گنجور

غزل شمارهٔ ۴۵۳

سخت به ذوق می‌دهد باد ز بوستان نشان
صبح دمید و روز شد خیز و چراغ وانشان
گر همه خلق را چو من بی‌دل و مست می‌کنی
روی به صالحان نما خمر به زاهدان چشان
طایفه‌ای سماع را عیب کنند و عشق را
زمزمه‌ای بیار خوش تا بروند ناخوشان
خرقه بگیر و می بده باده بیار و غم ببر
بی‌خبر است عاقل از لذت عیش بیهشان
سوختگان عشق را دود به سقف می‌رود
وقع ندارد این سخن پیش فسرده آتشان
رقص حلال بایدت سنت اهل معرفت
دنیا زیر پای نه دست به آخرت فشان
تیغ به خفیه می‌خورم آه نهفته می‌کنم
گوش کجا که بشنود ناله زار خامشان
چند نصیحتم کنی کز پی نیکوان مرو
چون نروم که بیخودم شوق همی‌برد کشان
من نه به وقت خویشتن پیر و شکسته بوده‌ام
موی سپید می‌کند چشم سیاه اکدشان
بوی بهشت می‌دمد ما به عذاب در گرو
آب حیات می‌رود ما تن خویشتن کشان
باد بهار و بوی گل متفقند سعدیا
چون تو فصیح بلبلی حیف بود ز خامشان

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سخت به ذوق می‌دهد باد ز بوستان نشان
صبح دمید و روز شد خیز و چراغ وانشان
هوش مصنوعی: نسیم خنکی که از باغ می‌وزد، دلنشین و دل‌انگیز است. صبح فرا رسیده و روز آغاز شده، بنابراین باید بیدار شد و همراه با روشنایی روز نشاط و فعالیت را آغاز کرد.
گر همه خلق را چو من بی‌دل و مست می‌کنی
روی به صالحان نما خمر به زاهدان چشان
هوش مصنوعی: اگر همه مردم را مانند من بی‌دل و مست کنی، به صالحان روی بیاور و به زاهدان شراب بچشان.
طایفه‌ای سماع را عیب کنند و عشق را
زمزمه‌ای بیار خوش تا بروند ناخوشان
هوش مصنوعی: گروهی به رقص و آواز ایراد می‌گیرند و عشق را تنها صدای ملایمی می‌دانند، ولی به آنها بگو که دلی شاد و خوشحال بیارند تا از میان افراد دل‌ناخوش خارج شوند.
خرقه بگیر و می بده باده بیار و غم ببر
بی‌خبر است عاقل از لذت عیش بیهشان
هوش مصنوعی: لباس صوفیانه بپوش و شراب بیاور و اندوه را دور کن. آدم عاقل از خوشی‌های زندگی بی‌خبر است.
سوختگان عشق را دود به سقف می‌رود
وقع ندارد این سخن پیش فسرده آتشان
هوش مصنوعی: عاشقانی که در آتش عشق سوخته‌اند، اگر چه دودی از آتش‌شان به سقف می‌رود، این سخن برای کسانی که نسبت به احساساتشان بی‌توجه‌اند، اهمیت چندانی ندارد.
رقص حلال بایدت سنت اهل معرفت
دنیا زیر پای نه دست به آخرت فشان
هوش مصنوعی: رقص حلال باید که بر اساس سنت‌های اهل معرفت باشد. دنیا را زیر پای خود بگذار و دستت را به سمت آخرت دراز کن.
تیغ به خفیه می‌خورم آه نهفته می‌کنم
گوش کجا که بشنود ناله زار خامشان
هوش مصنوعی: من به طور پنهانی از تیغ (درد) می‌خورم و آهی در دل دارم، اما کجا باید بگویم تا کسی صدای ناله‌ی خاموش من را بشنود؟
چند نصیحتم کنی کز پی نیکوان مرو
چون نروم که بیخودم شوق همی‌برد کشان
هوش مصنوعی: هر چند که به من نصیحت می‌کنی که از دنبال نیکوکاران نروم، اما وقتی که به زندگی می‌اندیشم، شوق و علاقه‌ام مرا به سمت دیگری می‌کشاند.
من نه به وقت خویشتن پیر و شکسته بوده‌ام
موی سپید می‌کند چشم سیاه اکدشان
هوش مصنوعی: من از زمانی که خود را شناختم، احساس پیری و شکستگی کرده‌ام. حتی با این که موهایم سفید شده، چشمانم هنوز زنگاری را در خود دارند.
بوی بهشت می‌دمد ما به عذاب در گرو
آب حیات می‌رود ما تن خویشتن کشان
هوش مصنوعی: بوی بهشت می‌آید، اما ما در عذابی سخت به سر می‌بریم و در همین حال، زندگی‌مان به آب حیات وابسته است که به سمت آن می‌رویم، در حالی که خودمان را می‌کشیم و ناتوانیم.
باد بهار و بوی گل متفقند سعدیا
چون تو فصیح بلبلی حیف بود ز خامشان
هوش مصنوعی: باد بهاری و عطر گل با هم همخوانی دارند، سعدی! تو که به زیبایی سخن می‌گویی، جایز نیست که در کنار ناگفته‌های ساده قرار بگیری.

خوانش ها

غزل ۴۵۳ به خوانش حمیدرضا محمدی
غزل شمارهٔ ۴۵۳ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۴۵۳ به خوانش محسن لیله‌کوهی
غزل شمارهٔ ۴۵۳ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
غزل شمارهٔ ۴۵۳ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۴۵۳ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۴۵۳ به خوانش سهیل قاسمی

حاشیه ها

1391/05/07 16:08
زهرا

مصرع دوم بیت شماره 9، کلمه اشکدان صحیح است.

1392/11/23 22:01
محمدرضا

نه خیر همون اکدشان درست است
جمع اکدش است!
ضمن اینکه اصلا اشکدان وزن شعر را به هم میزنذ...!

1394/03/12 01:06
شایان

در اول مصرع دوم بیت شش
کلمه ی (دنیا) آمده
از یه طرف با وزن شعر همخوانی نداره از ی طرف من چن تا منبع دیگه هم دیدم همین بود

1402/09/27 14:11
یاسان

«دنیا» درست است. (همانطور که شما به منابع دیگر نیز رجوع کرده‌اید)  «دنیا» (دن+یا) از دو هجای بلند تشکیل شده در حالی که در نگاه نخست انتظار می‌رفت به جای هجای بلند دوم دو هجای کوتاه بیاید، اما این از «اختیارات شاعری» است که در مواردی خاص یک هجای بلند را به جای دو هجای کوتاه بگذاریم.

1395/11/02 01:02
مسعود

شایان فکر کنم یه جور سانسور بوده
به جای دنیا شما بهشت بگذار جور در میاد

1402/09/27 14:11
یاسان

توضیح نداده‌اید که روی چه حسابی فکر می‌کنید یه جور سانسور بوده؟ در حالی که در منابع مختلف همین آمده. این از اختیارات شاعری است که در موارد خاصی می‌توان دو هجای کوتاه را با یک هجای بلند جایگزین کرد. از قضا اگر به جای «دنیا» کلمه «بهشت» بگذارید بسیار با وزن شعر ناجور خواهد بود.

1400/11/26 08:01
هانا ف

سلام وقت همگی بخیر

اکدش به معنای معشوق هم هست و اینجا اکدشان به معنای زیبارویان هست ... و فکر میکنم مقصود سعدی این بوده که چشم‌ سیاه زیبارویان آدم رو در بند میکنه و عاشق میکنه و دیگه گریزی از این عشق نیست ... که این رو با این بیان( موی سپید میکند) ... که منظور عاشقی کردن هست و  عمری که به پای معشوق میگذرد به زیبایی به تصویر کشیده

1403/10/07 23:01
جلال ارغوانی

َشرب لبان لعل یار چون نشود فراهمم

شربت  شعر سعدی آر ،تا بدهم به ناخوشان