گر هم بدین نوع باشد فراق
به نزد تو باد آورد گرد من
که دیده‌ست هرگز چنین آتشی
کز او می‌برآید دم سرد من
فغان من از دست جور تو نیست
که از طالع مادرآورد من
من اندر خور بندگی نیستم
وز اندازه بیرون تو در خورد من
بداندیش نادان که مطرود باد
ندانم چه می‌خواهد از طرد من
و گر خود من آنم که اینم سزاست
ببخش و مگیر ای جوانمرد من
تو معذور داری به انعام خویش
اگر زلتی آمد از کرد من
تو دردی نداری که دردت مباد
از آن رحمتت نیست بر درد من

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گواهی امین است بر درد من
سرشک روان بر رخ زرد من
هوش مصنوعی: دلیلی بر درد و رنج من، اشک‌های ریخته شده بر صورت زرد و پژمرده‌ام است.
ببخشای بر ناله عندلیب
الا ای گل نازپرورد من
هوش مصنوعی: ای گل نازپرورده‌ی من، به ناله‌ی بلبل توجه کن و بگذر.
که گر هم بدین نوع باشد فراق
به نزد تو باد آورد گرد من
هوش مصنوعی: اگر حتی با این وضعیت و دوری، جدایی به نزد تو بیاید، من در دور خودم احاطه شده‌ام.
که دیده‌ست هرگز چنین آتشی
کز او می‌برآید دم سرد من
هوش مصنوعی: آیا تا به حال چنین شعله‌ای را دیده‌ای که از سردی وجود من زبانه می‌کشد؟
فغان من از دست جور تو نیست
که از طالع مادرآورد من
هوش مصنوعی: من از ستم تو شکایت ندارم، بلکه ندامت و درد من به خاطر تقدیری است که از ابتدا برای من رقم خورده است.
من اندر خور بندگی نیستم
وز اندازه بیرون تو در خورد من
هوش مصنوعی: من در بندگی و خدمت به تو نیستم و فرای حد و اندازه‌ات، چیزی به من نمی‌چسبد.
بداندیش نادان که مطرود باد
ندانم چه می‌خواهد از طرد من
هوش مصنوعی: کسی که بداندیش و نادان است، نمی‌داند که من از او دوری کرده‌ام و نمی‌فهمم چه چیزی از طرد شدن من انتظار دارد.
و گر خود من آنم که اینم سزاست
ببخش و مگیر ای جوانمرد من
هوش مصنوعی: اگر من خودم لیاقت این وضعیت را دارم، ای جوانمرد، مرا ببخش و خشمگین مشو.
تو معذور داری به انعام خویش
اگر زلتی آمد از کرد من
هوش مصنوعی: تو حق داری که به خاطر خوبی‌هایت من را ببخشی، حتی اگر خطایی از جانب من رخ دهد.
تو دردی نداری که دردت مباد
از آن رحمتت نیست بر درد من
هوش مصنوعی: تو هیچ دردی نداری که به خاطر آن، احساس نگرانی کنی. رحمت تو به درد من مربوط نمی‌شود.

خوانش ها

غزل ۴۶۹ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۴۶۹ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۴۶۹ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل شمارهٔ ۴۶۹ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل شمارهٔ ۴۶۹ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۴۶۹ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۴۶۹ به خوانش سهیل قاسمی

حاشیه ها

1395/09/19 20:12
۷

گواهی امین است،بر درد من
سرشک روان ،بر رخ زرد من
سرشک روان بر رخ زرد من،گواهی امین است بر درد من

1399/08/05 01:11

من اندر خور بندگی نیستم
وز اندازه بیرون تو در خورد من

1403/09/25 23:11
جلال ارغوانی

سزای تو سعدی سریر سخن

ندیده جهان کس هماورد من